به گزارش سایت طلا، طبق برنامه از پیشتعیینشده آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رافائل گروسی رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی به منظور دیدار با مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران به تهران سفر کرده و درباره ابعاد مختلف بیانیه مشترک توافقشده با ایران در مارس ۲۰۲۳ بحثهای فنی خواهد داشت.
هر چند آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی است که تهران به اجرای تعهدات خود در آن توافق پایبند نبوده و جمهوری اسلامی ایران را به عدم همکاری با آژانس بخصوص در زمینه عدم صدور روادید برای چندین بازرس آژانس بینالمللی انرژی اتمی متهم میکند، اما همانگونه که پیشتر نیز دولت ایران از نتایج سفر قبلی دبیرکل آژانس عنوان کرده بود، توافق صورتگرفته صرفاً یک توافق اعتمادساز در برابر شرایطی بود که به دلیل عملکرد آژانس، طرف ایرانی نارضایتی زیادی از نحوه تعامل با آژانس انرژی اتمی داشت.
روزنامه ایران نوشت: به نظر میرسد، کماکان اختلافات بین ایران و آژانس بیشتر از آنکه آن را اختلاف در تفسیر از واژهها بدانیم، در برداشت و تفسیر از توافق صورتگرفته است. برداشت آژانس این بوده که ایران باید اجازه میداد آژانس در مراکزی که سانتریفیوژها مونتاژ یا تولید میشوند، دوربین نصب کند که این موضوع بر اساس توافق جامع پادمانی یا سیاسای بود؛ یعنی از نظر آژانس، عدم اجرای پروتکل الحاقی در ایران مانع از نصب این دوربینها نیست، در صورتی که بر اساس تفسیر جمهوری اسلامی ایران از این توافق، به دلیل آنکه ایران پروتکل الحاقی را به دلیل خروج امریکا از برجام تعلیق کرده و اجرا نمیکند، لذا در چهارچوب توافق جامع پادمانی نمیتواند اجازه دهد که آژانس این دوربینها را نصب کند.
طی روزهای گذشته و پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ایالات متحده، بحثهایی مبنی بر احتمال اتخاذ رویکردهای سختگیرانه برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران جهت «بازگشت تحتفشار» به میز مذاکره مطرح بوده است و بهرغم رویکرد مثبت دولت ایران بر ادامه مذاکره با آژانس اما به نظر میرسد در دوره جدید نیز، به دلایلی از جمله فشارهای کاخ سفید و رژیم صهیونیستی به این نهاد، رفتارهای آژانس در قبال ایران با فاصله گرفتن از رویکردهای حرفهای و فنی، سمتوسوی سیاسی به خود گرفته که رویکردی اشتباه و غیرسازنده است؛ روندی که تردیدهایی بسیار جدی در خصوص حصول نتیجه در مورد تعامل با آژانس بر اساس شرایط فعلی ایجاد میکند.
نگاه فنی، حرفهای و غیرسیاسی به پرونده هستهای ایران، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. تحقق این امر، هم موجب جلب همکاریهای بیشتر تهران خواهد شد و هم استقلال و بیطرفی حرفهای آژانس را اثبات خواهد کرد. ضرورت این رویکرد در زمان فعلی که ایران در پاسخ به عدم پایبندی طرف مقابل، تعهدات خود را کاهش داده و بهرغم عدم اجرای پروتکل الحاقی، به الزامات کلی آژانس پایبند است و همچنین نگرانیهایی برای استفاده ابزاری مجدد از آژانس برای بحرانسازی وجود دارد، دوچندان است.