چرا آمار طلاق در میانسالی بیشتر است؟


طلاق و طلاق در میانسالی; علت، نکات مهم، راه های پیشگیری

طلاق در میانسالی اتفاق ناراحت کننده ای است که گاهی در بین اطرافیان خود شاهد آن هستیم. این افراد بهترین سال های جوانی خود را در کنار هم سپری کردند و حالا به هر دلیلی در کنار هم حال خوشی ندارند و به این نتیجه رسیده اند که بهتر است از هم جدا شوند. این افراد فکر می کنند: «این زندگی ایده آل من نیست. «اگر از فرصت‌هایی که الان دارم استفاده نکنم، شاید دیگر فرصتی برای خوشحالی نداشته باشم. دلیل این چیست؟ چرا آمار طلاق در میانسالی به سرعت در حال افزایش است؟ دلایل طلاق در میانسالی چیست؟ در این مقاله مشوق های مشروح در مورد طلاق میانسالی را می خوانید و به تمام سوالات بالا پاسخ می دهیم.

علت طلاق در میانسالی چیست؟

مردان و زنان در سنین پایین، در 20 سالگی یا شاید حتی در 30 سالگی تصمیم به ازدواج می گیرند. فارغ التحصیل می شوند، شغل مورد نظرشان را پیدا می کنند، بچه دار می شوند و سال ها بعد یکی از آنها ناگهان احساس می کند که این زندگی آن چیزی نیست که او می خواهد.

چه چیزی باعث می شود که یک فرد تصمیم بگیرد خانواده های خوب، قوی و موفقی را که سال ها برای رسیدن به این جایگاه زحمت کشیده اند را نابود کند؟

خوب، انتظارات ما در طول زمان تغییر کرده است. اکنون زوجین از خود سوالات زیر را می پرسند:

  1. آیا این ازدواج باعث خوشحالی من می شود؟
  2. آیا ازدواج من به سعادت من کمک می کند؟

اگر پاسخ منفی است، طلاق ممکن است راه حل قابل قبولی برای آنها باشد.


علت طلاق در میانسالی می تواند هر چیزی باشد، از جمله:

  • خیانت؛
  • مقابله با تغییرات عادی زندگی مانند یائسگی.
  • کودکان خانه را ترک می کنند؛
  • بازنشستگی.

همه اینها می تواند برای خانواده ها اتفاق بیفتد و میل یکی از آنها را برای ادامه زندگی مشترک از بین ببرد. این مشکلات عادی که در میانسالی رخ می دهد می تواند فرد را به تجدید نظر در زندگی خود سوق دهد.
مسئولیت های تربیت فرزندان را می توان کاهش داد و ممکن است فرد تصمیم بگیرد زندگی خود را تغییر دهد و بخواهد مستقل تر باشد. وقتی بچه ها بزرگ می شوند و از خانواده جدا می شوند، پیوندی که بسیاری از زوج ها را به هم متصل می کند از بین می رود. همچنین، از آنجایی که بیشتر زنان کار می کنند و از نظر مالی مستقل می شوند، شرایط مالی کمتری برای با هم ماندن وجود دارد.


علت طلاق در میانسالی


آمار طلاق در میانسالی

مطالعه مقالات و جستجو در اینترنت دانش عمومی شما را افزایش می دهد، اما هرگز نمی تواند جایگزین مناسبی برای مشورت با متخصص و دریافت مشاوره تخصصی باشد.
اگر مشکلی دارید، مشاوره با مشاوران ماهر و حرفه ای می تواند زندگی شما را آسان کند.

در سال های قبل پدیده طلاق در میانسالی چندان رایج نبود، اما در حال حاضر فراگیر شده است. اکنون که در حال خواندن این مقاله هستید، احتمالاً خودتان یا اطرافیانتان آن را تجربه می کنید. یا ازدواج طولانی مدت شما در حال فروپاشی است، یا شاید یکی از دوستان یا همکارتان اعتراف کرده باشد که ازدواج او با مشکل مواجه شده است، یا شاید والدین شما در چنین شرایطی هستند.

اگر در این شرایط قرار گرفتید و بعد از چند سال زندگی مشترک، همسرتان قصد جدایی داشت، احتمالاً احساساتی دارید که حتی نمی توانید آنها را توصیف کنید. احتمالاً شوکه شده اید و مدام به این فکر می کنید که چگونه به عنوان یک فرد مطلقه و میانسال به زندگی خود ادامه دهید.

می دانم که این خیلی آرامش بخش نیست، اما تو تنها نیستی. طبق یک مطالعه اخیر، میزان طلاق برای بزرگسالان 50 ساله و بالاتر در 25 سال گذشته دو برابر شده است. می توان گفت که این یک سونامی اجتماعی است. این ارقام تکان دهنده و ویرانگر است و نشان می دهد که نه تنها ازدواج های اول با شکست مواجه می شوند، بلکه احتمال وقوع طلاق در ازدواج های دوم و سوم نیز بیشتر است.

طلاق میانسالی چه تاثیری بر زنان دارد؟

زنان میانسال مطلقه تقریباً همه چیز را در زندگی خود تغییر می دهند، به خصوص اگر مادرشان بی خانمان و بدون شغل باشد.طلاق می تواند از نظر مالی فاجعه بار باشد. آمارها نشان می دهد که زنان پس از طلاق در وضعیت مالی بدتری قرار دارند و مردان پس از مرحله سازگاری پس از طلاق وضعیت بهتری دارند.
یکی از دلایلی که طلاق برای زنان میانسال دشوارتر است، اغلب نداشتن شغل برای ادامه زندگی و در نتیجه عدم استقلال مالی است. مردان در حین و پس از طلاق هر روز سر کار می روند که بخش بزرگی از هویت آنهاست. آنها پس از پایان کار به انجام همان فعالیت های قبلی خود ادامه می دهند و بعید است که روابط اجتماعی آنها مختل شود.
از طرفی زنان برای ادامه زندگی باید شغلی پیدا کنند و در صورت غیبت طولانی مدت باید دوباره آموزش ببینند. علاوه بر این، زنان نسبت به فرزندان خود احساس مسئولیت بیشتری می کنند که به نوبه خود می تواند به معنای مراقبت اضافی از کودکان و زمان و درآمد کمتر باشد.


طلاق در میانسالی

طلاق های میانسالی چه تاثیری بر مردان دارد؟

اکثر مردان «بحران میانسالی» را تجربه می‌کنند و نگران پیری هستند و احساس می‌کنند که زندگی جلوتر از آنهاست. آنها آماده اند به زندگی طولانی خود پایان دهند تا آنچه را که فکر می کنند از دست داده اند، دوباره به دست آورند. علاوه بر این، مردان میانسال مطلقه اغلب طعمه بزرگی برای بسیاری از زنان هستند که به دنبال شخصی برای حمایت مالی از آنها هستند. مردان میانسال بیشتر با افرادی ازدواج می کنند که از نظر سنی به فرزندانشان نزدیکتر باشد تا خودشان.

باید بخوانید:


سوالاتی که باید در نظر بگیرید


1. فهرستی از دارایی ها و دارایی ها تهیه کنید

در بیشتر موارد، یکی از همسران مسائل مالی را بهتر درک می کند. این شخص احتمالاً از مقدار پول نگهداری شده در حساب های سرمایه گذاری، ارزش دارایی ها و حساب های پس انداز اطلاعات کافی دارد، در حالی که طرف مقابل نمی داند. اگر شخص دیگری هستید، باید قبل از تقسیم دارایی ها فهرستی از تمام دارایی ها تهیه کنید. علاوه بر اطلاع از وضعیت حساب های بانکی، باید حساب های بازنشستگی و بیمه نامه های عمر را نیز در نظر بگیرید.


2. هزینه های زندگی پس از طلاق را دست کم نگیرید

وقتی درآمدی که قبلاً مجموعه هزینه‌های خانوار را پوشش می‌داد ناگهان نصف می‌شود، ممکن است لازم باشد هزینه‌های خود را برای پوشش هزینه‌های روزانه و ماهانه خود تغییر دهید. به طور واقع بینانه مقدار پولی را که برای زندگی نیاز دارید تخمین بزنید و مطمئن شوید که می توانید تمام هزینه های خود را پس از طلاق بدون اتکا به همسر سابق خود تامین کنید.


3. بدون وکیل و مشاور هیچ کاری نکنید

کمک گرفتن از یک متخصص طلاق می تواند هزینه های دادرسی را کاهش دهد و در عین حال از اشتباهات جبران ناپذیری که می توانید مرتکب شوید جلوگیری می کند. یک وکیل صالح و قابل اعتماد پیدا کنید و پیگیری را به او بسپارید.

روش های پیشگیری از طلاق در میانسالی

1. به یاد بیاورید که چه چیزی باعث شد عاشق همسرتان شوید

وقتی سال‌ها با کسی زندگی می‌کنید، ممکن است ویژگی‌های خوب او را فراموش کنید و در عوض روی همه چیزهای خسته‌کننده یا خسته‌کننده تمرکز کنید. به این فکر کنید که برای اولین بار چه چیزی در یکدیگر دیدید که عاشق آن شدید. یادآوری اینکه آن شخص کیست و چه احساسی نسبت به شما دارد، می تواند به شما کمک کند که میل و هیجان را در شما دوباره زنده کنید.


2. همیشه در مورد همسرتان کنجکاو باشید

دکتر هارویل هندریکس می‌گوید: «وقتی برای اولین بار عاشق شخصی می‌شوید، کنجکاو هستید که چه چیزی او را نگران می‌کند، چه چیزی برای او مهم است و چه خطوط قرمزی دارد، اما زوج‌هایی که برای مدت طولانی با هم بوده‌اند ممکن است اهمیت دهند.» ، نویسنده و درمانگر برای زوجین. “همدیگر را فراموش کنید.”

وقتی همسرتان با شما صحبت می کند، به جای اینکه به این فکر کنید که مکالمه او چه زمانی به پایان می رسد، به او توجه کامل داشته باشید و شنونده خوبی باشید. وقتی تمام توجه خود را به همسرتان اختصاص دهید، او احساس ارزشمندی می کند و این باعث تقویت پیوند شما می شود.

3. برای چیزهای جدید برنامه ریزی کنید

یک رابطه طولانی مدت می تواند به معنای سال ها تجربه مشترک باشد که شما را به هم نزدیکتر کرده است، اما این خطر نیز وجود دارد که ناگهان به بن بست برسید. اگر همیشه با دوستانی معاشرت می‌کنید که دوستان تکراری پیدا می‌کنند یا به مکان‌هایی می‌روید که در طول سال‌ها برای تفریح ​​تکرار می‌شوند، تغییرات در وضعیت می‌تواند رابطه شما را بهبود بخشد.

ممکن است تعجب کنید؛ مطالعاتی وجود دارد که نشان می دهد تجربیات جدید می تواند به بهبود رابطه بین دو نفر کمک کند. وقتی عاشق می‌شوید، افکار و هیجان مداوم در مورد این شخص می‌تواند مغز شما را با دوپامین و نوراپی نفرین پر کند، اینها همان مواد شیمیایی مغز هستند که هنگام امتحان کردن فعالیت‌های جدید آزاد می‌شوند.

4. اگر از رابطه جنسی خود راضی نیستید، در مورد آن صحبت کنید

اگر یکی از طرفین به اندازه دیگری به رابطه جنسی علاقه مند نیست، اگر احساس می کنید که میل شما با خواسته های او مطابقت ندارد، یا اگر از شریک جنسی خود راضی نیستید، حتما در مورد آن صحبت کنید. بیایید با آن روبرو شویم – ازدواج بدون رابطه جنسی خیلی سریع پایان می یابد.


بیشتر بخوانید  روش های تنبیه کودکان در مراحل مختلف سنی

دیدگاهتان را بنویسید