پاسخ درک مطلب و سوالات درس هشتم فارسی ششم دبستان



جواب درک مطلب صفحه 60 کتاب فارسی ششم ابتدایی


اگر به دنبال حل درک مطلب درس دریاقلی فارسی ششم هستید، این مقاله را از دست ندهید و تا انتها با ما همراه باشید.


درک مطلب درس دریاقلی فارسی ششم


1. منظور از مصراع «چشم انتظار همّت تو، دین و میهن است» چیست؟


جواب: دین و میهن منتظر اراده‌ی قوی توست. اگر سستی کنی، دین و میهن ضربه و صدمه خواهند دید.



2. به نظر شما میان کار آرش با دریاقلی چه شباهتی هست؟


جواب: هردو نفر جان خود برای بیرون راندن دشمن از میهن و حفظ وطن فدا کردند.



3. چرا دریاقلی توانست چنان کار بزرگی انجام دهد؟


جواب: چون دریا قلی با دیدگاه وسیعی و دلی دریایی که داشت به جای فکر کردن به نجات خود و خانواده اش، نجات میهن و وطن که خانه و مادر همه‌ی ماست را انتخاب کرد.



4. اگر به جای دریاقلی بودید، چگونه رزمندگان را از وجود دشمن آگاه می‌ کردید؟


جواب: به نظر من دریا قلی بهترین تصمیم را گرفته است و من هم در آن شرایط همان کار را می‌کردم. یعنی من هم مانند دریاقلی سوار بر دوچرخه شده و فورا خودم را به شهر می‌رساندم تا با فریادهایم رزمندگان را از وجود دشمن باخبر سازم.


جواب کارگاه درس پژوهی صفحه 61 فارسی ششم ابتدایی


1. داستانی از شهدای حماسه ساز دفاع مقدّس انتخاب کنید و در گروه بخوانید و درباره‌ی عناصر و ویژگی‌های آن گفت وگو کنید.


جواب: گزیده ای از زندگانی شهید عباس بابایی


در سال ۱۳۲۹ در شهرستان قزوین دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان «دهخدا» و دوره متوسطه را در دبیرستان «نظام وفا» ی قزوین گذراند. در سال ۱۳۴۸، در حالی که در رشته پزشکی پذیرفته شده بود، داوطلب تحصیل در دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد.

بیشتر بخوانید  چرا نوجـــــــوانان هميشه گرسنه اند؟


پس از گذراندن دوره آموزشی مقدماتی خلبانی، جهت تکمیل دوره، به کشور آمریکا اعزام گردید. در این مدت دوره آموزشی خلبانی هواپیمای شکاری را با موفقیت به پایان رساند


و پس از بازگشت به ایران، در سال ۱۳۵۱، بادرجه ستوان دومی در پایگاه هوایی دزفول مشغول به خدمت شد.


همزمان با ورود هواپیماهای پیشرفته «f-14 » به نیروی هوایی- شهید بابایی در دهم آبان ماه ۱۳۵۵، برای پرواز با این هواپیما انتخاب شد و به پایگاه هوایی اصفهان انتقال یافت.


پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی وی گذشته از انجام وظایف روزانه، به عنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه هوایی اصفهان به پاسداری از دستاوردهای انقلاب پرداخت.


شهید بابایی در هفتم مرداد ماه ۱۳۶۰ از درجه سروانی به سرهنگ دومی ارتقا پیدا کرد و به فرماندهی پایگاه هشتم اصفهان برگزیده شد.


وی در نهم آذر ماه ۱۳۶۲، ضمن ترفیع به درجه سرهنگ تمامی، به سمت معاونت عملیات فرماندهی نیروی هوایی منصوب گردید و به ستاد فرماندهی در تهران عزیمت کرد. او در تاریخ هشتم اردیبهشت ماه ۱۳۶۶ به درجه سرتیپی مفتخر شد.


سرانجام عباس بابایی در ۱۵ مرداد ماه همان سال، در حالی که به درخواست ها و خواهش های پی در پی دوستان و نزدیکانش مبنی برشرکت در مراسم حج آن سال پاسخ رد داده بود، برابر روز عید قربان در حین عملیات برون مرزی به شهادت رسید.


شهید سرلشگر خلبان، عباس بابایی در هنگام شهادت ۳۷ سال داشت. از او یک فرزند دختر به نام سلما و دو فرزند پسر به نام های حسین و محمد به یادگار مانده است.


به دنبال ما می دوید و از ما پوزش می خواست، یک روز که در کلاس هشتم درس می خواندیم. هنگام عبور از محله «چگینی» که از توابع شهرستان قزوین است، یکی از نوجوانان آنجا بی جهت به ما ناسزا گفت و این باعث شد تا با او گلاویز شویم.

بیشتر بخوانید  خوردن باقالی برای کودکان زیر ۵ سال ممنوع !


ما با عباس سه نفر بودیم و در برابرمان یک نفر. عباس پیش آمد و برخلاف انتظار ما، که توقع داشتیم او به یاریمان بیاید. سعی کرد تا ما را از یکدیگر جدا کند و به درگیری پایان دهد.


وقتی تلاش خود را بی نتیجه دید، ناگهان قیافه ای بسیار جدی گرفت و در جانبداری از طرف مقابل با ما درگیر شد.من و دوستم که از حرکت عباس به خشم آمده بودیم،به درگیری خاتمه دادیم و به نشانه اعتراض، از او قهر کردیم.


سپس بی آنکه به او اعتنا کنیم، راهمان را در پیش گرفتیم، اما او در طول راه به دنبال ما می دوید و فریاد می زد:


مرا ببخشید آخر شما دو نفر بودید و این انصاف نبود که یک نفر را کتک بزنید. (پرویز سعیدی)



2. داستانی در مورد عشق به میهن بیابید و در کلاس تعریف کنید.


جواب: تمیستوکل پادشاه یونان در آرزوی کاخی به زیبایی تخت جمشید بود یکی سرداران خویش که زبان ایرانیان را می دانست فرا خواند و به او گفت شنیده ام سنگ تراشی بنام مازیار و شاگردش بانو گلدیس پرسپولیس را همچون جواهرات تراش داده اند،


آن هم به گونه ایی که پیک های سرزمین های دیگر از این همه زیبایی در شگفت شده اند به ایران رو و به هر گونه که امکان دارد این دو را به یونان بیاور می خواهم آنها پرسپولیس زیباتری در آتن بسازند.


آن فرمانده یونانی با چند سرباز دیگر با تن پوشی ایرانی به سرزمین ما آمده و پس از چندی با دو هنرمند ایرانی بازگشت. در حالی که دست های آنها بسته، رویشان زرد و بسیار نحیف و لاغر شده بودند.


تمیستوکل دستور داد دست های آنها را باز کنند و به آنها گفت می خواهم هنرمندان یونانی را آموزش دهید و با کمک آنها کاخی باشکوه تر از پرسپولیس برایم بسازید.

بیشتر بخوانید  روش هایی برای داشتن کودکان آرام خلاق


مازیار سالخورده گفت نقشی که بر دیوارهای تخت جمشید می تراشیم همه عشق است ما نمی توانیم خواسته شما را انجام دهیم پادشاه یونان تمیستوکل برافروخت و آن دو را به زندان افکند.


مازیار و بانو گلدیس یک سال در بدترین شرایط شکنجه شدند اما برای اجنبی خدمتی نکردند تا اینکه خشایارشاه پس از شکست دادن یونان و فتح آتن آن دو هنرمند دلیر و میهن پرست ایران زمین را آزاد و به همراه خود به ایران بازگرداند و به هر دوی آنها هدیه های ارزشمندی داد.


آن هنرمندان نسبت به سرزمین خویش وفادار بودند چرا که پی به قدرت هنر برده بودند به سخن اندیشمند برجسته ایران زمین: در بلند هنگام هیچ نیرویی نمی تواند در برابر فرهنگ و هنر ایستادگی کند.


جواب درک و دریافت صفحه 64 فارسی ششم ابتدایی


1. به نظر شما چرا اسیران جنگی در دوران دفاع مقدس، «آزاده یا آزادگان»، نامیده شده اند؟


جواب: زیرا آنها رزمندگانی بوده اند که از بند اسارت زندان های عراق، آزاد شدند.



2. در این متن به کدام یک از داستان های قرآنی اشاره شده است؟ ارتباط آن را با این متن، توضیح دهید.


جواب: متن بخوان بیندیش (تندگویان)، به داستان قرآنیِ یوسف پیامبر اشاره دارد. یوسف پیامبر سال های طولانی از خانه‌ی پدرش دور مانده بود و نهایتاً به زادگاهش برگشت و پدرش را دید.


مثل داستان شهید تندگویان که او هم سالها در بندِ رژیم بعثی عراق اسیر بود و نهایتاً پس از شهادت، پیکر پاکش به ایران بازگشت و در خاک وطن دفن شد.


همچنین بخوانید:


پاسخ درک مطلب و سوالات درس ششم فارسی ششم دبستان


پاسخ درک مطلب درس چهارم فارسی ششم دبستان


پاسخ درک و مطلب و سوالات درس پنجم فارسی ششم دبستان


پاسخ درس هفتم (درس آزاد) فارسی ششم دبستان


دیدگاهتان را بنویسید