tسلام نو – سرویس اقتصادی: ماجرا از انتشار گزارش فروش کتاب دیجی کالا شروع شد، جایی که این فروشگاه اینترنتی خبر از فروش بالای کتاب داد و آمار خیره کنندهای از رشد خرید کتاب در سالهای گذشته نیز ارائه کرد.
بر اساس گزارش دیجی کالا از سال ۱۳۹۵ تا سال ۱۳۹۹ فروش کتاب به طور متوسط سالانه ۱۴۴ درصد رشد داشته و در سال ۱۳۹۹ نیز بیش از ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار جلد کتاب فروخته شده که سهم مارکت پلیس (فروشندگان شخص ثالث) از این میزان بیش از ۹۰ درصد بوده است. نکته جالب توجه این است که تخفیف اصلیترین جذابیت دیجیکالا در خرید کتاب از نظر مخاطبین بوده است.
بسیاری، به خصوص اهالی بازار کتاب، با بُهت و حیرت گزارش دیجی کالا را تماشا کردند، حیرتی که به حق بود. اگر کمی اهل کتاب باشید از قیمت بالای آن مطلع هستید، عاملی که باعث حذف کتاب از سبد خرید مردم شده است.
همین مسئله باعث شد تا برخی آمار ارائه شده توسط دیجی کالا را بخشی از یک پروژه تبلیغاتی یا غیرواقعی بدانند. اما آیا واقعا چنین است یا آمار دیجی کالا راست است.
اگر نگاهی به کتابهای عرضه شده در دیجی کالا بکنید و به دلیل جذابیت آنها برای خریداران دقت کنید متوجه میشوید که آمار دیجی کالا شاید با اغراق همراه باشد اما به احتمال زیاد دروغ نیست.
تنها گشتی کوتاه در بخش کتابهای دیجی کالا شما را با لیستی بلند بالا از کتابهای ۳۰ تا ۷۰ درصد تخفیف مواجه میکند، کتابهایی که گاه از مشهورترین عناوین موجود در بازار هستند. اما چنین چیزی چطور ممکن است؟ به سادگی! کتاب تخفیف خورده به جای اینکه توسط انتشاراتی شناخته شده مثل امیرکبیر یا ثالث و با مترجمی شناخته شده منتشر شده باشد توسط انتشاراتی گمنام با مترجمی گمنام ارائه شده است.
اما این مراکز نشر چطور میتوانند کتابها را به سرعت رقبای با سابقه خود منتشر کنند و با ۳۰، ۴۰ و گاه ۷۰ درصد تخفیف بفروشند؟ باز هم به سادگی و با سرقت ادبی، فرهنگی، هنری و اقتصادی و البته کمی زد و بند و رابطه! یک انتشارات گمنام که شما کتابش را جز در نمایشگاههای فصلی شهرستانها نمیبینید ترجمه یک مترجم متعبر از یک کتاب مشهور را کپی میکند و با نام شخص دیگری منتشر میکند. نکته جالب این است که بر اساس گزارش چند سال قبل مجله شهر آفتاب این مترجمهای یک شبه نه تنها مترجم نیستند، بلکه گاهی حتی بزرگسال هم نیستند و کودکان و نوزادانی از همه جا بیخبر هستند.
تا اینجا خرج خرید حق امتیاز ترجمه و مترجم کم شد. انتشاراتیها گمنام پس از کپی کردن ترجمه یک مترجم معروف دنبال کاغذ سهمیهای میروند و با زدوبندهای خود کاغذ سهمیهای میگیرند و آن وقت کتاب ملت عشق را با ۷۰ درصد تخفیف در نماشگاه استانی، ایستگاه مترو و البته دیجی کالا به فروش میرسانند.
امیلی امرایی که پیش از این گزارشی درباره سرقتهای این ناشران نوشته بود اخیرا در توییتی به جولان آنها در دیجیکالا اشاره کرد و نوشت:
دیجیکالا لونهی ناشرهای دزد و کپیکاره، با تخفیف هفتاد درصد این کپیها رو میفروشه. کتابهایی که دزده چراغ خاموش میرسونه به دست دیجیکالا یا فوقش توی دکهی کتابفروشی ایستگاههای مترو و نمایشگاههای استانی میفروشه. نمونهاش نشر آذرمیدخت که تقریبا از خیر یه کتاب هم نمیگذره.
ماجرا وقتی تاسفبار میشود که اکانت پشتیبانی دیجی کالا در توییتر ضمن تایید این اتفاق و غیراخلاقی بودن آن، کار خود را غیرقانونی نمیداند و مینویسد:
کپی کردن آثار نویسندهها و مترجمهای معتبر هر چند غیر اخلاقیه اما قانون موثری برای جلوگیری ازش وجود نداره و دیجیکالا به عنوان مارکتپلیس، ملزم به رعایت قوانینه. ما از همه علاقهمندان دعوت کردیم تا با آگاهی بیشتری کتاب بخرن.
جواب دیجی کالا مانند این است که یک سوپر مارکت ضمن فروش اجناس دزدی راهنمایی نصب کند که چطور اموال دزدی نخریم، ولی روی مال دزدی تخفیف بزند و آن را در ویترین بگذارد.
به نظر میرسد سود شیرین این اتفاق و سکوت قانون در این مورد باعث شده تا دیجی کالا ضمن غیراخلاقی دانستن این مسئله، از فروش کتابهای کپی غیرقانونی ترسی نداشته باشد. پرسش اینجا است که آیا دولت، قوه قضاییه و مجلس نمیخواهند فکری به حال این خلاء فسادزا و نابود کننده فرهنگ بکنند؟ آیا قدرت دیجی کالا به آن اجازه میدهد که به خاطر سود دست به هر کاری بزند؟