محمد فاضلی
وزیر بودن شغلی نیست که پارهوقت باشد، اما من معتقدم و دیدهام که وزیر پارهوقت هم داریم. کدام وزیر؟ وزیر نیرو. علت آنرا توضیح میدهم.
وزیر نیرو همزمان وزیر امور برق و آب است، پس باید به هر دو به صورت تماموقت بپردازد. اما به دلایلی که توضیح میدهم، هر وزیر نیرویی در ساختار فعلی نظام اداری و حکمرانی کشور، وزیر تماموقت برای بخش برق و وزیر پارهوقت برای بخش آب است.
یک. برق اگر چند دقیقه قطع شود، نبودنش مشهود است. قطع شدن برق به سرعت مشکل اجتماعی و حتی امنیتی تولید میکند.
دو. برق قابل ذخیرهسازی ندارد. برق یک شهر، استان یا کشور را نمیتوان ذخیره کرد. بنابراین نبودش به سرعت مشهود میشود.
سه. برق، به صورت لحظهای تولید و مصرف میشود. از دست رفتن یک نیروگاه، یا قطع شدن یک خط انتقال، به سرعت مشهود میشود.
چهار. تولید برق را میتوان از طریق سرمایهگذاری در ساخت نیروگاه بالا برد، اما آبهای تجدیدپذیر یک کشور به صورت ملموس قابل افزایش نیست. میزان بارشها و منابع یک کشور، کموبیش (صرفنظر از تأثیرات تغییر اقلیم بر کاهش یا افزایش، و نوسانهای سالیانه) ثابت است.
آب برخلاف برق، خصایص فوق را ندارد. تولید آب در فرایندی طبیعی و تدریجی صورت میگیرد، قابل ذخیرهسازی در سدها و منبعهاست، و به صورت لحظهای تولید و مصرف نمیشود.
منابع آب زیرزمینی کشور دهههاست که تدریجاً در حال نابودی است اما به چشم نیامدهاند. مقایسه کنید با سوخت نرسیدن به یک نیروگاه یا قطع شدن یک خط انتقال برق که فوری به چشم میآید.
به دلایلی که نوشتم (و البته دلایل دیگری که مطلب را مفصل میکند)، هر وزیر نیرویی در ایران، حتی اگر صد در صد از بدنه مدیریت آب کشور آمده باشد، به سرعت خود را در جایگاه وزیر برق میبیند. هشتاد نود درصد وقتش صرف برق میشود و اگر وقتی باقی ماند، بخش آب هم توجهی دریافت میکند.
منطق مدیریت و حکمرانی برق و آب بسیار با هم تفاوت دارند و تا وقتی که دو بخش آب و برق در درون یک وزارتخانه مدیریت میشوند، آب مقوله فراموششده است. دولت چهاردهم اگر میخواهد کار درست برای بخش آب انجام دهد، مدیریت آب و برق را در سطح وزارتخانه از هم جدا کند.
کشور میتواند یک وزارت انرژی داشته باشد و یک وزارت آب و منابع طبیعی تا تمرکز سیاستی و انرژی حکمرانی در هر دو بخش آب و انرژی ایجاد شود. اگر بخش آب به نحوی از بخش برق جدا نشود، روند عدم تمرکز بر حل مسأله آب در ایران در سطح حکمرانی ادامه مییابد و یکی از بدترین عاقبتها برای ظرفیت زیستپذیری سرزمین ایران رقم میخورد.
این یکی از راهبردیترین مسألههای ایران است، در سطح راهبردی به آن بپردازید. امر حیاتی آب را با یک وزیر پارهوقت نمیشود مدیریت کرد. در ضمن، پذیرش این نوع نگاه، الزاماتی دارد که میشود درباره آن گفتوگو کرد. این نگاه بدون پذیرش الزاماتش یعنی هیچ!