ناگفته‌های شهرام عبدلی از یک نقش



آنچه دیگران می خوانند:

گزارش کردن تو خبر: شهرام عبدولی او از جمله بازیگرانی است که کار خود را با حضور در سریال خط قرمز آغاز کرد و کم کم با حضور در سریال های تلویزیونی خود را در دنیای بازیگری یافت. زادگاه من ابدالی است او تاکنون در آثاری مانند خط قرمز، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، فاصله ها، ناجیان غریق و تکیه بر باد بازی کرده است اما در بیشتر این آثار نقش منفی داشته است. شهرام عبدولی او در سریال ترسو که این روزها از شبکه دو در حال پخش است در نقشی مثبت ظاهر شد تا نشان دهد از پس چنین نقش هایی برمی آید. با او درباره نقش محسن در سریال ترسو گفت و گو کردیم.

چه شد که بعد از کار بر روی مجموعه تکیه بر باد، در مجموعه فاخته با معظمی همکاری کردید؟

دوستی و دوستی من با محمود معظمی به سالها قبل برمی گردد. از آنجایی که او در سریال خط قرمز دستیار کارگردان بود و من هم بازیگر این سریال بودم، قول دادیم در آینده با هم همکاری کنیم. همکاری من با معظمی در سریال «رهای باد و فاخته» تنها بر اساس دوستی نیست.

بخشی از دوستی ما به کارمان مربوط می شود و بخشی دیگر به شناختی که از یکدیگر داریم. او یک کارگردان حرفه ای است و در کارش تخصص و مدیریت درستی دارد. زمانی که از من دعوت به همکاری کرد، ابتدا طرح و داستان سریال را به من گفت و سپس فیلمنامه را به من داد. وقتی دیدم همه چیز برای بازی در یک قسمت خوب با یک کارگردان حرفه ای آماده است، بازی در نقش محسن را پذیرفتم.

به نظر شما شخصیت محسن چقدر در جامعه ارزش بیرونی دارد؟

برخی افراد در زندگی روزمره خود با مشکلات مالی مواجه می شوند و برای رهایی از این مشکل پول خرج می کنند. اگر خودمان با این مشکل مواجه نشده ایم، اطرافیانمان هستند که با این وضعیت مواجه شده اند. بدون شک وقتی کسی برای حل برخی از مشکلاتش پول خرج می کند، نه تنها شکست می خورد، بلکه مشکلاتش بیشتر می شود.

پس می توان گفت که شخصیت محسن مابه یک همتای بیرونی دارد، اما آنچه مهم است نحوه برخورد او با این اتفاق و برخورد او با خانواده در چنین شرایطی و برخورد خانواده با اوست.

بیشتر بخوانید  قیمت دلار و یورو در بازارهای مختلف 26 مرداد 1402

اما در سریال فاخته واکنش محسن و خانواده اش به مسئله مبدا اغراق آمیز است.

نه من با نظر شما موافق نیستم در خانواده محسن همه از پدرشان شنیدند و بعد از آن برادر بزرگ خانواده اقتدار خانواده را پیدا کرد و مادری که هیچ یک از اعضای خانواده درباره او صحبت نمی کنند. ما خانواده هایی داریم که مادر حرف اول و آخر را می زند و در سریال ترسو به این موضوع توجه می شود. این سریال از یک خانواده اصیل ایرانی حمایت معنوی می کند.

با این حال، ضعف هایی در فیلمنامه وجود دارد. نویسندگان می توانستند اتفاقات جالب تری را برای اعضای خانواده رقم بزنند.

اگر از ابتدا سریال را تماشا کرده باشید، متوجه شده اید که لیلا به سن تکلیف رسیده و محور اصلی داستان است و به مرور زمان داستان زندگی لیلا، محسن، منصور و دیگر اعضای خانواده شکل می گیرد. برای هر یک از شخصیت های داستان اتفاقاتی می افتد و به نوعی همه آنها درگیر مشکلات می شوند، در حالی که بزرگترها سعی می کنند مشکلات کوچکترها را حل کنند. بنابراین نمی توان گفت سریال Kukavica کم ماجراست.

با توجه به اینکه چندین قسمت از فیلمنامه در حین فیلمبرداری آماده شد، آیا در حین کار پیشنهادات خود را برای بهتر شدن سریال به نویسنده و کارگردان ارائه کردید؟

به نظر من نویسنده، کارگردان و بازیگر باید با هم در ارتباط باشند. اصولا این ارتباط کمک زیادی به موفقیت یک قطعه می کند. همانطور که می دانید فیلمنامه سریال ترسو توسط علی اکبر محلوجیان و احمد حامد به صورت مشترک نوشته شده است. قسمت های اول توسط محلوجیان نوشته شد و پس از آن حامد به گروه اضافه شد. تا زمانی که حامد وارد گروه شد با هم رابطه صمیمی داشتیم اما بعد از آن چون نویسنده ها دو نفر شدند. ارتباط ما کمتر شد.

به نظر من یک فیلمنامه نویس باید روشن باشد که اگر یک نفر کار نویسندگی را بر عهده بگیرد، کار تولید شده خیلی بهتر می شود. اگر قرار است گروهی کار کنید، تکلیف هر یک از افراد گروه باید مشخص باشد، یعنی یک نفر بنویسد، یک نفر ترکیب شود. اگر همه بخواهند همه قسمت ها را بنویسند، مطمئناً اثر تولید شده کیفیت لازم را نخواهد داشت.

بیشتر بخوانید  فال شمع روزانه جمعه 9 شهریور 1403

وقتی صحبت از زندگی خانوادگی می شود، بازیگران تا چه حد با هم خوب هستند و مخاطب احساس می کند یک خانواده واقعی است؟

قبل از فیلمبرداری جلسات متعددی داشتیم و تقریباً بازیگران تجربه همکاری با یکدیگر را داشتند. خانم قاسمی و امیرسلیمانی و همچنین آقایان اکبری و نوروزی بازیگرانی هستند که تاکنون در آثار زیادی حضور داشته اند و بی شک می دانند که چگونه احساسات مخاطب را منتقل کنند و به این امر توجه ویژه ای داشته باشند در حالی که ما از همان ابتدا ما خودمان را یک خانواده می‌دانستیم و واقعاً به وضعیت شخصیت‌هایی که بازی می‌کردیم، آوردیم تا مخاطب بتواند با نقش‌ها و شخصیت‌هایی که بازی می‌کنیم ارتباط برقرار کند. یکی از وظایف مهم بازیگر انتقال احساسات به مخاطب است. ضمن اینکه همکاری بازیگران بین خودشان عالی بود و شخصا از همکاری با دوستان خوب این بازیگر در این سریال بسیار راضی هستم.

به نظر شما بعد از سریال خط قرمز در کدام یک از تولیدات تلویزیونی بهتر دیده اید؟

سعی می کنم در هر کاری بهترین باشم اما به تنهایی نمی توانم به آن برسم چون فیلمنامه، کارگردان، بازیگران و تیم سازنده در موفقیت کار و نقش موثر هستند. کار در جایی موفق خواهد بود که همه خوب باشند و همه برای بهتر شدن تلاش کنند.

سریال خط قرمز یک اتفاق در کارنامه من بود زیرا این قسمت مرا با دنیای بازیگری آشنا کرد. با این حال به نظرم عملکردم در سریال Redeemer خیلی خوب بود. حتی فواصل و پایان نمایش هم به نوعی باقی ماند.

خیلی ها من را با سریال آدم خوار می شناسند که خیلی قوی تر از خط قرمز است و سریال و نقش در آن. سریال تماس آخر هم قوی بود و نقشی که بازی کردم خیلی خوب بود.

قبول دارید که مخاطبان تلویزیون شما را به عنوان بازیگر نقش های منفی می شناسند؟

مدتی است که دیگر نقش های منفی بازی نمی کنم و فقط نقش های مثبت را می پذیرم. این یک واقعیت است که برخی از بازیگران با بازی در نقش های منفی سوپراستار شده اند، اما وقتی این اتفاق برای ما افتاد، بد بود! من خودم نفهمیدم اینجا افتادن تو نقش منفی خوبه یا بد!

من خیلی ها را دیده ام که برای یک نقش منفی التماس می کنند. چون معتقدند جای کار بیشتر است اما خیلی ها به من می گویند بازی در نقش منفی و تبدیل شدن به کلیشه در نقش خوب نیست. متاسفانه دست بازیگری در زمینه انتخاب نقش با فیلمنامه های ضعیفی که وجود دارد چندان باز نیست. در میان فیلمنامه‌های نوشته شده، به ندرت می‌توان شخصیتی با ابعاد مختلف پیدا کرد، در حالی که کارگردان‌ها افرادی را دعوت می‌کنند که قبلاً آن نقش و ژانر را تجربه کرده‌اند تا در فیلم‌هایشان بازی کنند.

بیشتر بخوانید  پوشش غیر قابل پخش آرام جعفری در باشگاه

پس فکر می کنید کارگردان و فیلمنامه باعث می شود بازیگران نقش کلیشه ای و تکراری شوند؟

وقتی به بازیگری فقط نقش منفی پیشنهاد می شود و کارگردان از او می خواهد که فقط نقش منفی بازی کند، کار دیگری نمی توان کرد. باز هم تاکید می کنم که ایفای نقش منفی کار ساده ای نیست. من فکر می کنم همیشه ایفای نقش شخصیت های منفی سخت تر از شخصیت های مثبت است.

تاکنون نقش های منفی زیادی بازی کرده اید. رفتار مردم با شما چگونه است؟

مردم تاکنون واکنش بدی نداشته اند. چند نوع نقش منفی وجود دارد. گاهی اوقات شما نقش یک فرد نفرت انگیز را بازی می کنید که مردم از او متنفرند.

گاهی اوقات نقش منفی مربوط به کاری است که شما انجام می دهید. مثلاً مردم طرف قاچاقچی یا دزد را دوست ندارند، اما نقش هایی که من بازی کرده ام به این شکل منفی نبوده است.

آیا همچنان اصرار دارید که نقش های مثبت را بازی کنید و اگر روزی نقش منفی خوبی به شما پیشنهاد شود، قبول نمی کنید؟

نمی دانم! سعی می کنم همیشه از کارم راضی باشم. نقش منفی یا مثبت مهم نیست. مهم این است که خوب بازی کنیم و ادامه دهیم. اگر نقش مثبتی را ضعیف بازی کنم، مخاطب نمی تواند با شخصیت من در داستان ارتباط برقرار کند، بنابراین مهم است که ابتدا خوب بازی کنم. در نقش مثبت یا منفی فرقی نمی کند.


دیدگاهتان را بنویسید