نام های دخترانه افغانستانی که با م شروع می شوند + معنی


نام دخترانه افغانستانی معنی نام دخترانه افغانستانی خاستگاه مـــاری ماری متن نام ماریا به انگلیسی است انگلیسی مـــاریـــا (تلفظ: māriyā) (در اعلام) نام دختر ارته باذ [پادشاه ماد] به قول پلوتارک که با غیر ایرانیان (اومن یونانی) ازدواج کرد نام این دختر به قول آریان ‘ آرتونیس ‘ می باشد] ، ماریا نوعی گشتار آوا شناختی از مریم در زبان های اسپانیایی و آسیایی است[ – ایتالیایی از عبری ، مریم ، نام یکی از شاهزادگان اشکانی فرانســـوی مـاه پاره پاره ای از مهتاب دری / فارســـی مـاه جبیــن کسی که جبین / پیشانی مثل ماه دارد دری – عربـــی ماه منیر ماه منور ، ماه درخشان ، همانند ماه تابنده فارســـی / عربـــی مـاهـدخــت خوش صورت ، مثل مهتاب دری / فارســـی مـاهـــرخ صورت مثل ماه ، زیبا دری / فارســـی ماهـروز / مهروز کسی که صورت مثل ماه دارد دری / فارســـی مــدیــنــه شهر مقدس مسلمانان عـــربی محـبـوبــه معشوقه ، دلبر ، یار ، دلدار ، عزیز ، محبوب عـــربی محـفـوظـه ایمن ، بی خطر ، مطمئن ، محکم ، درامان عـــربی مـحـسـنـه نیکوکار ، صاحب خیر عـــربی مجیـــده آزاده ، اصیل ، باشکوه عـــربی مـرجـــان مرجان ، نوعی از ماهی دریائی عـــربی مــرضـیـه سازگار ، قابل ستایش عـــربی مـرســل فرستاده ، فرستنده ، ماموریت عـــربی مـــرغـلـی نامی یکی از شخصیت های که در کلیله و دمنه آمده است پشـــتو مـرواریـد دُر ، لؤلؤ ، نوعی ماده قیمتی سخت و سفید یا نقره ای که در بعضی صدفهای دریایی یافت می شود دری / فارســـی مـــروه المروه نام یکی از تپه های مقدس در نزدیکی مکه است عـــربی مریـــم نام مادر حضرت عیسی علیه السلام عـــربی مــژگـــان مژه ، مژگان دری / فارســـی مـسـتـوره زن پاکدامن عـــربی مـسـعـوده خوشحال ، شاد ، کامیاب ، کامکار عـــربی مـُـسکا چنگ درزدن به چیزی. (از منتهی الارب ) . گرفتن چیزی را و آویختن و چنگ درزدن به آن . || جاسازی کردن برای آتش در زمین ، سپس آن را با خاکستر و پشکل پوشاندن. عـــربی مـسـلـمـه پیرو دین اسلام عـــربی مشـعـل نور ، روشنی ، چراغ عـــربی مـعـروفـه بلند آوازه ، مشهور ، نامی عـــربی معصـومـــه بیگناه ، بی تقصیر ، مقدس عـــربی مائده خوراک ، طعام ، غذا ، خوراکی ، خوردنی ، خوان ، سفره ، ادیم عـــربی مــَـکـَی [م َک ْ کی ] (ص نسبی ) منسوب به مکه . رجوع به مکه شود عـــربی مـلالـــی دوستانه ، مساعد ، مهربان پشـــتو مـلکـــه شهبانو، زن پادشاه عربی ملـیحـــه زیبا ، قشنگ ، خوشگل ، عالی عربی مـنـیـره منور کننده ، درخشنده ، تابنده عربی مـنـیـر منور ، درخشان ، تابان عربی مـنـیـژه یکی از شخصیت های موَنث شاهنامه ، دختر افراسیاب دری / فارســـی مـــومـــنه با ایمان ، دیندار ، پرهیزگار ، پارسا عربی مـونسـه همراه ، همدم ، هم نشین ، دوست عربی مـهـتا مانند مهتاب دری / فارســـی مهتـــاب ماه ، مهتاب دری / فارســـی مـهـدیـه راهنمای راه راست عـــربی مـهـســا مانند مهتاب دری / فارســـی مـهشـیـد نور مهتاب دری / فارســـی مـهـنـاز شکوه ماه دری / فارســـی مـهنـوش (= ماه نوش ) ، ماه نوش – دارای زیبایی دائمی ، بسیار زیبا و ماندگار ، همچنین زیبا و شیرین دری / فارســـی مـهــوش زیبا مانند مهتاب دری / فارســـی مهـیـن بزرگ ، عظیم ، کبیر ، هنگفت دری / فارســـی مـیـتـرا
بیشتر بخوانید  ۴۵ پرسش و پاسخ کلیدی در مورد نگهداری جوجه مرغ

الهه ی دوستی و مهر ، خدای آیین میترائیسم ، نام یکی از فرشتگان آیین زرتشت ، فرشته ی روشنایی و مهر .

دری / فارســـی میمــنه سمت راست ، به راست ، چرخش به راست عـــربی مـیمـونــه مبارک ، موفق ، خوش شانس عـــربی مـیـنا جامی که با لاجورد و سنگ های قیمتی نقش و نگار شده باشد دری / فارســـی مـیـنـو بهشت برین ، فردوس ، سعادت ، خوشی دری / فارســـی


دیدگاهتان را بنویسید