نامه های عاشقانه غزاله و آرمان
آرمان سال ۱۳۷۵ متولد شد و از هفت سال قبل به اتهام قتل غزاله، دختر مورد علاقهاش در زندان به سر میبرد. وی در سالهای حضور در زندان لیسانس کامپیوتر و فوق لیسانس مهندسی پزشکی خوانده است.
آرمان در اعترافاتش گفت: من و غزاله میخواستیم ازدواج کنیم. روز حادثه وقتی پدر و مادرم نبودند، او را به خانه دعوت کردم، گفت میخواهد برای زندگی به خارج از کشور برود و بهتر است رابطهمان را با هم تمام کنیم. از دستش عصبانی شدم من او را هل دادم که سرش به کنار تخت برخورد کرد. سپس چند ضربه با میله بارفیکس به سرش زدم. من که ترسیده بودم جنازه را داخل یک چمدان گذاشتم و در خیابان رها کردم. با وجود اعترافات آرمان، تلاشها برای کشف جسد غزاله نتیجه نداشت.
آرمان پس از اعتراف به قتل غزاله ۱۹ ساله در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد؛ وی با وجود اعتراف به قتل، پس از مدتی اقرارهای خود را پس گرفت و گفت: غزاله بر اثر یک حادثه جان باخته است.
او افزود: غزاله در پلهها پایش سر خورد و به زمین افتاد و از ترس جسدش را در چمدان قرار دادم و بیرون بردم.
حال که نامه های عاشقانه و دستنوشته های غزاله و آرمان پیدا شده شما چه حدسی میزنید .
فیلم دست نوشته های غزاله و آرمان