مولانسرودین و داستان خنده دار در مورد غیبت!


روزی ملا از درختی زردآلو چید و در دستمال خود گذاشت و به خانه اش رفت. در راه دید که عده ای جمع شده اند و مشغول صحبت هستند. نزد آنها رفت و گفت: هر که به من بگوید در دستمال من است، یکی از زردآلوهایی را که در آن ریختم به او می دهم.


داستان خنده دار / مولانسرودین و غیبگویی

یکی از مردها فکر کرد و گفت: آقا ما آدم های ساده ای هستیم و عادت نداریم اسرار را فاش کنیم تا بدانیم در دستمال شما چیست و یک زردآلو ثواب بگیریم.


داستان خنده دار / مولانسرودین و غیبگویی


بیشتر بخوانید  حمید شاه آبادی معاون جدید سیما کیست ؟

دیدگاهتان را بنویسید