سلام نو – سرویس اقتصادی: همانقدر که ریاست جمهوری سید ابراهیم رییسی پدیدهای قابل انتظار بود، وزارت حجتالله عبدالملکی آن هم در وزارتخانهای مثل تعاون، کار و رفاه اجتماعی دور از انتظار بود. وقتی لیستهای گمانه زنی کابینه منتشر میشد بسیاری احتمال حضور عبدالملکی را مثل حضور رائفیپور محال میدانستند؛ اما گذز زمان ثابت کرد هیچ چیز محال نیست.
هیچ کس فکر نمیکرد عبدالملکی با ایدههای بامزه، غیرواقعی و عجیبش به اقتصاد بتواند جایگاهی در حد وزارت در کابینه رییسی داشته باشد، اما او نه تنها به عنوان وزیر به مجلس معرفی شد بلکه برای مجلس خط و نشان کشید و رای اعتماد هم گرفت و جوانترین وزیر رییسی شد.
موسوی لارگانی، عضو هیئت رییسه مجلس، که در مخالفت با عبدالملکی سخنرانی میکرد با اشاره به اظهارت عجیب او گفت: وقتی ایشان می گوید اگر شما در ایران بگردید مثل من پیدا نمی شود و اگر شما من را انتخاب نکردید در آینده من انتخاب می کنم و بزرگنمایی کند که من به رئیس جمهور نزدیک هستم درد است.
حجتالله عبدالملکی، دانشجوی امام صادق و مبلغ اقتصاد مقاومتی
عبدالملکی دارای کارشناس ارشد معارف اسلامی و اقتصاد از دانشگاه امام صادق و دکترای اقتصاد از دانشگاه اصفهان است. او بین سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱ عضو هیئت مدیره صندوق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر کشور و از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ مشاور وزارت امور اقتصادی و دارایی بودهاست.
عبدالملکی از سال ۱۳۹۶ معاونت اشتغال کمیته امداد را برعهده داشت و در مهر ۹۹ با حکم رهبری به عنوان یکی از اعضای هیئت امنای کمیته امداد امام خمینی منصوب شد. انتصابی که در دوران رای اعتماد حسابی روی آن مانور داده شد.
وی روی مفاهیمی چون عدالت، فساد ستیزی و اقتصاد مقاومتی مانور جدی میدهد، با افایتیاف مخالف است و در تمام سالهای گذشته سعی داشته خود را از تئوریستینهای اقتصاد مقاومتی معرفی کند، تصویری که با همراهی رسانههای اصولگرا نیز همراه شد. اما این تصویر چقدر واقعی است و عبدالمکی تا چه اندازه بر تئوزیهای اقتصادی مسلط است و نظریه پرداز اقتصاد مقاومتی است مسئلهای است که به بحثهای جدی کارشناسی نیاز دارد.
حجتالله عبدالملکی؛ وزیری با ایدههای جنجالی
با این همه برای مردم عادی نام عبدالملکی با توییتهای جنجالی و ایدههای عجیبش در حوزه اقتصاد و تولید گره خورده است، ایدههایی که گاهی حتی روی کاغذ هم قشنگ نیستند.
عبدالملکی در فروردین ۱۳۹۹ در توییتی با انتساب به روزنامه سان نوشت طبق دستورالعمل آمریکا افراد «دچار نشانگان داون، فلج مغزی یا اوتیسم باشند، در صورت ابتلا به کرونای جدید به حال خود رها میشوند تا بمیرند.» ادعایی که تنها کمی تحقیق نشان میداد مبتنی بر اخبار جعلی است.
او در توییتی دیگر از ایده اشتغال یک میلیون تومانی خود پرده برداشت و نوشت: «با یک میلیون تومن هم میشود کار تولیدی کرد. حتماً میپرسید چگونه؟! حق دارید! آموزش ندادهایم!» این توییت با واکنش گسترده کاربران فضای مجازی روبهرو شد، اما عبدالملکی از ادعای خود کوتاه نیامد.
اما یکی دیگر از اظهارنظرهای جنجالی عبدالملکی به تولید لامبورگینی در ایران باز میگردد. او در یک برنامه تلویزیونی برای مخاطبان از کسانی می گوید که سال ۹۷ توانستند یک خودروی لامبورگینی را در تبریز بسازند و وام هم نمی خواستند بلکه فقط می خواستند حالا که آن خودرو توانسته استانداردهای لازم را کسب کند، پلاک انتظامی بگیرد و اجازه راه اندازی خط تولید داشته باشد. عبدالمالکی می گوید: «اگر این خبر منتشر شود که یک خودرو در حد استانداردهای جهانی ساخته شده و در ایران پلاک می شود هزاران نفر متقاضی این خودرو خواهند شد و این جوانان به وام هم نیاز نخواهند داشت چون مردم ۱۰ هزار میلیارد تومان در اختیار آن ها قرار می دهند تا کارخانه لامبورگینی در ایران راه اندازی شود.»
یکی دیگر از ایدههای محوری عبدالمکی ایدهای تحت عنوان انقلاب اقتصادی ۱۴۰۰ است. در این ایده پیشنهاد شده که تغییر کاربری زمینهای کشاورزی آزاد شود و مالک آن زمینها اختیار داشته باشد در آنها هر فعالیت دامی، صنعتی و … انجام دهد. بسیاری این ایده را مترادف با غارت منابع طبیعی ایران میدانند.
اما برنامههای عبدالملکی چیست؟ او اشتغال را اولیت اول خود اعلام کرده و از ایجاد سامانه جامع اشتغال ایرانیان سخن گفته است. سرمایهگذاری هلدینگهای مرتبط با وزارت کار و تامین اجتماعی در مناطق محروم، اصلاح روابط کارگر و کارفرما، کنار زدن روابط زائد و تسهیل در فرآیند اداری تامین اجتماعی و شفافیت و مبارزه با فساد و مافیا نیز از جمله مهمترین برنامههای عبدالملکی است.
برنامههای عبدالملکی برنامههای بدی نیست و اولویت اکثر پیشینیان او در چهار دهه گذشته بوده است، اما مهم چگونگی تحقق این برنامهها است. آیا او که در دوران احمدینژاد وارد حلقه مدیران کشور شد به سبک مدیران او وعدههای عجیب میدهد، پروژههای متعدد باز میکند، نیروهای مجرب را برکنار میکند و در نهایت با قصد مبارزه با فساد نسل جدیدی از نیروهای ناکارآمد را پرورش میدهد؟ شاید هم به لطف واقعیتهای اقتصاد و سیاست او توانست مجری برخی از تحولات مدیریت مهم در وزارت کار باشد. زمان بهترین قاضی در این باره خواهد بود.