معنی درس به درس کلمات فارسی دوم دبستان

معنی کلمات فارسی دوم

برای درک بهتر دروس فارسی کلاس دوم ابتدایی با کلمات درس دوم بیشتر آشنا شوید و معنی تمام دروس فارسی دوم را بهتر یاد بگیرید . مجله دلگرم توانسته معنی تمام کلمات درس های فارسی دوم را در یک صفحه برای شما عزیزان گردآوری کرده تا بهتر بتوانید به کودک دلبندتان یاری رسانید .

معنی لغات درس ستایش فارسی دوم

• 
  ستایش: پرستیدن – شکرگزاری.
• 
  سرآغاز: مقدمه.
• 
  مونس: همدم.
• 
  روانم: روح و جانم.
• 
  شروع: آغاز.
• 
  نشاط: شادمانی.
• 
  اکنون: حالا.
• 
  سپاسگزارم: ممنونم.
• 
  پروردگار: خدا.
• 
  عزیز: گرامی.
• 
  یاری: کمک.
• 
  موفّق: پیروز.
• 
  کشور: سرزمین پهناور.

معنی لغات درس اول کتابخانه کلاس ما

1. 
   کتابخانه: محل نگهداری کتاب.
2. 
   خنک: سرد.
3. 
   ملایم: معتدل.
4. 
   آرام: یواش.
5. 
   با نظم: مرتب.
6. 
   وارد: داخل.
7. 
   آموزگار: معلّم.
8. 
   احوال پرسی: پرسیدن حال کسی.
9. 
   وقتی: هنگامی ـ زمانی.
10. 
    به صورت: به شکل.
11. 
    پاسخ: جواب.
12. 
    پرسش: سؤال.
13. 
    پیشنهاد: منظور.
14. 
    رایانه: کامپیوتر.
15. 
    دانا: عالم.
16. 
    تشکّر: سپاسگزاری.
17. 
    مفید: سودمند.
18. 
    ویژه: مخصوص.
19. 
    حالا: اکنون ـ الآن.
20. 
    مانند: مثل.

معنی لغات درس دوم فارسی (مسجد محلّه‌ی ما)

• 
  مسجد: محل عبادت.
• 
  محلّه: قسمتی از شهر.
• 
  بسیار: خیلی.
• 
  خوشحال: شاد.
• 
  تشکّر: سپاسگزاری.
• 
  وقتی: هنگامی – زمانی.
• 
  حرف: سخن.
• 
  رایانه: کامپیوتر.
• 
  کتابخانه: محل نگهداری کتاب.
• 
  طرف:سو

معنی لغات درس سوم فارسی (خرس کوچولو)

1. 
   کوچولو: کوچک.
2. 
   بارها: چندین دفعه.
3. 
   خطرناکی: پُر خطری.
4. 
   دلیل: علت – سبب.
5. 
   این طوری: این جوری – این گونه.
6. 
   بقیّه‌ی: ادامه‌ی.
7. 
   حرف‌های: سخنان.
8. 
   این طرف‌ها: این سمت‌ها.
9. 
   ناراحت: غمگین.
10. 
    بی حوصله: بی تاب – بی صبر.
11. 
    خوش حال: شاد.
12. 
    کندوی عسل: لانه‌ی زنبور عسل.
13. 
    کثیفش: آلوده اش.
14. 
    بیمار: مریض – ناخوش.
15. 
    پاکیزه: تمیز.
16. 
    دوباره: مجدد – باز.
17. 
    شاداب: شاد.

معنی لغات درس چهارم فارسی دوم (مدرسه‌ی خرگوش‌ها)

• 
  منتظر: چشم به راه.
• 
  معلّم: آموزگار.
• 
  وارد شد: داخل شد.
• 
  پرسید: سؤال کرد.
• 
  لبخند زد: خندید.
• 
  جواب: پاسخ.
• 
  سکوت: آرامش.
• 
  پرسش: سؤال.
• 
  اتّفاقی: رویدادی – حادثه‌ای.
• 
  مثلاً: همانند.
• 
  شغال: جانوری پستان‌دار و گوشت‌خوار شبیه به سگ.
• 
  خیلی: بسیاری.
• 
  لذّت: خوشی.
• 
  مثل: مانند.
• 
  سرود خواندن: آواز خواندن.
• 
  مواظبت: مراقبت.
• 
  تمیز: پاکیزه.
• 
  خوش‌حالی: شادی.
• 
  بیرون رفتند: خارج شدند.

معنی لغات درس پنجم فارسی دوم (چوپان درست‌کار)

1. 
   درست‌کار: اَمین.
2. 
   زیادی: بسیاری.
3. 
   نگه‌داری: محافظت.
4. 
   راست‌گویی: صادقی.
5. 
   صاحبِ: دارنده‌ی.
6. 
   نصیحت: پند و اندرز.
7. 
   حرف‌های: سخنان.
8. 
   لبخندی می‌زد: خنده‌ای می‌کرد.
9. 
   مزدت: پاداشت.
10. 
    چَرا: علف خوردن حیوانات.
11. 
    باران شدیدی: باران تندی.
12. 
    شروع: آغاز.
13. 
    ناچار: ناگزیر.
14. 
    پیشِ: نزدِ.
15. 
    ناگهان: یک باره.
16. 
    وانگهی: پس از آن.

معنی لغات درس هفتم فارسی دوم (دوستان ما)

• 
  قشنگی: زیبایی.
• 
  کوشایی: پرتلاشی – سخت‌کوشی.
• 
  خوش‌مزه‌ای: خوش‌طعمی.
• 
  سحرخیزی: صبح زود بیدار شونده‌ای.
• 
  پاکیزه‌ای: تمیزی.
• 
  پرکاری: پرتلاشی.
• 
  منظّمی: مرتّبی.
• 
  ایجاد کرده است: به‌وجود آورده است.
• 
  بانشاطی: شادمانی – خوشحالی.
• 
  سخت‌کوشی: پرتلاشی – پرکاری.
• 
  شاداب: شاد.
• 
  پرورش: آموزش.
• 
  دانایی: عالمی – آگاهی.
• 
  آفریده است:خلق کرده است

معنی لغات درس هشتم فارسی دوم (از همه مهربان‌تر)

1. 
   پرسیدم: سؤال کردم.
2. 
   حرف زدن: سخن گفتن.
3. 
   موقع: هنگام.
4. 
   یاری: کمک – مدد.
5. 
   وقتی: هنگامی – زمانی.
6. 
   فهمیدم: پِی بردم.
7. 
   تصمیم گرفتم: اراده کردم.
8. 
   سالم: تندرست.
9. 
   پیشِ: نزدِ.
10. 
    بسیار: خیلی.
11. 
    محبّت: مهربانی.
12. 
    سعی: کوشش – تلاش.
13. 
    بیشتر: زیادتر.

هم‌معنی لغات درس نهم فارسی دوم (زیارت)

• 
  زیارت: رفتن به مکان مقدّس.
• 
  داخل: درون.
• 
  حرم: گرداگرد مکان زیارتی.
• 
  چلچراغ: لوستر.
• 
  نورباران: روشن.
• 
  تماشا کنیم: نگاه کنیم.
• 
  آن وقت: آن موقع – آن زمان.
• 
  میان: بین – وسط.
• 
  جمعیّت: عدّه‌ای از مردم که جایی جمع شدند.
• 
  بیرون رفتند: خارج شدند.
• 
  برمی‌چیدند: برمی‌داشتند و می‌خوردند.
• 
  بعد: سپس.
• 
  پاشید: ریخت.
• 
  خوش‌حالی: شادی.
• 
  گل دسته‌ها: مناره‌ها
• 
  وضوخانه: جایی که در آن وضو می‌گیرند.
• 
  هرگز: هیچ وقت.
• 
  فراموش نمی‌کند: از یاد نمی‌برد.

معنی لغات درس دهم فارسی دوم (هنرمند)

1. 
   هنرمند: کسی که کاری را با دقّت و فکر انجام دهد.
2. 
   دیشب: شب گذشته.
3. 
   سرگرم: مشغول.
4. 
   نقّاشی کردن: نقّاشی کشیدن.
5. 
   خوش‌حالی: شادی.
6. 
   سعی: کوشش – تلاش.
7. 
   سفالگر: کسی که با گِل چیزهای زیبا می‌سازد.
8. 
   زیبا: قشنگ.
9. 
   قالی‌باف: کسی که قالی یا فرش می‌بافد.
10. 
    عکّاس: کسی که با دوربین عکس می‌گیرد.
11. 
    صبر وحوصله : تحمل
12. 
    موفق: پیروز

در این صفحه معنی کلمات درس به درس فارسی دوم را برای شما قرار داده ایم . امیدواریم استفاده کافی را برده باشید .