رمان باز هم من اثر جوجو مویز
کتاب باز هم من ، جدیدترین اثر جوجو مویز، نویسنده موفق انگلیسی در ماه ژوئن 2018 منتشر شده است. باز هم من، به بیان ادامه ماجراجوییهای «لوئیسا کلارک» پس از وقایع اتفاق افتاده در کتابهای «من پیش از تو» و «پس از تو» میپردازد.
جوجو مویز (Jojo Moyes) سالها در زمینه روزنامهنگاری فعالیت داشته است. اما از سال ۲۰۰۲ و با انتشار اولین رمانش، پناه گرفتن از باران؛ نویسندگی شغل دائم او شد و فقط گاهی مقالاتی برای دیلی تلگراف مینویسد. از آثار شناخته شده جوجو مویز میتوان به کتاب من پیش از تو اشاره کرد.
ماجرا و داستان کتاب باز هم من جوجو مویز
روزی روزگاری، دختری کوچک در این دنیا زندگی میکرد. او خیلی شاد بود یا دست کم خودش به خودش میگفت که خیلی شاد است. او مانند بسیاری از دخترهای دیگر بود، دوست داشت تلاش کند تا متفاوت به نظر برسد، شبیه کسی که خودش نبود؛
اما مانند بسیاری از دختران دیگر، زندگی مسیر او را تغییر داد و به جای اینکه کاری کند دنیایی متناسب با خود بسازد، عادت کرد خود را پنهان کند، عادت کرد آن قسمت از روح و وجودش که او را متفاوت، بیهمتا و بینظیر میساخت مخفی کند.
برای مدتی با دنیا جنگید؛ اما دنیا آنقدر کتکش زد که به این نتیجه رسید اگر خودش نباشد، دنیا جای امنتری برای زندگی کردن خواهد بود. هر کدام از ما راههای بسیاری برای ساختن نسخهای از خودمان داریم.
زمانی زندگی من فقط در برداشتن قدمهای بسیار ساده خلاصه میشد، چیزی که گمان میکردم سرنوشت برایم مقدر کرده است؛ اما از مردی که تقدیر خود را نپذیرفته بود آموختم که میتوانیم آنچه را برایمان مقدر شده است بپذیریم.
سپس بانوی پیری را ملاقات کردم که توانسته بود برخلاف آنچه همه اعتقاد داشتند باید باشد، خود تازهای از خود بسازد و سرنوشت خود را آنگونه رقم بزند که خود میخواهد.
من میتوانستم انتخاب کنم لوئیزا کلارک از نیویورک یا لوئیزا کلارک از استورتفولد باشم یا ممکن است لوئیزا کلارکی وجود داشته باشد که من هنوز ملاقاتش نکردهام.
نکته مهم این است که بدانید باید کسی را همراه خود سازید که بخواهد همراهتان باشد نه اینکه شما را چون پروانهای زیبا روی دیوار اتاقش نصب کند. نکته مهم این است که بدانید همیشه میتوانید به نوعی راهی برای دوباره ساختن خودتان پیدا کنید.
خلاصه داستان کتاب باز هم من جوجو مویز
لوئیسا وارد نیویورک شده تا زندگی جدیدی را شروع کند. او با آغاز کارش در منزل «لئونارد گوپنیک» و همسر جوانش «اگنس» قدم به دنیای ثروتمندان میگذارد.
دنیایی که زندگی و تجارب جدیدی برایش به ارمغان دارد و کیلومترها دور از «سم»، طی رفت و آمدهایی که با خانوادههای اعیان نیویورکی پیدا میکند، با شخصی به نام «جاش» آشنا میشود.
«جاش» کسی است که تمامی خاطرات گذشته از عشق ناکامش، «ویل» را برایش تداعی میکند و…
قسمتی کتاب باز هم من جوجو مویز
«سم من عاشقتم. لحظهاى دوست ندارم رابطهمون به هم بخوره. اما فقط اینو گفتم تا بهت بگم که من در مقابل کسى که ابراز علاقه مىکنه چه واکنشى نشون مىدم. اما تو چطور رفتار مىکنى. اینطور که به نظر مىرسه، دوست ندارى اصل موضوع رو درک کنى.»
«نه. تو این موقع شب زنگ زدى تا به من بگى که اگه من کتابى که همکارم بهم داده رو بخونم کار بدى انجام دادم و دارم به تو خیانت مىکنم. اما اگه تو برى مهمونى و با دوستات تا دیر وقت بیرون باشى، کار خوبیه و به من وفادارى.»
«سم من حالم خوب نبود فکر کردم که دارى بهم خیانت مىکنى.»
«تو حالت خوب نیست چون هنوز درگیر اون عشقتى که در این دنیا نیست. الان نیویورکى چون اون دوست داشت که تو اونجا باشى. نمىفهمم چرا اینقدر به کتى حسادت مىکنى، الان برات مسئلهاى نیست که من زمان زیادى هم با دونا سپرى مىکنم.»
بیشتر بخوانید ::
معرفی رمان پر اثر شارلوت مری ماتیسن + خلاصه داستان
معرفی و خلاصه داستان رمان عاشقانه پس از تو
دانلود رمان صوتی شبهای روشن اثر داستایوسکی