به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، شاید باورش کمی سخت باشد که دوغ ارج با شهرت و محبوبیتی که در بین تهرانی ها داشت، در ابتدا محصول یک کارخانه عریض و طویل با صدها کارگر نبود.
امروز اگر از جاده نظامی به سمت آبادی اراج بروید، جایی نزدیک باغ حاج حسین، در معدود کافه ها و رستوران های باقی مانده از آن دوران، آخرین ردپای کافه های سنتی و فراموش نشدنی اراج را می بینید.
در ضلع شمالی باغ که قنات ارج جاری بوده، روزگاری میخانه یا میخانه کوچکی ساخته شده و نام دوغ اراج ابتدا از آن میخانه گرفته شده است.
در خاطرات شفاهی ساکنان این آبادی، نام دوغ اراج با نام «مش جعفر» پیرمرد صاحب آن کافه فراموش نشدنی پیوند خورده است. او که از آب زلال اراج کاناتا استفاده می کرد، خود کارخانه دوغ سازی عریض و طویل داشت و دوغ او چنان مرغوب بود که پای مردم شهر به ارج باز شد.
برای اینکه نگاه دقیق تری به روند تولید این دوغ پرطرفدار داشته باشیم، لازم است کمی به تاریخچه روستای اراج اشاره کنیم. داریوش شهبازی، کارشناس و تاریخدان تهرانی می گوید: «این روستای کوچک در سرشماری اواخر دهه 20 تنها 300 نفر جمعیت داشت. جمعیتی که علاوه بر ساکنان اصلی آرای از ساکنان لواسانی و طایفه ملایر تشکیل شده است.
در زمان قاجار و در زمانی که در تهران هیچ خودرویی وجود نداشت، آبادی اراج محل توقف یا استراحت مسافران لواسانی بود. در سال های پس از جنگ جهانی دوم و به خصوص در دهه های 40 و 50 که میخانه ها و میخانه های زیادی در شمال آرای ساخته شد، نام این روستا با دوغ معروفش در بیشتر زبان ها رایج شد.
نحوه تولید دوغ اراج
اما اینکه چگونه شهرت داگ اراج از دل یک کافه کوچک به کل شهر سرایت کرد داستان جالبی دارد. اهالي اراج مي گويند در حدود دهه 20 شمسي «مش جعفر» ميخانه اي گلي و خشتي در شمال ارج براي استراحت مسافران لواساني و ساكنان محله احداث كرده و چاي كندپهلو مي نوشند.
اما وقتی آب گوارای قنات آرای از سفره خانه اش می گذشت یا از کنارش می گذشت، یک روز فکری به ذهنش خطور کرد. در آن زمان شغل اکثریت اهالی روستا و روستاهای اطراف علاوه بر باغداری، دامداری بود.
شیر و ماست محلی را از کشاورزان می خرید و با آب آشامیدنی کنات اراج مخلوط می کرد. حاصل آن یک دگ صاف و بی نظیر بود که نه تنها مردم اراج بلکه مردم تهران و شمیران را نیز به این شهر کوچک کشاند تا از این داغ صاف بنوشند.
شهبازی درباره شهرت داغ ارج می گوید: داغ ارج چنان در بین تهرانی ها و شمیران رواج پیدا کرد که تعداد زیادی از تهرانی ها فقط برای خوردن و آشامیدن داغ اراج به این روستای کوچک می آمدند.
در کافه های قدیمی آرای، دوغ را با آب گوار از کاناتا و ماست از شیر محلی درست می کردند. «داگ اراج خیلی زود جای خود را در بین تهرانی ها و شمیران باز کرد.
سرنوشت دوغ 5 ریالی اراج
پس از این اتفاق در شمال منطقه ارج یکی یکی کافه ها و بارهای اراج با نام های کافه خانه تو، کافه ایاس، کافه لیدو، کافه ارفع، کافه بهشت و … تشکیل شد. این کره در شهر پخش شد. اما این پایان ماجرا نبود.
کمی بعد در مجاورت این قهوه خانه ها کارخانه دوغ ارج ساخته شد تا این بار دوغ شیشه ای ارج رواج پیدا کند و در سطح شهر پخش شود. شهبازی می گوید: «در اواسط دهه 40 شخصی به نام «حسین عروجی» در نزدیکی آن قهوه خانه ها و کافی شاپ ها یک کارخانه دوغ تأسیس کرد.
از همان فرمول ترکیب آب کنات با شیر و ماست محلی برای حفظ طعم خاص داغ اراج استفاده کرد. در کارخانه، دوغ را در بطری های شیشه ای ریخته و با پشم پنبه مهر و موم می کردند.
معروف است که کوزه های دوغ را الاغ به نقاط مختلف شهر می بردند و بدین ترتیب دوغ آرایان در بین تهرانی ها شهرت بیشتری پیدا کرد. با وجود این، بیشتر قهوه خانه ها و کافی شاپ های ارج تا سال 65 تعطیل شدند و چرخ کارخانه دوغ ارج بلافاصله پس از مرگ حی حسین عروجی برای همیشه از حرکت باز ایستاد.
حالا دیگر اثری از دوغ معروف 5 ریالی کارخانه دوغ اراج نیست، اما اگر سری به میخانه های قدیمی ارج بزنید و خوش شانس باشید، می توانید این دوغ فراموش نشدنی را که به صورت محدود توسط مردم محلی تولید می شود، پیدا کنید.