محاسبات مسعود رجوی اشتباه انجام شد / چرا منافقین به ایران حمله کردند؟


این روزها یادآور عملیات مرصاد علیه منافقانی است که در تابستان سال 67 به ایران حمله کردند و می خواستند کاری را انجام دهند که صدام در مدت هشت سال نتوانست طی سه روز انجام دهد. قرار بود این کار ظرف سه روز از اشغال شهرهای اسلام آباد گرب ، کرمانشاه ، همدان ، قزوین و سرانجام اشغال تهران به اتمام برسد ، اما آنها نمی دانستند که اتفاقات دیگری برای آنها خواهد افتاد.

چرا منافقین در آگوست 1967 به ایران حمله کردند؟

وقتی منافقین در نخستین روزهای آگوست 1967 به کشور ما حمله کردند ، می خواستند به هدف ناتمام صدام برای اشغال ایران دست یابند. اما این تنها حمله آنها به کشورمان پس از 30 خرداد 60 نبود ، بلکه آنها قبل از عملیات فروغ جاویدان نیز دو عملیات آفتاب و چلچراغ را انجام داده بودند که ناکام ماند. عملیات آفتاب در آوریل 1967 با پشتیبانی ارتش بعث و با حمله به جنگنده های کشورمان در منطقه فیک انجام شد. در نتیجه این عملیات منجر به اسارت و شهادت تعدادی از رزمندگان کشورمان از ارتش و ژاندارمری سابق شد. البته منافقین هم صدمه دیدند.

عملیات چلچراگ اما عملیات نظامی و تهاجمی دیگر منافقین علیه وطنشان بود. کمتر از دو ماه بعد ، منافقانی که دوباره در هوای جنگ نظامی بودند و در 19 ژوئن 1967 به کشور ما حمله کردند ؛ این بار اما از شهر مرزی مهران در استان ایلام. در این تهاجم رژیم بعث عراق همانند عملیات قبلی پشتیبانی جنگی از منافقین را انجام داده است تا شاید وعده رهبر این گروه تروریستی برای پیشروی در تهران و تصرف آن محقق شود. رجوی حملات علیه کشورمان را با بیان اینکه معتقد است مردم ایران آنها را همراهی می کنند ، آغاز کرد. اتفاقی که هرگز در عمل رخ نداده است و این بار مردم تحمل تجاوزات منافقین مانند عملیات خورشید را ندارند. طبق این اسناد ، ارتش بعث تا آنجا که می توانست از منافقین پشتیبانی نظامی می کرد و آنها را تحت پوشش قرار می داد.

محاسبات رایوی این بار نیز غلط ثابت شد. با شکست این عملیات ، بعثی ها منافقین را به عنوان عملیات خورشید رها کردند و آنها مجبور به عقب نشینی شدند. البته منافقین در این عملیات شعار خاصی داشتند ، با این عنوان که امروز مهران است ، فردا تهران است. اما آنها نتوانستند به هدف خود برسند ، بنابراین به یک عملیات جدید رفتند.

راجاوی که هنوز در توهم اشغال ایران و دولت است ، در راستای عملیات قبلی به دستور صدام رهبر باتیست ، حمله جدیدی را آغاز کرده است. “صدام در ژوئیه 1967 در یک سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد:” پس از مدتی ، شما مجاهدین خلق را در اعماق خاک خود نفوذ خواهید دید ، و می بینید که مردم ایران به صفوف خود پیوستند. ” اما آنها باید منتظر فرصت و زمان مناسب باشند و این به زودی پیش آمد. به دنبال پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران در 17 ژوئیه 1967.

بیشتر بخوانید  قیمت شمش طلا در حراج چهل و پنجم اعلام شد+ جزئیات

محاسبات مسعود رجوی اشتباه انجام شد / چرا منافقین به ایران حمله کردند؟

تصویب قطعنامه 598؛ اقدام صلح آمیز ایران و سرنگونی صدام

پرسنل نظامی ایرانی که پیشنهاد سازمان ملل را با صلح پذیرفتند و قطعنامه را امضا کردند. آنها فکر می کردند که مرزها امن می شوند و می توانند بازسازی کشور ما را شروع کنند. 20 ژوئیه ، اما ناگهان اتفاقی در جنوب غربی ایران رخ داد. حمله نظامی ارتش بعث با چندین لشکر مجهز از دشت های جنوب و غرب اهواز نیز با هدف تصرف هورامشهر انجام شد. این حمله چنان سریع بود که آنها از روزی که حمله در 22 ژوئیه تا 2 آگوست آغاز شد ، توانستند 30 کیلومتر در کشور ما پیشرفت کنند.

نیروهای امنیتی مستقر شده توسط فرماندهان نظامی ما در مرزها موفق شدند با انجام دو عملیات دفاع ملی و الغدیر ، پیشروی ارتش بعث را دفع کرده و آنها را به مرزهای بین المللی بازگردانند. در همین راستا بود که بیشترین تمرکز نیروهای مسلح کشورمان به این قسمت جلب شد و آنها برای مقابله با حمله بعثی ها در این مواضع قرار گرفتند.
خیانت دیگری؛ باز هم منافقین و دوباره حمایت های صدام

ارتش بعثی که توانست توجه نیروهای ایرانی را به جبهه های جنوب جلب کند. وی این بار با پشتیبانی منافقین حمله جدیدی را به ضلع غربی یا جبهه میانی علیه کشورمان انجام داد. شب قبل از عملیات سوم ، فرو جاویدان ، راجاوی ، رهبر گروه که می دانست از پشتیبانی صدام برخوردار است ، به نیروهای خود گفت: “طبق تقسیم بندی ها ، ما 48 ساعت دیگر به تهران خواهیم رسید ، همان کاری است که می خواهیم انجام دهیم. قدرت یک ابرقدرت است. از آنجا که فقط یک ابرقدرت می تواند کشوری را در این مدت فتح کند ، از پایگاه چاقو نترسید. هر سه ساعت ، من به هواپیماهای عراقی دستور می دهم که هر سه ساعت یک بار بیایند و آنجا بمباران کنند. همچنین هر سه تا سه ساعت با هواپیما به پایگاه هوایی تبریز پرواز خواهیم کرد. علاوه بر این هواپیماهای ضدهوایی و موشک های سام 7 که در اختیار داریم توسط ستون های هوایی عراق تا سرپل ذهاب اسکورت می شوند. “از هوا ناراحت نباشید ، زیرا هواپیماهای عراقی از ما حمایت می کنند و همه اتومبیل ها به صورت ستونی حرکت می کنند.”

در آن زمان ارتش بعث در 23 آگوست 1967 به مرزهای غربی کشور حمله کرد و این قطعنامه را نقض کرد. اما این بار به منظور همراهی منافقین. نیروهای بعث عراق منافقین را تا گردنه پاتاگ (بعد از شهر سرپل ذهاب) بدرقه کردند ، اما پس از چندین کیلومتر پیشرفت به دلیل افزایش وسایل نقلیه غیرنظامی در مسیر اسلام آباد غربی ، با مانع نظامی روبرو شدند. در تنگه چهارزبر. منافقین مجبور به فرار و عقب نشینی از ارتش ایران شدند. در این عملیات رزمندگان اسلام به فرماندهی سپهبد شهید صیاد شیرازی موفق شدند منافقین را علاوه بر استفاده از نیروی زمینی ارتش و سپاه ، با استفاده از نیروی نیروی هوایی و نیروی هوایی کاملا منهدم کنند.

بیشتر بخوانید  همکاری اثربخش بانک رفاه کارگران در طرح واکسیناسیون کارکنان نظام بانکی

پس از عملیات مرصاد در تاریخ 26 آگوست 1967 ، نیروهای بعثی عراق که تا گردنه پاتاه پیشروی کرده و از شهر سرپل ذهاب عبور کرده بودند ، قبل از عقب نشینی منافقین به مواضع قبلی خود بازگشتند.

خلاصه ای از خیانت های منافقین دهه 1960 بود. اما این گزارش چیزی در مورد عملیات مرصاد نخواهد گفت و هدف ماجرا ذکر قتل عام نیست.

وقتی منافقین به سربازان عادی رحم نمی کنند

منافقین وقتی به ایران پیشروی کردند ، از این طریق جنایات زیادی مرتکب شدند. یکی از این جنایات که تاکنون به آن اشاره ای نشده است ، ماجرای شهادت چندین سرباز در پدافند هوایی ارتش است. ما به اسلام آباد گارب رفتیم ، همان مکانی که منافقین روزگاری پیشروی می کردند و این داستان را با یکی از راویان تعریف می کنیم. ما برای تعریف این ماجرا به فرمانده پدافند هوایی ارتش پیوستیم.

سرهنگ هدایتی ، یکی از فرماندهان پدافند هوایی ارتش در دفاع مقدس ، در مورد این حادثه گفت: هماهنگی با قرارگاه رعد در اهواز باید یک گروه پشتیبانی از نیروهای حاضر در محل عملیات مرصاد را شامل می شد. وقتی این گروه 22 نفره به تنگه چهار زبر در جاده اهواز – اسلام آباد نزدیک شدند ، ناگهان گروهی از منافقین با آنها برخورد کردند و آنها را شکنجه کردند.

وی ادامه داد: نیروهایی که از اهواز آمده اند پس از ورود به باند اضطراری بین جاده اهواز به اسلام آباد ، در باند اضطراری با نیروهای منافقین روبرو می شوند. توضیحات کامل این پرونده با یکی از دوستان ما بود که شاهد ماجرا بود و به لطف خدا از آن جان سالم به در برد. مهمات این بستگان برای محافظت از خود تمام شده و توسط منافقین اسیر شدند. علیرغم وعده منافقین مبنی بر اینکه پس از اسارت هیچ ارتباطی با آنها ندارند ، پس از اسارت 22 نفر از آنها دستور و تیراندازی و به شهادت رسیدند.

این حادثه یکی از اولین جنایات منافقین است که وارد ایران می شود. اما 200 کیلومتر دورتر خبر دیگر است. سایت رادار سوباشی در همدان که در آن زمان 13 استان کشورمان را زیر نظر داشت تا رژیم بعث نتواند به شهرهای ما حمله کند ، مورد توجه بیشتر صدام و فرمانده نیروی هوایی باتی قرار گرفت. . مانند ژنرال سعید شعبانی ، فرمانده وقت نیروی هوایی بعث عراق ، در مصاحبه با رادیو بغداد گفت: “اگر خلبانان عراقی نتوانند به محل سوباشی حمله کنند ، این افتخار باید از آن من باشد.”

بیشتر بخوانید  رنگ تاجی شهرها در اواسط ژوئیه 1400 / نیمی از کشور قرمز شد

در حالی که منافقین در جریان عملیات فروغ جاویدان با شبه نظامیان اسلامی درگیر شدند ، هواپیماهای بعث با استفاده از موشک های لیزری سایت رادار سوباشی را از فاصله چند ده کیلومتری هدف قرار دادند و 19 نفر از پرسنل دفاع هوایی اتاق را زیر نظر گرفتند. آسمان ایران ، آنها شهید شدند.

محاسبات مسعود رجوی اشتباه انجام شد / چرا منافقین به ایران حمله کردند؟

یکی از فرماندهان وقت پدافند هوایی ارتش در مناطق غربی کشور درباره این حادثه گفت: ما در کرمانشاه بودیم و با سایت سوباشی در ارتباط بودیم. با نزدیک شدن هواپیماها به پایگاه ، من در سایت موشکی کرمانشاه بودم. TCO یا خلبان موشک گفت هواپیما روی صفحه رادار دیده می شود. من با شهید دوستبنو ، مسئول صحنه عملیات ، صحبت کردم. به او گفتم به برادرش نگاه کن ، نگاهش کنی و او را بزنی. در حالی که مشغول صحبت بودیم ، سایت مورد حمله قرار گرفت و ارتباط ما قطع شد. به دنبال این حمله ، رژیم بعث عراق پشتیبانی هوایی را قطع کرد.

در همین حال ، حوادث خشونت آمیز در سایت رادار سوباشی در همدان رخ داد و در این حمله 19 نفر از نیروهای پدافند هوایی ارتش مجروح شدند. صحنه بسیار دردناک و غم انگیز است. سرهنگ جلیلیان که از فرماندهان رادار سوباشی در دفاع مقدس بود ، بلافاصله پس از حادثه به محل حادثه رفت. داستان این لحظه را می توان از زبان او شنید.
وی صحنه ای را که پس از حمله مشاهده کرده اینگونه بازگو می کند: ساعت 4 بود که متوجه حمله شدیم ، بلافاصله از پایگاه هوایی نوژه همدان به سمت سوباشی رفتیم. وقتی به صحنه رسیدم و این صحنه را دیدم ، در ابتدای ورودی پاهایم ضعیف شد و در ابتدای ورودی سایت نشستم. همه اجساد متلاشی شده و بسیاری از اجساد قابل شناسایی نبودند و برخی از اجساد فقط با برچسب قابل شناسایی بودند ، زیرا بیشتر اجساد شناسایی نمی شدند.

سایت رادار سوباشی Sky Vision در شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور

در پایان دفاع مقدس ، سایت رادار سوباشی ، مانند سایر پدافندها ، بازسازی شد و همچنان قدرتمندتر از همیشه است. نیروهای پدافند خلاق ، جوان و متخصص در این سایت ، مانند سایر بخشهای پدافند هوایی ، با تکیه بر دانش روز در همه زمینه های دفاعی از جمله کشف ، شناسایی و تعامل ، همراه با جدیدترین فناوری روز ، پیشرفت چشمگیری داشته اند. این سایت مانند همیشه مهم است و مانند زمان جنگ تحمیلی ، با تلاش مداوم نیروهای پدافند هوایی ارتش ، توانسته است امنیت پایدار را در حوزه مسئولیت خود برقرار کند.

2721517

دیدگاهتان را بنویسید