متن روضه علی اصغر میثم مطیعی


متن رز علی اصغر میثم مطیعی متن نوحه های علی اصغر درباره زنجیر زدن

فرزند حضرت علی اصغر کیست؟ امام حسین (ع). متن نوحه قدیمی علی اصغر چه زمانی محرم است؟ عکس روز هفتم علی اصغر برای پروفایل | متن نوشته شهادت علی اصغر | پروفایل شهید علی اصغر در سایت ایران چگونه با ما همراه باشید

چگونه با ایران همگام شویم.

لالا لالا یه دویدن دیگه به ​​من بده

چند دندان دیگر روی کبد قرار دهید

اگر همه آنجا باشند، بچه می ترسد، اگر ارتش کف بزند، بچه می ترسد

لالا لالا دوباره به من بدو

چند دندان دیگر روی کبد قرار دهید

نر برده ای است که به زودی برمی گردد

وقتی رفت فقط به چادر فکر کرد

مند با اشک، زندگی با مو در باد

انشالله آب خواهد آمد

مادر بیاور… بچه کوچولو گلویش نازک است، نمی تواند گردنش را بگیرد، می افتد.

عمو رسید، کنار الکاما

صدای تکبیر به گوش می رسد

لالایی عمویش رفت آب بیاورد

لا لا لا لا از من خانه ی گندیده نساز

چیزی نمانده عمو جان، آب بیاور

پدرت برای آوردن آب به او کمک کرد

داره میاد! چرا کمرش خم شده است؟

بازگشت حسين به محيام حزن و اندوه. می دونی منظورم چیه؟

که گهواره را پس دادند

او با یک کودک خیالی خوشحال بود

یا حسین

علیم دارد، با دست و پا می جنگد

من بچه دارم میمیری خدایا

ببین، هنوز هم طبق گفته آلکاماکوس است

نگاه نگران پدر

لالای، خدایا، بگذار باران ببارد

الان بین خانم ها چه خبر است؟ آنها بیشتر درک می کنند که مادری به چه معناست، به طور کلی فقط مادران معنی آن را می فهمند. خدایا الان میخوام دعا کنم به اضطرار حضرت رباب این مادر دلش برایش می سوزد، خیلی ها هستند که بچه دار نمی شوند، خدا به بی بچه ها بچه بدهد، بچه های سالم و صالح عطا کند.

بیشتر بخوانید  عناوین روزنامه های یکشنبه 24 اردیبهشت 1401 / تصاویر

لالا لالا مادرت نجاتت بده

فرشتگان از گریه های شما خونریزی می کنند

نفس گرمت قلبم را می سوزاند

آه، ممکن است باران ببارد

خدا شما را فراموش نمی کند

برات بخون بابا

خدایا سفیدی گلو

به چشمات توهین نکن

لالایی الهی ببارد

لالایی عمویش رفت آب بیاورد

طایفه این جوزی در کتاب الخاص نوشته اند: «لما رحوم الحسین علیه السلام مرتکب قتل شدند، وقتی آقا دید اصرار بر کشتن او دارند، دست بردار نشدند». آدم یا کسانی که از پشت در خانه مادرش به مدینه آمدند، هر چه نصیحت کرد فایده ای نداشت، مردم گفتند فاطمه است. وقتی دید که اصرار می کنند، آقا. قرآن را گرفت و قرآن را باز کرد. قرآن را بر سر گذاشت. شب هفتم امشب حرم آل علی آب ندارد… یا حسین یا حسین… مردی قرآن را بر سر می گذارد مردم: بین من و تو کتاب الله و محمد. رسول خدا صلی الله علیه و آله داور بین من و شما و قرآن و پیامبر است. بعد از آن ها سوال کرد، نمی دانم چادرها چه شد. یا یک ملت! به نظر شما چرا خون من قابل قبول است؟ اینجا چادرها آشفته شد. حسین رضی الله عنه می فرماید: «اگر بچه ای از تشنگی بر او گریه کند، به پشت سر خود نگاه کرد و دید که علی گریه می کند. ای مردم صورتش را بر دست بلند کرد: اگر به من رحم نمی کنید، به این کودک رحم کنید. فراماهو راجولمو منهوم بیشم فازبههاو تیر به گلوی علی رسید، علی شروع به پارو زدن کرد.

بیشتر بخوانید  واکنش دیپلمات روس به بالا بردن عکس حاج قاسم در سازمان ملل

علی دست و پایش را می زند

بچه من داره میمیره خدای من

این دعای امشب من است این جمله یا صاحب الزمان (عج) است. اول می خواهم از قبر امام حسین بگویم، می خواهم بگویم حرمله سه گلوله خورد، گلوله دوم به قلب آن مرد اصابت کرد، آن تیر با سینه امام حسین(ع) چه کرد؟

به محض اصابت یک تیر سه پر به سینه شما

درد دوباره به پهلوی مادر افتاد

تیری که از پشت کشید، مثل ناودان خون جاری شد، همان تیر به گلوی علی اصابت کرد. حالا ببین علی با اصغر چه کرد… یا حسین….

گلوی من روی دستت بریده، میدونی چرا؟

دور تیر از خنجر من بیشتر بود پدر

یا در حوائجم مشکل دارم… به روزه ادامه می دهم. اینجا یکی از جاهایی بود که آقا گریه کردند. اولیای خدا در برابر مصیبت هایشان صبر کامل و کمال دارند، یکی از بزرگان می گوید: این گریه ها برایشان قدم است، دلشان به رحمت می رسد. وقتی فرزند پیامبر از دنیا رفت، فرمود: دل می سوزد، اشک جاری می شود، اما سخنی که خدا را خشنود نمی کند، بر زبان جاری نمی شود. خدا شما را رحمت کند. در روایتی دیگر حضرت فرمود: این برای من آسان است، در پیشگاه خدا می بینی.

فجال الحسین علیه السلام با صدای بلند شروع به گریه کرد. مادرت به من آب داد تا بنوشم، آقا، با صدای بلند شروع به صدا زدن کرد و دعا کرد: «خدایا بین ما و قوم ما قضاوت کن، برای ما دعا کن، خدایا، بین ما و کسانی که ما را صدا کردند تا کمکمان کنیم، قضاوت کن.» فنودیه من الحوا: داع یا حسین; حسین جان فرزند را ببخش که در بهشت ​​در بهشت ​​پرورش می یابد. کمی از دل رباب برایمان بگو، کمی از دل رباب برایمان بخوان:

بیشتر بخوانید  غرق شدن خواهر و برادر مرندی در برکه آب

بس کن رباب غصه کردی

تصور کن اصلا علی اصغر را نداشتی

صبر کن، رباب حرمله بیدار می شود

مشارکت شما باعث می شود مردم دوباره لبخند بزنند

او صدا زد:

به اشک های بی خانمانمان خیلی خندیدیم اما

خنده کنایه آمیز هارلمک را فراموش نکرده ام

حسین…..

دیدگاهتان را بنویسید