علاوه بر تسلیم پیامبران در برابر دستورات خداوند، یکی دیگر از ویژگی های پیامبران مبارزه با عقاید باطل و خرافات بود که نمونهای از آن را میتوان در ماجرای مرگ ابراهیم فرزند حضرت محمد مشاهده کرد. ابراهیم، فرزند رسول خدا (ص) بود که پیش از دو سالگی از دنیا رفت. این مطلب، درباره ماجرای مرگ ابراهیم فرزند پیامبر است.
درباره ابراهیم فرزند پیامبر
ابراهیم بن محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب، فرزند پیامبر اسلام و ماریه قبطیه است که پیش از دو سالگی از دنیا رفت و در روز وفات او، کسوف رخ داد. مادرش ماریه قبطیه از دختران ملوک مصر بود که حاکم مصر و اسکندریه او را به پیامبر بخشید.
پیشنهاد ستاره
ابراهیم در ذیالحجه سال ۸ هجری متولد شد. پیامبر درباره تولد او به اصحابش فرمود: «برای من پسری متولد شده و من نام پدرم ابراهیم را بر او گذاردم.» پس از تولد ابراهیم، جبرئیل بر پیامبر نازل شد و حضرت را با عنوان «ابا ابراهیم» سلام داد. اینطور نقل است که بعد از تولد ابراهیم، پیامبر شاد شد و او را به عایشه نشان داد و فرمود: «ببین چقدر این بچه شبیه من است.»
پیامبر روز هفتم تولد ابراهیم برای او عقیقه برپا کرد و سر او را تراشید و هموزن او به مساکین، نقره داد. (عَقیقه، به سنت قربانی کردن در روز هفتم ولادت فرزند، برای حفظ او از بلاها گفته میشود.)
قابله و دایه ابراهیم فرزند پیامبر
بر اساس آنچه در تاریخ عنوان شده، قابله ابراهیم، «سَلمی» خادمه پیامبر بود. سلمی پس از تولد ابراهیم، شوهرش ابو رافع را باخبر کرد. ابو رافع نزد پیامبر رفت و خبر تولد را به پیامبر داد. پیامبر شاد شد و بندهای به او بخشید.
پس از تولد ابراهیم، زنان انصار برای شیر دادن به او بر یکدیگر پیشی میگرفتند، اما پیامبر ابراهیم را به «ام بردة» دختر منذر بن زید» سپرد تا به او شیر بدهد.
ماجرای مرگ ابراهیم فرزند پیامبر
درباره وفات ابراهیم فرزند پیامبر، روایتهای مختلفی وجود دارد. بنا بر یک روایت، او در دهم یا آخر ربیع الاول سال ۱۰ قمری در ۱۶ ماهگی درگذشت، در روایت دیگر، تاریخ درگذشت او در ۱۸ ماهگی است و در روایتی دیگر او پس از یک سال و ده ماه و هشت روزگی، از دنیا رفت. وی در قبرستان بقیع در کنار قبر «عثمان بن مظعون» دفن شد. پیامبر سنگی بر سر مزار ابراهیم قرار داد و بر قبر او آب پاشید.
اندوه پیامبر از مرگ ابراهیم
پیامبر از مرگ ابراهیم سخت اندوهگین بود و سخت گریست. او در پاسخ به اعتراض برخی نسبت به شدت این اندوه فرمود: «من نیز انسانم. چشم میگرید و قلب اندوهگین میشود ولی سخنی که خداوند را به خشم آورد نمیگوییم. ای ابراهیم! به خدا سوگند ما بخاطر (مرگ) تو ناراحتیم.»
همچنین نقل شده است که پیامبر پس از مرگ ابراهیم رو به کوه ایستاد و گفت: «ای کوه! اگر آنچه بر من وارد شده بر تو وارد میشد، تو را درهم میکوبید، ولی ما همانگونه که خدا فرمان داده، میگوییم: إنّا لِلهِ وَ إنّا اِلَیْهِ راجِعونَ وَ الْحَمدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ.»
مرگ ابراهیم و مبارزه پیامبر با عقاید باطل
روزی که ابراهیم درگذشت، کسوف رخ داد. برخی گفتند: خورشید به خاطر مرگ ابراهیم گرفته است. پیامبر وقتی این سخن را شنید، بیرون آمد و پس از حمد الهی فرمود: «خورشید و ماه دو نشانه از نشانههای الهی هستند و به خاطر مرگ یا زندگی هیچ کس نمیگیرند.»
مبارزه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) با عقاید خرافی به حدی بود که حتی با خرافهای که به نفع خود و پیشرفت هدف خود بود نیز مقابله میکرد تا مردم با حقیقت آشنا شوند.
به گفته مرتضی مطهری، پيغمبر نمیخواست از نقاط ضعف، جهالت و نادانی مردم براى هدايت آنها و به نفع اسلام استفاده كند، بلکه هدف او استفاده از نقاط قوت و بیداری آنها بود.
نقل ابن شهرآشوب درباره وفات ابراهیم فرزند پیامبر
ابن شهرآشوب در کتاب «المناقب» از ابن عباس نقل کرده است که روزی پیامبر، فرزندش ابراهیم و نوهاش حسین را در دامن خود نشانده بود. پس جبرئیل نازل شد و گفت خدا به تو سلام میرساند و میگوید: «بین این دو جمع نمیکنم؛ یکی را فدای دیگری کن.» پیامبر، امام حسین(ع) را برگزید و فرمود: «ناراحتی خودم (برای درگذشت ابراهیم) را بر ناراحتی دخترم فاطمه و پسرعمویم علی (برای درگذشت حسین) ترجیح دادم.» پس از سه روز ابراهیم از دنیا رفت.