دیوونه یه پاساژ رو باز کردم که تو مترو اومد سمتم و خوندم. بعد شماره موبایلمو گذاشتم تو جیبم تا خواستم بذارمش تو گوشی و گفتم: عالی بود برام بفرست اونجا فهمیدم چقدر حریممون رعایت میشه!!!! !!
جنون پاراگراف من که یک گدا به سراغم آمد تا چراغ قرمز روشن شد. به او گفتم غذا ندارم. دیدم دستشو گذاشت تو جیبش و یه کارت خوان بیرون آورد!!!
گفتم اینجا هم کار میکنه مگه نه؟
گفت آره سیم کارت میخوره !!!!
دیوانه اون پاراگراف من که خیلی خسیس بود از گرسنگی میمرد. سپس برای خودش ساندویچ گرفت. وقتی غذا می خورد، قبل از هر لقمه ای می گفت: “بگذار مرا بزنند!”
متاسفم که وقتی ورق های زندگی ام را ورق می زنم، گذر خوشی وجود ندارد. نه اونایی که امسال سفر اروپاییشون یک هفته بیشتر طول نکشید!!!!
پاراگراف من دیوانه است که همه رپرهای ایرانی خود را “پدر دم پارسی” خطاب می کنند و می گویند دم مال ماست…!!!
پاراگراف دیوانه من این است که از “فردا، عصر، ماه و …” باشم.
من میخوام “درس بگیرم، رژیم بگیرم، برم سر کار یا …” اگه بهشت میری این امکان نداره خواهر و برادر عزیز، اگر تصمیمی برای هر کاری گرفتی همین الان شروع کن.
پاراگراف دیوانه من که ساندویچ از آقا پرسید؟
“آیا ساندویچ می خورید یا می خورید یا می خورید؟”
بچه فکر میکنه اسم ساندویچ خورده یا بریده!!!
پاراگراف دیوانه من که جارو به نام کبرا متولد 1345 “ID iahoo” با نام: “Atosa 68” ساخته شده است.
علایق من ……. !! در اینجا ما می رویم
پاراگراف دیوانه من این است که هرکس به یک کتاب درسی نگاه می کند یک قطعه سیاسی می سازد و به سرعت آن را در سراسر کشور پخش می کند. با بابا آب داد شروع میشه و بابا جان تاتا هم شروع میکنه !! همه فاطمه صلوات
پاراگراف دیوانه من که یک دختر وضعیتی دارد:
“وای بر من، چرا با دیدن دو پتویمان گریه کنم…!!
حالا برای من باقی مانده است که چگونه محترمانه به یک روح درخشان چند توهین آبدار بدهم. دوستان کمک کنید
نویسنده و طراح: مهدی پویان
مجموعه: مجله اینترنتی تشویقی