قطعه ای از سری دوازدهم


بند از سری دوازدهم

دیوونه یه پاساژ رو باز کردم که تو مترو اومد سمتم و خوندم. بعد شماره موبایلمو گذاشتم تو جیبم تا خواستم بذارمش تو گوشی و گفتم: عالی بود برام بفرست اونجا فهمیدم چقدر حریممون رعایت میشه!!!! !!

بند از سری دوازدهم

جنون پاراگراف من که یک گدا به سراغم آمد تا چراغ قرمز روشن شد. به او گفتم غذا ندارم. دیدم دستشو گذاشت تو جیبش و یه کارت خوان بیرون آورد!!!
گفتم اینجا هم کار میکنه مگه نه؟
گفت آره سیم کارت میخوره !!!!

بند از سری دوازدهم

دیوانه اون پاراگراف من که خیلی خسیس بود از گرسنگی میمرد. سپس برای خودش ساندویچ گرفت. وقتی غذا می خورد، قبل از هر لقمه ای می گفت: “بگذار مرا بزنند!”

بند از سری دوازدهم

متاسفم که وقتی ورق های زندگی ام را ورق می زنم، گذر خوشی وجود ندارد. نه اونایی که امسال سفر اروپاییشون یک هفته بیشتر طول نکشید!!!!

بند از سری دوازدهم

پاراگراف من دیوانه است که همه رپرهای ایرانی خود را “پدر دم پارسی” خطاب می کنند و می گویند دم مال ماست…!!!

بند از سری دوازدهم

پاراگراف دیوانه من این است که از “فردا، عصر، ماه و …” باشم.
من میخوام “درس بگیرم، رژیم بگیرم، برم سر کار یا …” اگه بهشت ​​میری این امکان نداره خواهر و برادر عزیز، اگر تصمیمی برای هر کاری گرفتی همین الان شروع کن.

بند از سری دوازدهم

پاراگراف دیوانه من که ساندویچ از آقا پرسید؟
“آیا ساندویچ می خورید یا می خورید یا می خورید؟”
بچه فکر میکنه اسم ساندویچ خورده یا بریده!!!

بند از سری دوازدهم

پاراگراف دیوانه من که جارو به نام کبرا متولد 1345 “ID iahoo” با نام: “Atosa 68” ساخته شده است.
علایق من ……. !! در اینجا ما می رویم

بیشتر بخوانید  متن و دلنوشته های احساسی و عاشقانه برای تبریک روز مادر

بند از سری دوازدهم

پاراگراف دیوانه من این است که هرکس به یک کتاب درسی نگاه می کند یک قطعه سیاسی می سازد و به سرعت آن را در سراسر کشور پخش می کند. با بابا آب داد شروع میشه و بابا جان تاتا هم شروع میکنه !! همه فاطمه صلوات

بند از سری دوازدهم

پاراگراف دیوانه من که یک دختر وضعیتی دارد:
“وای بر من، چرا با دیدن دو پتویمان گریه کنم…!!
حالا برای من باقی مانده است که چگونه محترمانه به یک روح درخشان چند توهین آبدار بدهم. دوستان کمک کنید

بند از سری دوازدهم

نویسنده و طراح: مهدی پویان

مجموعه: مجله اینترنتی تشویقی


دیدگاهتان را بنویسید