قدم در قلب مادری که توسط “گردان ها” زخمی شده است / دخترم هنوز به مکان های استراحت سفر نمی کند


گروه خانواده زوره ساعدی: چندین سال است که پیاده روی سگ ها در خیابان ها ، مسیرهای پیاده روی ، پارک ها و اتومبیل ها به موضوعی بحث برانگیز در جامعه تبدیل شده است ، اما هنوز هم بسیاری تلاش می کنند چشم خود را بر روی این پدیده نوظهور در کشور که ناشی از کشورهای مد غربی است ، ببندند. حیوانات را با کودکان جایگزین کنید و واقعیت های مد طبقه متوسط ​​و ثروتمند را مشاهده نکنید.

این موضوع به قدری گسترده شده است که اخیراً شورای شهر به دلیل هجوم گسترده افرادی که حیوانات خانگی خود را در پارک های پایتخت چرخانده و باعث اعتراض آنها می شوند ، نسبت به عدم رضایت دیگران و ترس از فرزندانشان. ناگفته نماند از وضعیت شهرهای دیگر که هیچ آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد.

به گفته اعضای شورای شهر ، این طرح بر سلامت کودکان و جوانان نظارت دارد و باید در کمیته های تخصصی مورد بحث قرار گیرد. در این میان بسیاری از خانواده ها تمایلی به بردن فرزندان خود به پارک های تهران و حتی بسیاری از شهرهای دیگر ایران ندارند و وجود سگ و گربه باعث ترس و نگرانی خود و خانواده هایشان می شود. فارس من نیز یکی از موضوعات مورد نیاز مردم است که امضاهای زیادی نیز با عنوان “توقف نگهداری سگهای خانگی در پارک ها” را در خود جای داده است. در این گزارش ، ما همچنین به پارک ها و باغ ها در میان مردم رفتیم و از مادران و پدران خواستیم تا در مورد نیازهای خود به ما بگویند.

ما با مادر یک دختر 19 ساله در مورد آسیبی که برخی از این سگهای وحشی به خانواده ها در مکان های عمومی مانند پارک ها که در آن زمان فقط شش سال داشتند ، گفتگو کردیم. مطهره کوشش ، مادر ارغون پوراحمد وی 13 سال پیش توسط یک سگ در پارک زخمی شد و هنوز هم آسیب دیده است. می توانید جزئیات خانم کوشش درباره این حادثه را بخوانید:

* لطفاً در مورد زمان و مکان آنچه برای دختران در نتیجه حمله سگ اتفاق افتاده و این بار برای ما بگویید رنگ بنفش چند سالتان بود؟

ارغوان ، دخترم ، شش ساله بود که من و همسرم به شمال رفتیم. ما در مکانی ساکت و آرام نشستیم که هیچ کس در اطراف ما نبود. یک بار یک خانم و یک آقا ، که ظاهراً یقه ها را روی سگهای خود گذاشته بودند ، به دنبال یک سگ دویدند. همه این اتفاق برای یک ثانیه افتاد ، آقا فریاد زد که تکان نخورد ، زیرا سگ وحشی و گیج کننده است.

ما حرکت نکردیم تا به سگ حمله نکنیم ، اما دخترم کوچک بود و یک بار گفت وای سگ! سگ ناگهان او را کنار شلوار جین و لباسش گاز گرفت ، بنابراین خونریزی داشت و همه حالمان بد بود و شوکه شده بودیم. ما چنان شوکه شده بودیم که نمی دانستیم چه باید بکنیم ، دیدن دخترم در این صحنه حیرت انگیز و تکان دهنده بود.

بیشتر بخوانید  ساده انگاری کرونا موج پنجم را در پایتخت خطرناک تر کرده است - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

* بعد از آن واکنش شما چه بود؟

حساب کن ، روزی که می خواستیم به دکتر و بیمارستان برسیم در ساری بودیم. معلوم نبود چه بلایی سر دخترم آمده است. سگ کنار دخترم درست کنار کلیه اش او را گاز گرفته بود ، ما فقط فرصتی پیدا کردیم ، او نشسته بود و صورتش را گاز می گرفت. فقط شکم و پهلوها بود ، بنابراین نیش زد ، بنابراین چهار زخم عمیق و بزرگ بر بدن او وارد شد.

به هر حال ما نگران و ناراحت بودیم و گریه می کردیم. همسرم با پزشکان در تهران تماس گرفت و آنها به ما گفتند که کودک را به بیمارستان منتقل کنیم. ما به چندین بیمارستان مراجعه کردیم که هیچ یک از آنها تجهیزات واکسیناسیون نداشتند. صاحب سگ همچنین اصرار داشت که سگ واکسینه شده و بیمار نیست ، اما دکتر ته به ما توصیه کرد دخترم را واکسینه کنیم و از او غافل نشویم.

خلاصه اینکه ما با هزار زحمت به ساری رسیدیم و یکبار هم در بیمارستان واکسن زدیم اما البته مجبور شدیم چهار یا پنج بار واکسن بزنیم و بعد بقیه در تهران واکسن زدیم.

* شما به خانواده نگفتید چرا چنین سگی آورده اند ، سپس از مراجع قانونی شکایت نکردید؟

آقایی که سگ را با خود داشت گفت سگ برای خودش نبوده و برای یکی از دوستانش است. ما همچنین یاد گرفتیم که این سگ وحشی است و برای حمله آموزش دیده است. ما خود نمی دانیم چگونه باید سگی را که وحشی است آزاد کرد و چرا باید اصلاً آن را آورد؟ این سگها غذای خودشان را شکار می کنند و فقط باید در یک محیط نگهبان خاص نگهداری شوند ، نه در دریا و نه در جنگل ، جایی که مردم باید استراحت کنند ، رها نشوند

اتفاقاً ، در آن زمان افراد زیادی به ما می گفتند از این خانواده شکایت کنید ، اما همسرم دانشجوی دانشگاه بود ، کارش در تهران بود و ما مجبور شدیم برگردیم و پس از آن هیچ قانونی و حمایتی در این زمینه وجود نداشت. آنها همچنین ما را شرمنده کردند. ما دیگر به دنبال انتقام نبودیم ، اما چه کسی هنوز مجبور بود از عهده این مشکلات برآید. من می خواستم در مورد این مشکل صحبت کنم و مصاحبه کنم تا برای دیگران پیش نیاید.

* بعد از آن چه اتفاقی برای ارغوان افتاد؟ چگونه بیماری و زخم ها را تحمل کرد و چه شرایطی را پشت سر گذاشت؟

خوب ، ما به تهران رسیدیم ، پیش کشیش رفتیم ، دائماً مسافرت می کردیم و مشکلات زیادی داشتیم. دخترم مجبور به تزریق هوازی شد و آنها صدمه دیدند. شما می توانید شرایطی را که یک دختر شش ساله زنده مانده است ، بشمارید ، او هم اکنون مدام تحت استرس بود. یک دختر 19 ساله دانشجو هنوز به مکان های عمومی مانند پارک نمی آید یا با ترس و لرز می آید.

بیشتر بخوانید  معمای چوب کبریت فوق‌العاده سخت : تنها با یک حرکت تساوی را برقرار کن!

هر کجا می خواهیم برویم دائماً استرس داریم و فکر می کنیم اگر اتفاقی بیفتد و سگی پارس کند و دخترم آرام شود ، در هر فضای سبز این مشکل را داریم. گاهی فکر می کنم این سگ ها واقعاً اسباب بازی هستند و برای محافظت از حیوانات سگ نگهداری می کنند؟ آیا برای تولید مثل در خانه و پارک ها بین حیوانات اهلی و وحشی تفاوت هایی وجود دارد؟ من واقعاً مخالف بردن سگ به پارک ها و مکان های عمومی هستم.

* از نظر روانشناسی ، آرگاوان در این سالها چه تجربه ای داشته است؟ الان مشکلش کم شده؟

دخترم داخل چندتایی این جاست سال رنج زیادی کشید. چند سال اول او صحبت می کرد و مدام شب می خوابید و مضطرب می خوابید ، یا در طول روز ، همه مضطرب بود و اطراف را کنترل می کرد تا مطمئن شود که هیچ سگ در اطراف او نیست ، فقط آن سگ های ولگرد هستند که آنها نیز اهلی شده اند. آنها هنوز او را می ترسانند ، بسیاری از افراد در پارک ها به این سگ ها غذا می دهند. من حتی به آنها غذا دادم تا اضطراب بنفش را کاهش دهند اما بنفش اصلاً تحمل نمی کند و این تجربه را فراموش می کند.

همه ما به این تزریقات ، داروها و داروها فکر می کنیم ، بیمار می شویم. این برای ما به تجربه تلخی تبدیل شده است و ما نمی خواهیم این اتفاق برای کسی تکرار شود. حالا که شرایط به این شکل شده است ، هر کجا که بروید ، سگ و گربه تعداد زیادی وجود دارد.

از سگهای یقه ای در مکان های عمومی استفاده نمی شود

شما باید به آن دسته از سگهایی که قلاده دارند توجه کنید ، صاحبان آنها نمی توانند لحظه ای آنجا را ترک کنند زیرا مردم را پارس می کنند و گاز می گیرند ، آنها برای حمله و مبارزه با سرقت آموزش دیده اند ، حتی این سگ های کوچک دوباره و مردم پارس می کنند. آنها ترسیده اند ، اگرچه وحشتناک نیستند ، اما هنوز هم می توانند حمله کنند.

گاهی اوقات از خانه عبور می کنید و یک سگ در آنجا پارس می کند ، سعی می کنید مردم را پشت دیوار گاز بگیرید. این سگ در صورت رام شدن پارس نمی کند ، بنابراین این سگها در مکان های عمومی مفید نیستند ، آنها برای محافظت و محافظت هستند ، به هیچ وجه نباید برو بیرون. اکنون می بینید که یک پارک در انتهای فردوس غرب به نام پارک الهام وجود دارد ، یک تپه وجود دارد که در آن من افرادی را دیدم که سگهای خود را هدایت می کردند. دخترم که اصلاً نمی خواهد به آنجا بیاید ، فکر نمی کنم آنها هم باید سگها را به آنجا ببرند.

بیشتر بخوانید  انسان در دستگاه سیدالشهدا(ع) ارزش میابد - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان

* آیا در غرب تهران زندگی می کنید؟ پیاده روی سگ در این مناطق تهران چطور؟

بله ، پارک های زیادی در اطراف وجود دارد ، مانند آقایان ، دانشگاه یا دریاچه چیتگر افرادی هستند که سگ حمل می کنند. حتی بنفش هم نمی تواند به اینجا بیاید. من حتی به سگهای خانگی غذا دادم تا او را آرام کند اما بنفش میگه این ترس در او ریشه دارد و او دائما از حمله سگ به او می ترسد.

بسیاری از پارک های اطراف این مکان محلی برای گردش مردم به سگهایشان شده است ، من نمی دانم مردم در مورد آوردن سگهای وحشی با یقه چه تصوری دارند و احتمالاً فکر می کنند که هیچ کس نمی ترسد و شاید آنها حتی فکر نکنند که چیزی اتفاق می افتد کسی مثل چیزی که خیلی ناگهانی و سریع اتفاق افتاده برای بنفش بیفتد و ما را شوکه کند.

* آرگوان را نزد روان درمانگر بردید؟

بله ، به توصیه روانشناسان از همان روش مواجهه درمانی استفاده کردم. گاهی اوقات او را به مکانهایی که حیوان خانگی وجود دارد بردم تا ترس خود را آرام کند ، اگرچه در مکانهایی مانند دریاچه چیتگر سگهای آنها توسط یک سازمان خاص حمایت می شود خود دریاچه. اما فایده ای نداشت. هیچ کاری از عهده من بر نمی آمد.

* من متاسفم برای آنچه اتفاق افتاده و عواقبی که در این سالها بر روی بنفش باقی مانده است ، فکر می کنید چه کاری باید انجام شود و چه توصیه هایی به مردم دارید؟

به نظر من ، این بازی وحشیانه سگ ها باید در مکان های عمومی متوقف شود. دولت و مقامات باید کاری جدی انجام دهند ، نه فقط صحبت کنند. در پارکها جایی برای سگهای بزرگ وجود ندارد. آنها گاز می گیرند و حمله می کنند ، نباید. اجازه دهید این سگها به مکان های عمومی بیایند ، اما این سگ ها باید مکان های خود را برای پیاده روی داشته باشند ، نه اینکه مردم و فرزندان آنها را در پارک ها و مکان های دیگر بترسانند.

بنابراین امروزه پارک ها به مکانی برای استراحت سگها و خانواده ها و بازی با سگها و حواس پرتی برخی از افراد تبدیل شده اند و من فکر می کنم که این حتی بدتر هم نشده است ، حتی مسئولان مجلس خود رسانه ها باید در این باره فکر کنند.

انتهای پیام /


دیدگاهتان را بنویسید