قتل وحشتناک در دفتر برای از بین بردن فیلم های بد از لپ تاپ / عکس



به گزارش سلام نوح، تحقیقات جنایی این پرونده از یک سال پیش با انتشار گزارشی مبنی بر قتل یک مرد جوان در شمال تهران آغاز شد. با حضور تیم جنایی در محل مشخص شد مرد جوان در محل کارش مورد اصابت چاقو قرار گرفته است.

صحنه جرم ویلایی دو طبقه بود که پسری به همراه مادر و برادرش در طبقه دوم آن زندگی می کردند. این مرد 36 ساله در طبقه اول دفتری راه اندازی کرد.

برادر کوچکتر مقتول در جریان تحقیقات به پلیس گفت: برادرم در دفترش بود و مادرم چند بار با برادرم تماس گرفت که چراغ های اضافی را خاموش کند چون در حیاط نور زیاد بود اما شما جواب ندادید. . بنابراین مادرم از من خواست که به حیاط بروم و چراغ ها را خاموش کنم و دنبال برادرم بروم. وقتی به طبقه اول رفتم با برادری روبرو شدم که روی زمین خون آلود بود و بعد با آمبولانس و پلیس تماس گرفتم. اما با رسیدن آمبولانس به محل، خبر فوت برادرم را دادند.

تحقیقات کارآگاهان در خصوص سرقت از دفتر این پسر بچه ادامه داشت.

کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که او آخرین بار برای مرد جوانی به نام محسن پیام فرستاده و او را به دفترش دعوت کرده است. محسن به احتمال قتل اشاره کرد و ردیابی و دستگیر شد.

مرد جوان در تحقیقات به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: موبایلم را برای تعمیر به مقتول دادم. او ضبط‌های خصوصی من را کپی کرد و تهدید کرد که اگر به خواسته‌اش عمل نکنم، آن‌ها را منتشر خواهد کرد.»

بیشتر بخوانید  همسر سابق مهدی پاکدل ازدواج کرد

متهم در ادامه مدعی شد که مقتول فیلم سیاهی از من داشت و برای از بین بردن آن فیلم ها مجبور شدم او را بکشم.

در ادامه تحقیقات دادگاه کیفری، کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و محسن در شعبه هشتم از خود دفاع کرد.

در ابتدای دادگاه بستگان مقتول به دنبال قصاص قاتل بودند.

محسن 22 ساله نیز پس از حضور در سمت خود گفت: برای کار و کار در میدان میوه و تره بار از شهرستان به تهران آمدم. مقتول یکی از مشتریان ما بود. یک روز شروع به صحبت کرد و گفت برای این کار به کسی نیاز دارم که بتواند من را با حقوق خوب استخدام کند. حرفش را باور کردم و به دفترش رفتم. در آنجا مرا تهدید به فیلم سیاه کرد و گفت اگر ماجرا را به کسی بگویم، فیلم را اکران می کند. با این تهدید چندین بار درخواستش را مطرح کردم. آخرین بار تصمیم گرفتم لپ تاپ و گوشی او را بدزدم تا فیلم ها را پاک کنم. وقتی مرا به دفترش فراخواند، به سمت لپ‌تاپ رفتم، اما او متوجه شد و ما وارد عمل شدیم. با چاقویی که همراه داشتم چند ضربه به او زدم و با سرقت موبایل و لپ تاپش فرار کردم. به صحرا رفتم و لپ تاپ و گوشیم را آتش زدم. باور کن قصد کشتن او را نداشتم. من فقط می خواستم از شر فیلم ها خلاص شوم.

پس از آخرین دفاعیات متهم، قضات برای تصمیم گیری عجله کردند.

دیدگاهتان را بنویسید