مجله گردشگری

پربازدیدترین‌ها
لینک های مفید

فاجعه “پیرمرد” هنوز جدید است! تاریخچه “بالغ نشدن” – خبرگزاری مهر اخبار ایران و جهان

به قلم زود نیوز
به قلم زود نیوز
سرفصل‌های مقاله



مهدی باقری ، کارگردان مستند “پسر پیر” ، در مصاحبه با گزارشگر بیشتر وی درباره تولید خود توضیح داد: من این مستند را 10 سال پیش ساختم ، در آن زمان 5 سال فیلم به دلیل باج خواهی اجازه نمایش نداشت ، امروز از دیدن فیلم پشیمان هستم در حالی كه اوضاع جامعه به همین منوال است و بدتر هم شد .

وی در تشریح روند ساخت این مستند گفت: در سال 89 کارگاهی داشتیم که بودجه آن براساس حمایت خارجی به تهیه کننده تعلق گرفت. ما مجبور شدیم سه فیلم اول شخص درباره مشکلات شخصی خود بسازیم. فیلم من پسر قدیمی بود. این سه فیلم ساخته شد و هر سه فیلم تا دسامبر 1989 آماده شدند. اولین نمایش ما در سال 1990 در خانه سینما انجام شد که برای آن نیازی به اجازه نداشتیم. متأسفانه فیلم من از آن زمان اکران نشده است و فقط DVD آن تا سال 1994 که فیلم در جشنواره واقعیت سینما به نمایش درآمد ، در بین مستندسازان توزیع شد که از ادامه آن جلوگیری شد. این فیلم تا آن روزها که در سکوهای هاشور در دسترس همه بود ، دیده نمی شد. گویی همه مشکلات حل شده است!

داستان پسری شیطان و طلبکار!

سازنده این مستند در مورد مضمون اصلی «پیرمرد» توضیح داد: «فیلم من درباره یک مشکل کوچک بود که در سال 1989 بین من و پدرم رخ داد. تقریباً شش سال می گذرد که من بارها با پدرم در مورد امور مالی و ورشکستگی او در آن سال ها صحبت کردم. این شرایط بهانه ای شده است تا من به سراغ افراد مختلف بروم و در مورد اوضاع اقتصادی و اجتماعی خود با رویکرد روایی پسری شیطان و مطالبه گر که به دنبال توجیه خود است صحبت کنم. در پایان فیلم ، من پدرم را مقصر تمام این شرایط می دانم که نمی تواند من را در یک موقعیت اجتماعی و اقتصادی مناسب قرار دهد. به عبارت دیگر ، این فیلم در مورد افرادی است که همه چیز را به گردن دیگران می اندازند و این وضعیتی است که امروز در جامعه می بینیم. ما همه مسئولیت ها را به شخص دیگری واگذار می کنیم ، خواه آنها افراد عادی باشند یا افراد مسئول و سیاستمداران!

بیشتر بخوانید  مردم سفرهای خود را به تعویق بیندازند

در این فیلم اشاره شده است که پدر من همچنان در تلاش است تا به استقلال اقتصادی دست یابد ، اما هرچه تلاش کند موفق نخواهد شد. گفته می شود پدربزرگ من نیز از یزد به حومه تهران مهاجرت کرده است. نکته این است که ما در جامعه ای زندگی می کنیم که اجازه نمی دهد به معنای عام کلمه “بالغ” شویم. وی با ابراز گلایه از اینکه فیلمش ، 11 سال بعد ، همچنان به یک مشکل موجود در جامعه اشاره دارد ، گفت: “به نظر می رسد در این فضا نه تنها مشکلات حل نشده بلکه در برخی موارد شدت بیشتری نیز پیدا می کنند. وی ادامه داد: “مردم می خواهند از نظر مالی مستقل باشند تا بتوانند امرار معاش خود را تأمین كنند ، اما نمی توانند. در این فیلم حتی اشاره شده كه پدر من هنوز در تلاش است تا به استقلال اقتصادی دست یابد ، اما هرچه تلاش كند موفق نخواهد شد. برای پدربزرگ من همچنین گفته می شود که او مجبور شده است از یزد به حومه تهران مهاجرت کند و گویی در جامعه ای زندگی می کنیم که اجازه نمی دهد به معنای عام کلمه “بالغ” شویم.

بیل مکانیکی تأکید کردند: این فیلم درباره “بالغ نشدن” است. نه من ، نه پدرم و نه پدربزرگم نتوانستیم فضایی مستقل ایجاد کنیم که بتوانیم در آن با آرامش زندگی کنیم. پدر و پدربزرگ من هم به عنوان یک کارگردان 30 ساله که برای استقلال نسبی کار می کند اما شکست می خورد ، مجبورند طراحی کنند و دیواری کوتاه تر از خانواده ، به ویژه پدران ما پیدا نکنند.

بابک هورامدین یک استثنا بود ، اما …

این مستند در پاسخ به این سال که تاخیر در استقلال فرزندانش از خانواده به دلایل اقتصادی تا چه اندازه می تواند منشأ وقایع غم انگیزی مانند بابک هورامدین باشد ، گفت: پرونده بابک یک استثنا بود و چون او یکی از دوستان من بود ، من می گویند که حتی او انتظار نداشت با چنین وضعیتی روبرو شود. خانواده ای را تصور کنید که والدین و فرزندان واقعاً یکدیگر را دوست دارند و باید با هم زندگی کنند. برخی خانواده ها هستند که فرزندانشان را هرگز نمی توان از آنها جدا کرد. نتیجه این اعتیاد ممکن است منجر به قتل نشود ، اما در چنین زندگی مطمئناً شاهد بار سنگین شکست خانواده هستیم. افراد بسیار با استعدادی که حتی نتوانسته اند به آرزوهای کوچک خود برسند. بحران های اجتماعی ما اغلب ریشه در شکست های فردی ما در خانواده ها دارد. ما باید ریشه بسیاری از بحران ها را در خانواده ها جستجو کنیم. خانواده هایی که خود محصول واکنش های اجتماعی هستند و اقتصاد تنها یکی از متغیرهای کوچک مربوط به وضعیت آنها است.

بیشتر بخوانید  فیلمبرداری فیلم جدید جکی چان "عملیات خانه" در سوریه

وی ادامه داد: پارامترهای زیادی وجود دارد که خانواده را از روند طبیعی خود باز می دارد ، فرزند این خانواده نمی تواند در 20 سالگی به استقلال برسد و به زندگی خود ادامه دهد. این خانواده ها با تجمع پیچیدگی ها ، خواسته ها و نیازهایی روبرو هستند که نمی توانند آنها را برآورده کنند. ده سال پیش ، آنها فکر کردند که چرا من باید مشکل اقتصادی را از این طریق در فیلم ارائه دهم. حتی همکارانم نیز متوجه نبودند که این یک تمثیل و یک وضعیت دراماتیک است. در این فیلم یک دوگانگی وجود دارد که هر یک از ما را از درون و بیرون بسیار متفاوت می کند. بعضی از افراد که در بیرون خوب هستند اما وقتی به آنها نزدیک می شویم می گوییم کاش هرگز به آنها نزدیک نبودیم.

وقتی مستندسازها از جامعه عقب می مانند

این کارگردان پیرپسار همچنین درباره مهمترین تجربه خود در روند ساخت این مستند گفت: من در این مستند دو تجربه مهم داشتم ، یکی در زمان ساخت آن. اولین صحنه ای که فیلمبرداری کردیم مادرم در فروشگاه بود و اگر به اهداف خود در فیلمنامه نمی رسیدیم این مستند را نمی ساختیم. بعد از سریال ، من آمدم و به آنها گفتم که دور هم جمع شوند و برای سری بعدی بروند. محمد حدادی که فیلمبردار بود گفت چطور می گویید باید برویم؟ کلی طول کشید تا به تیم من گفت که من در این مستند دو نفر خواهم بود ، یکی مهدی که کارگردان است و می خواهد مستند را بسازد ، همان شخصی که جلوی دوربین است. دستیابی به این درک یک تجربه مهم بود.

بیشتر بخوانید  ستاد تنظیم بازار قیمت‌ها را روزانه رصد و کنترل کند

وی ادامه داد: حادثه دوم هنگام رونمایی از فیلم در سینما برای من اتفاق افتاد که همکارانم پس از نمایش بسیار بد برخورد کردند. آنها با من بد برخورد کردند. بعداً برخی افراد مقاله نوشتند و عده ای دیگر از این مستند به عنوان یک فیلم داستانی یاد کردند ، اما به خاطر نمی آورم که آن روز با من چگونه برخورد کردند. آنها نتوانستند تشخیص دهند که من کارگردان شخصیت متفاوتی از شخصیت درگیر فیلم دارم و هنوز هم برخی از افراد با همان ذهنیت و دانش رفتار می کنند! من فکر می کردم که جامعه فیلم مستند ما باید از جامعه ما جلوتر باشد ، اما در طول این 10 سال فهمیدم که این عقب است.

در این مستند آمده است: “وقتی برای اولین بار فیلم را برای گروهی از خانواده ها اكران كردم ، تازه فهمیدم كه جامعه مستند ما چقدر از واكنشی كه در سینما داشتم عقب است. به یاد ندارم که این فیلم را برای گروهی از زنان که بچه هایی در سنین مختلف داشتند ، نشان دادند اما آنقدر تحت تأثیر فیلم قرار گرفتند که برخی از آنها از من دعوت کردند که بگویند با فرزندانشان صحبت کرده اند. فیلم من عمدتا در مورد این گفتگو است. جامعه باهوش تر است و مستقیمتر از ما با فیلم های ما روبرو می شود.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید.
نظرتون رو بنویسید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *