طبق اخبار شما: سارا و نیکا متولد 17 مرداد 1383 در تهران و ساکن سوئد است. سارا و نیکا آنها برای اولین بار در سریال پایتخت خوش درخشیدند سارا و نیکا آنها در حال حاضر در سوئد زندگی می کنند سارا و نیکا آنها با سریال پایتخت محسن ثنابنده نامی برای خود دست و پا کردند.
پدر و مادر سارا و نیکا فرگانی
پدر و مادر سارا و نیکا در سوئد زندگی می کنند و اطلاعات موثقی در مورد آنها وجود ندارد. سارا و نیکا نیز در سوئد زندگی می کنند و سالی یک بار برای فیلمبرداری سریال پایتخت به ایران می آیند. در طول فیلمبرداری که چندین ماه طول می کشد، آنها با پدربزرگ و مادربزرگ خود زندگی می کنند.
تحصیلات سارا و نیکا فرگانی
این دو خواهر در دبیرستان درس می خوانند. آنها برای حضور در سریال به شدت مطالعه می کنند و زودتر از سایر دانش آموزان امتحان می دهند.
علایق سارا و نیکا فرگانی
سارا و نیکا در مصاحبه های مختلف رسانه ای همواره به این سوال پاسخ داده اند که به بازیگری علاقه دارند اما هنوز تصمیمی نگرفته اند و می خواهند ادامه تحصیل دهند. نیکا علاقه زیادی به دامپزشکی دارد و عکس های زیادی از سارا و نیکا در کنار سگ های مختلف منتشر شده است.
ازدواج سارا و نیکا فرگانی در اصل در سریال پایتخت 5 است
سارا و نیکا در این سال ها و فیلمبرداری سریال پایتخت نقش هایشان روز به روز پر رنگ تر می شد، اگرچه در سریال پایتخت دیالوگ هایشان بسیار کوتاه و تک هجا بود، اما با بزرگ شدن دوقلوها، نویسندگان بیشتر از این حرف ها می زدند. فضایی برای آنها متن می نویسند. بنابراین در پایتخت 3 نام رستوران هما و رستوران سارونیکا خاله فهیمه وجود داشت که بخشی از ماجرا را به خود اختصاص دادند.
اما با حضور سارا و نیکا در سریال پایتخت 5 قسمت های بیشتری از داستان به آنها اختصاص داده شده تا جایی که هومان حاجی عبداللهی بازیگر نقش رحمت در سکانس این سریال از ارسطو می خواهد که به سارا بدهد. و نیکا به برادرانش رحمان و رحیم پیشنهاد می کند. و این نویدی است که حضور سارا و نیکا در پایتخت 5 پر رنگتر می شود یا در قسمت اول سریال سارا و نیکا خاله خودشان را که در مجلس پایانی پیشرفت کرده به درمانگاه می برند!
مصاحبه با سارا و نیک
سارا و نیکا دوران کودکی خود را در پایتخت گذراندند. شاید به همین دلیل است که آنها در پشت صحنه زندگی می کنند. از روز اول ریما رامین فر و محسن تنابنده را پدر و مادر صدا کردند و با این کار فاصله را کم کردند. آنها چشمان پایتخت هستند و برای خوشحالی دوقلوها دست به هر کاری می زنند.
اولین تجربه بازیگری در هشت ماهگی
سارا: اولین بار که هشت ماهه بودیم در سریال «زندگی از نو» بازی کردیم. از آن دوران چیزی به یاد نداریم، اما مادرم می گوید وقتی آقای رسول حاتمی که آن زمان ما را از «بره زهندا» می شناخت و به گروه پایتخت نزدیک بود، وقتی دنبال دوقلوهایمان می گشت. سریال پایتخت گفت آقای مقدم ارائه کردند و بعد از اینکه به دفتر رفتیم برزو نیک نژاد از ما تست گرفت و برای نقش دوقلوهای پایتخت انتخاب شدیم.
بعد از پایتخت 2 رفتیم سوئد
نیکا: بعد از حضور در پایتخت 2، برای تحصیل و زندگی با مامان و بابا به سوئد رفتیم. در ابتدا رفتن به مدرسه سوئدی برای ما سخت بود، اما به سرعت دوستان زیادی پیدا کردیم و اکنون دوستان سوئدی زیادی داریم.
وقتی دوقلوهای شیر جای ما را گرفتند
سارا: این تا زمانی بود که قرار بود در پایتخت 4 ظاهر شویم، زمانی که شنیدیم یک جفت دوقلو از شیرگاه قرار است نقش سارا و نیکا را بازی کنند. ما در آن لحظه خیلی ناراحت بودیم اما مادرمان گفت خیلی خوب است که دو بچه دیگر که دوستمان هم هستند بازی کنند و آنها خوشحال شدند اما از آنجایی که ما پایتخت را خیلی دوست داشتیم. می خواستیم نقش خودمان را بازی کنیم .
چگونه به پایتخت برگشتیم؟
نیکا: ما از قبل می دانستیم که حضور ما منتفی است، اما بعد از چند روز آقای تنابنده که هنوز برای ما پدر داستان است، به مادرمان زنگ زد و از او خواست به ایران بیاید. بابا محسن گفت خانم غفوری قبل از اینکه دنبال دوقلو بودیم چند بار از طریق وایبر با شما تماس گرفت ولی شما جواب ندادید! آن هم در زمانی که خطوط وایبر در سوئد مشکل داشت و ما حتی متوجه نشدیم که تماس می گیرند.
داستان تحصیل ما در سوئد
سارا: روال مدرسه در آنجا طوری بود که یک کلاس برای ملیت های مختلف وجود داشت. مثلاً کلاسی برای ایرانیان وجود دارد که ما در آن درس می خوانیم و بعد از مدتی علاوه بر حضورمان، با صلاحدید استادمان، کلاس های زبان سوئدی و در نتیجه زبان مشترکمان را با بچه های دیگر از ملیت های مختلف شروع کردیم. سوئدی باشد
نیکا: قبل از اینکه برای پایتخت 4 به ایران سفر کند، فصل امتحانات ما بود، برای اینکه امتحانات مزاحم سفر ما به ایران نشود، مامان با مدیر مدرسه صحبت کرد و از معلممان خواست تا قبل از تاریخ امتحان اصلی امتحان را قبول کند. و تست میگیرم حدود یک ماه فشرده درس خواندیم و امتحان دادیم تا برای پایتخت 4 آماده شویم، با اینکه در آن یک ماه زجر زیادی کشیدیم، اما به عشق پایتخت تمام این مشکلات را تحمل کردیم.