در زیر گزیده ای از سخنان این فعال سیاسی اصلاح طلب آورده شده است:
* در همان انتخابات با دو نفر از فعالان اصلی اصلاحات تماس گرفتم و به آنها گفتم “می خواهید چه کار کنید؟” من گفتم شما نگاه من را خوانده اید؟ گفتند نه! آن وقت گفتم دیگر چیزی باقی نمانده است. وقتی به خود زحمت نمی دهید دو یادداشت بخوانید تا ببینید من چه فکر می کنم ، در مورد چه چیزی صحبت می کنیم. موقعیت مردی که کلامش اصلا ارزش خواندن ندارد کجاست؟ اینجاست که ایستاده ام.
* من به عنوان یک مصلح در صحنه های عمومی می نویسم ، همین. شما به من می گویید که چرا شورای تصمیم گیری در مورد جبهه اصلاحات را مطلع نمی کنید و من می گویم که من حدود سه سال پیش نزد آقای خاتمی رفتم (آقای هانیکی حضور داشت) و خیلی واضح تحلیل کردم که رفتار اصلاح طلبان طرف دیگر به بن بست رسیده است و سیاست شما دیگر نمی تواند ادامه یابد. بهتر است خودتان کار خود را منجمد کنید. انجماد سرمایه شما را از دست نمی دهد.
* من گفتم که همیشه می تواند فرصتی باشد و ناگهان یخ آب و جو را گرم می کند و می توان کاری کرد. من گفتم که نه تنها دیگر نمی توانید موتور قدرت باشید ، بلکه می توانید مانند یک مانع عمل کنید.
* به هر حال من خیلی فعال بودم. من به دوستانی که صادقانه در انتخابات شرکت کردند احترام می گذارم.
* دلیل اینکه اصلاح طلبان به دو جناح تقسیم شدند و برخی شرکت کردند و برخی شرکت نکردند این بود که ما به مرحله تجزیه رسیدیم.
۲۷۲۷