گاوهای بدون شاخ:
یک مرد بزرگ و احمق، مانند یک غول بی دم بدون شاخ.
گاوهای سر سفید:
شناخته شده و شناخته شده برای همه، همه او را می شناسند.
گاوهای آب شیرین و علف:
کسی که از هیچ غذایی روی گردان نیست،
هرچه می بیند بدون تردید و با اشتها می خورد.
بازی التماس:
در ازای سخاوت و بخل و فسق به خرج دادن.
گدا خجالت نمی کشد:
در اثر درخواست های مکرر، آبروی او خدشه دار شده و شرمنده نیست.
پوست وارد دباغی می شود:
هر کس بالاخره به نتیجه عملش برسد، بالاخره روزی به هم می رسیم.
گاهی روی نعل اسب و گاهی روی میخ:
وقتی صحبت می کنید و کنایه می زنید، مثل این است که از این شاخ به شاخ دیگر بپرید.
چی شد:
افسوس گذشته را نباید خورد زیرا: از تقویم سال گذشته استفاده نمی شود.
هیچ بازگشتی برای بخشش وجود ندارد:
آنچه بخشیدهاند پس نمیگیرند، آنچه را که شما بخشیدهاید میل نمیکنند.
گربه آمد و آن دم را گرفت:
شما باید تمام تلاش خود را بکنید وگرنه نود جلوی شما می افتد.
********************************************************** ***
در هر کجا که زندگی می کنیم ضرب المثل هایی به زبان و گویش و منطقه خود داریم
اگر لطف دارید ضرب المثل های خود را برای ما بنویسید یا داستان او را اینگونه تعریف کنید
ما هم از طرف شما آنها را منتشر می کنیم و این باعث می شود که زبان، گویش و منطقه خود و دیگران را بهتر بشناسید.
یک دنیا سپاس از همه شما عزیزان
و منتظر نوشته های شما هستیم
********************************************************** ***
نویسنده و طراح: مهدی پویان
مجموعه: مجله اینترنتی تشویقی