شهر زیرزمینی در همدان
مردم استان همدان مجموعه تاریخی ارزانفود را به نام شهرزیرزمینی می شناسند شهری که هنوز معلوم نیست چه کاربری داشته با این حال بررسی کشفیات این دوره، باستان شناسان را ترغیب کرده تا معماهای این محوطه زیرزمینی را حل و پرونده آن را به یونسکو ارسال کنند معماهایی که همه جواب ها را تاکنون رد کرده است.
به گزارش مهر، محوطه تاریخی و زیررزمینی ارزانفود یکی از مجموعه معماری های دستکند استان همدان است که در سال 89 به صورت اتفاقی در اثر فعالیتهای عمرانی معدن کاران منطقه شناسایی شد. از همان سال پیگیری های لازم برای کاوش و بررسیهای باستان شناسی از سوی پژوهشگاه میراث فرهنگی شروع شد و در پی آن فعالیت غیرمجاز معدن کاران متوقف ماند.
سه تا پنج متر پایین تر از سطح زمین و سنگ های بزرگ، اتاقهای متعدد و راهروهای تو در تویی وجود دارد که باستان شناسان استان همدان و ارزانفود توانسته اند با همکاری یکدیگر تا کنون در سه فصل کار پژوهشی، بیش از70 اتاق آن را در پنج کارگاه پیدا کنند و به این نتیجه برسند که از نظر ساختار معماری شباهتهای زیادی با شهرهای زیرزمینی دیگر دارد اما ساختار و کاربری این مجموعه با شهرهای زیرزمینی دیگر متفاوت است.
به عنوان مثال در میمند بیشتر واحدهای منفرد معماری کاربری مسکونی داشته اند اما در شهرزیرزمینی ارزانفود، مجموعه های دستکند کاملا به هم مرتبط است. در این محوطه تاریخی راهروها به اتاقکها اراه دارد و حریمی نیست تا بتوان احتمال داد هر یک از فضاها نقش اتاق مسکونی را داشته اند با این وجود برخی از سالنها به حدی بزرگ و باشکوه هستند که هر بازدیدکننده ای احتمال میدهد از آن برای سالن تجمع استفاده می شده است.
علی خاکسار، سرپرست کاوش در محوطه تاریخی ارزانفود در بازدیدی که خبرنگار مهر از این مجموعه تاریخی داشت گفت: این مجموعه به احتمال زیاد در دوره اشکانی ایجاد شده ولی شاید در دوره های متاخر به خصوص دوره اسلامی به عنوان پناهگاه استفاده می شد با این حال کاربری اولیه آن هنوز مشخص نیست. چون کاوشها تکمیل نشده با این حال می توان گفت که احتمالا در دوره های متاخر اینجا کاملا تخلیه شده است.
آنچه که خاکسار و همکارانش در این شهر زیرزمینی به دست آورده اند، قطعات سفالی و اشیایی مربوط به دوره صفویه و قاجار مانند، سکه های ایلخانی، ساسانی، سفال اشکانی، پیه سوز و اشیای فلری است که قابل بررسی و مطالعه هستند. با این حال خاکسار معتقد است که چون هنوز اتاق بکری در این فضاها پیدا نشده نمی توان به کاربری آن صحه گذاشت. ولی خاکسار احتمال داده که ساخت این محوطه به دلیل سختی هایی که داشته باید از پشتوانه حکومتی بزرگی برخوردار بوده باشد. به همین علت نام این مکان را نه شهر می گذارد و نه پناهگاه مسکونی.
خاکسار به خبرنگار مهر گفت که هر احتمالی برای کاربری این اتاقک ها و کاربری کل مجموعه بعد از مطالعات بیشتر رد می شود به همین علت هنوز به جواب قطعی نرسیده اند تا بتوان پرونده جهانی شدن آن را به یونسکو ارسال کنند.
در میان تمامی اتاقهای تو در تو سنگی این محوطه باستانی، جداره هایی روی دیوار وجود دارد که به حلقه های تراشیده از سنگ بستر مشابه هستند و فرسایش داشته اند و نشان می دهند کاربردی بوده اند. به همین علت هر کسی که برای اولین بار آنها را می بیند احتمال می دهد برای نگهداری احشام استفاده می شده ولی در کاوشهایی که باستان شناسان انجام داده اند، در کف و خاک این محوطه شواهدی از وجود دام پیدا نکرده اند بنابراین احتمال دیگر این است که قلاب ها برای کارگاههای صنایع دستی استفاده شده باشد چون در همه اتاقکها این قلابهای دیواری وجود دارد.
خاکسار گفت: در فصل سوم ، یک کانال آب زیر فضاها شناسایی شد که مثل قنات در زیر زمین و اکثر فضا می چرخیده است حتی حوضچه هایی وجود دارد که میان آنها شیارهای تراشیده ای از سنگ قرار گرفته و آب را به داخل حوضچه ها می کشاندند. شاید به نوعی نقش تصفیه گر آب را داشته اند.
همچنین در بیشتر جاها، روی دیوارها حفره های کوچکی کنده شده که در آن پیه سوز می گذاشتند و دیوار مجاورش دود زده است. در این محوطه زیرزمینی منافذی وجود ندارد که نورگیر بوده باشند و نور فضاها فقط از طریق همین پیه سوزها تامین می شده است.
وسعت این محوطه حدود 5 هکتار است ولی چون این محوطه زیر زمین قرار دارد معلوم نیست ابتدا و انتهایش کجاست. حتی اسکن و کارهای نقشه برداری سه بعدی نیز به گفته خاکسار تا کنون آزمایش نشده تا وسعت دقیق آن را پیدا کرد چون باید اول کارهای پژوهشی و مطالعاتی آن تمام شود.
تمامی این احتمالات درحالی است که تا کنون سه فصل کاوش انجام شده و قرار است اگر بودجه لازم تامین شود برای سال 93 کارهای پژوهشی در این محوطه ادامه پیدا کند.