سرابی می گوید سراب است، اندرابی می گوید سراب است


مرد بود، دو زن داشت یکی در سراب و دیگری در اندراب. روزی این مرد برای دیدن همسر دومش سراب را ترک می کند و به اندراب می رود.

سرابی می گوید سراب است، اندرابی می گوید سراب است

سرابی می گوید سراب است، اندرابی می گوید سراب است

وسط رودخانه بود، وقتی از آن رد شد، در آب افتاد و خیلی زحمت کشید و خسته شد و تا صبح ماند. سرابی می گوید اندرابه، اندرابی می گوید سرابهآنها دیگر در آب نمی دانند

سرابی می گوید سراب است، اندرابی می گوید سراب است


بیشتر بخوانید  بیوگرافی ستایش صادق زاده دختر خوش صدای کرمانج

دیدگاهتان را بنویسید