روز جدید خاخام می نویسد: اکنون که در حال نوشتن آخرین یادداشت در دوره ام هستم ، امید و آرزوی زیادی دارم. دولت آینده با بلایای طبیعی و غیر طبیعی ، خارجی و داخلی که داشته ایم روبرو نخواهد شد. سکوت او را نباید به سکوت تعبیر کرد؛ متهم به خیانت و ناتوانی در احقاق حقوق ملت در میانه جنگ نشوید.
علی ربیع در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: “این آخرین یادداشتی است که من به عنوان دستیار رئیس جمهور در ارتباطات اجتماعی و سخنگوی دولت می نویسم.” در طول 26 ماه دوره من ، یادداشت های نامه دولت به صورت هفتگی و منظم نوشته می شد و به زودی ، همانطور که وعده داده شده بود ، مجموعه آنها به صورت کتاب توسط موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران منتشر می شود.
در اولین یادداشت من به عنوان سخنگوی دولت در 9 ژوئن 2009 ، نوشتم: “ملت حرف های زیادی برای گفتن دارد که می تواند از طریق رئیس مجلس به رئیس جمهور بگوید ، و رئیس جمهور فقط می تواند صحبت های خود را با گوش دادن به ملت تصحیح کند.” من این را در دوره سخنرانی خود نادیده نگرفتم ، نه تنها با وزرا و کارمندان دولت ملاقات کردم ، من پای افراد محروم اجتماعی ، معلولان و بیماران نشستم ، و همچنین با فعالان خیریه و اجتماعی تعامل داشتم ، موضع گرفتم در رسانه های اجتماعی برای مخاطبان دولت.
می توانم با خیال راحت اعتراف کنم که کار من به عنوان سخنگوی دولت دوازدهم ، با وجود ظاهر به ظاهر راحت ، یکی از سخت ترین کارها در حرفه من بود.
انفجار انتظارات عمومی از دولت ، که البته شایسته مردم ایران است ، و پاسخ همزمان به این خواسته های مشروع با تحریم های قهری و وحشیانه آمریکا از یک سو و فشار اپیدمی از تاج بر دولت از سوی دیگر ، هجوم بی سابقه رسانه های خارجی و داخلی ناامیدی مردم به طور کلی باعث اعتماد عمومی به کارآمدی دولت شده است.
حل بسیاری از بحران ها و چالش ها ، همراه با تعصبات سیاسی و چریکی ، این بار پرسلانگ را بی ادب تر کرده است و من ، به عنوان سخنگوی دولت ، با همه کاستی ها و گاهی سوء مدیریت ها و از همه مهمتر مهمتر برخورد می کنم. ، با عوامل ناگفته در پشت علایق کوته بینانه. آنها مانعی برای برآوردن نیازهای مردم بودند ، من باید مسئولیت پذیر باشم.
این تجربه دشوار ، که البته ترکیبی از روزها و خاطرات دلپذیر و ناخوشایند بود ، ما را به یاد این درس بزرگ انداخت که بدون وحدت و اجماع ملی ، به ویژه در مسائل اصلی کشور ، نه تنها هیچ دولتی نمی تواند موفق شود ، هرچند سازمان قانونگذاری مناسب است ، اما با افزودن نزاع داخلی ، فرصتی منحصر به فرد به بدخواهان کشور و ملت ما می دهد تا از آن استفاده کنند ، این امر باعث بی اعتمادی و ناامیدی به نهاد دولتی و در نهایت تشدید بحران ها می شود.
در این زمینه ، من ماموریت دشوارتری به عنوان سخنگوی دولت و دستیار اجتماعی رئیس جمهور داشتم و علاوه بر پاسخ به سوالات بی پایان خبرنگاران دلسوز و کنجکاو ، مجبور شدم جرقه های امید را در قلب این نابینایان شعله ور کنم.
تلاشهای من به عنوان سخنران بر اساس این واقعیت بود که من روشنفکر بودم ، نه توجیه. چرا که رسانه های خارجی و مخالفان سیاسی داخلی حتی شرح دقیقی از آنچه که به دلیل حمله ناعادلانه رسانه ها به دولت رخ داد نداشتند.
با نگاهی به گذشته ، متوجه شدم گذر دولت از این طوفان رویدادها درس های ارزشمندی دارد که هنوز هم می تواند برای طیف وسیعی از مخاطبان آموزنده باشد ، زیرا فکر می کنم سالها صحبت کردنم فراز و نشیب هایی داشته است.
زندگی در عصر ارتباطات و ویرانه های اخبار جعلی و واقعی ، مدیریت رسانه ها ، به ویژه برای نهادهای دولتی ، که طبق اصول دموکراتیک باید دائماً مورد پرسش و روشن قرار گیرند ، از روابط عمومی فراتر رفته است.
در دهه های گذشته ، اگر دولتها نهادهای مخفی بودند که باید با تحقیق در مورد روزنامه نگاران و محققان ابعاد تاریک سیاست عمومی را روشن می کردند ، امروزه این یک راز کمتر است که دولتها به لطف رسانه های فراگیر می توانند به مدت طولانی اسرار را حفظ کنند.
از سوی دیگر ، اگر در دهه های اخیر شهروندان در برابر اقتدار بلامنازع دولت لویاتان به سازوکاری برای حفاظت از حقوق شهروندی خود نیاز داشتند ، امروزه این نیاز برآورده نشده است ، اما مشخص شده است که دولت ها ، با وجود افزایش پیچیدگی حاکمیت و سیلاب اخبار مبهم و نادرست از داخل و خارج از عموم در معرض آسیب پذیری اطلاعات قرار می گیرد.
در این شرایط در حال ظهور ، دولتها چاره ای جز سازگاری و ارتقای ظرفیت خود برای گسترش ارتباطات جمعی بر اساس افزایش شفافیت ، صداقت و دموکراتیک سازی شیوه های تصمیم گیری و حکومتی ندارند.
دولت و جامعه در دو سال گذشته ترکیبی از سیلاب های طبیعی و سیاسی را تجربه کرده اند. از تحریم ها و تاجگذاری تا خشکسالی و مشکلات اجتماعی.
هر یک از وقایع آن چهار سال برای سرنگونی یک حکومت کافی بود. از ظهور ترامپ تا سقوط قیمت نفت. اما دولت-ملی صندوق های رأی ، گرچه به شدت آسیب دیده است ، اما برای تصویب به امید نیاز داشت. ایجاد امید برای جامعه خسته از تحریم ها و تاج ها دشوار است. امیدی که باید پایه های همبستگی اجتماعی را تقویت کند ، سرمایه اجتماعی را حفظ کرده و اعتماد عمومی را افزایش دهد.
ما سعی کردیم در این مدت با مردم صحبت کنیم. در برابر سر و صدای شدید سیاسی داخلی و خارجی صحبت کردن آسان نبود. در زمانی که جهل ، عدم صحبت درباره تحریم ها ، برجام ، کرونا و غیره شرط احتیاط سیاسی بود ، ما همیشه سعی می کردیم در مورد آنها صحبت کنیم ، حتی زمانی که عملاً و عمداً توسط رسانه های بزرگ خارجی سانسور و فراموش شده بود. و حتی از رسانه ملی در بسیاری از موارد ، ما سکوت کرده ایم تا منافع ملی ، سرمایه اجتماعی و روان عمومی جامعه را متزلزل نکنیم. در این دوره ، تلاش شد تا پاسخ ها با دید علمی از پدیده ها مستند شود.
من همیشه صداقت و راستگویی در بیان پاسخ های خود را به عنوان یک اصل اخلاقی در این مدت و همچنین رعایت انصاف و انصاف در پاسخ ها و روابط با همه روزنامه نگاران ، صرف نظر از گرایش سیاسی رسانه ای آنها در نظر گرفته ام. روابط دوستانه با همه خبرنگاران ، بنابراین من در لحظات تلخ و شیرین با آنها حضور داشتم.
اکنون ، در حالی که آخرین یادداشت خود را می نویسم ، امید و آرزوی زیادی دارم: دولت آینده با رنج طبیعی و غیرطبیعی ، بیرونی و داخلی ما روبرو نخواهد شد. سکوت او را نباید به سکوت تعبیر کرد؛ متهم به خیانت و ناتوانی در احقاق حقوق ملت در میانه جنگ نشوید. قبل از اینکه صدای دولت به گوش برسد نباید گوشه و کنار پر از تعصب و اتهام باشد. چیز دیگه ای نشون نده
یکی از ویژگی های غالب نظام های جمهوری این است که دولت ناشی از انتخابات متعلق به همه اعضای ملت است و شکست یا موفقیت آن شکست یا موفقیت کل جامعه است. جامعه ایران حق دارد به موفقیت های بزرگ دست یابد و کشور حق دارد به سمت رشد و توسعه حرکت کند و با امنیت اجتماعی و روانی زندگی کند.
در نهایت ، امیدوارم با تجربه سالهای اخیر و اجتناب از برخورد ناعادلانه با دولت ، آینده روشنی برای دولت سیزدهم برای تحقق آرمانها و آرمانهای ملت رقم بخورد.