به گزارش سلام نو به نقل از همشهری، ساعت 7 صبح دیروز به قاضی محمدتقی شعبانی بازپرس جنایی تهران خبر رسید پسر دو ماهه ای به نام ابوالفضل در حالی که مادرش در وضعیت عادی نبود در منزلشان در جنوب تهران به طرز مشکوکی جان باخت. شرایط. شرط.
با حضور بازپرس جنایی و بازپرس پلیس آگاهی تهران در محل، مادر ابوالفضل که کاملاً خجالت زده بود، گفت که صبح زود از خواب بیدار شده تا به فرزندش شیر بدهد، اما متوجه شده که حالش خوب نیست و برایش مشکل دارد. نفس كشيدن. به همین دلیل با آمبولانس تماس گرفتند و درخواست کمک کردند و آمبولانس اعلام کرد که نوزاد در بدو ورود به این خانه و پس از معاینات اولیه فوت کرده است. اما از آنجایی که این حادثه مشکوک به نظر می رسید، آنها ماجرا را به پلیس اطلاع دادند.
زن جوان اگرچه از علت مرگ پسرش اطلاعی نداشت اما به دلیل اعتیاد به مواد مخدر شیشه و رفتارهای عجیب توسط قاضی جنایی دستگیر شد. از سوی دیگر پزشکان پس از بررسی های اولیه علت مرگ ابوالفضل کوچولو را مسمومیت با داروهای روانگردان اعلام کردند که به احتمال زیاد فوت کرده است. زن جوان سپس به دستور بازپرس جنایی تهران به جرم قتل عمد پسرش دستگیر و برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. از سوی دیگر جسد پسر بچه دو ماهه ای به پزشکی قانونی منتقل شد تا با معاینات تخصصی علت اصلی مرگ وی مشخص شود.
سرنوشت عجیب یک زن معتاد
متهم این قتل متولد 1962 و مجرمی است که چندین سال از زندگی خود را پشت میله های زندان گذرانده است. این زن چندین سال پیش به جرم مواد مخدر دستگیر و به اعدام محکوم شد. اما حکم اعدام او به حبس ابد تبدیل شد که در نهایت به 20 سال زندان تبدیل شد و با قرار وثیقه آزاد شد. او اکنون به اتهام کشتن نوزادش دستگیر شده است، اما ادعا می کند که از مرگ خود بی اطلاع است.
چگونه از مرگ پسرتان مطلع شدید؟
صبح از خواب بیدار شدم تا به او شیر بدهم اما وقتی صورتش را کبود دیدم وحشت کردم. سرم را روی سینه اش گذاشتم. نبضش نامنظم بود و انگار نفس نمی کشید. ترسیدم و اول به پسر عمویم زنگ زدم بعد آمبولانس. وقتی مرگ او تایید شد، شوکه شدم. من پسرم را خیلی دوست داشتم و هنوز مرگ او را باور ندارم.
آیا شما و پسرتان هنگام مرگ در خانه بودید؟
همسرم اهل شهرستان بود. به جز این پسر، من 4 دختر دیگر دارم. دختر بزرگم از شوهر اولم است و 3 دختر دیگر از شوهر دومم. من 20 سال پیش با شوهر اولم ازدواج کردم و صاحب یک دختر شدم اما به خاطر اختلافاتمان از هم جدا شدیم. هیچ کدام از ما شرایط نگهداری از کودک را نداشتیم. مجبور شدم دخترم را با یک خانواده خوب رها کنم. آنها از دخترم مراقبت کردند و او را به خوبی تربیت کردند. البته 5 سال پیش دخترم که الان 18 ساله است متوجه شد که خانواده واقعی او نیستند و می خواست پیش من که مادر اصلی او بودم برگردد اما من شرایط او را انجام ندادم. بعد از طلاق از شوهر اولم با مردی آشنا شدم که کم کم عاشق شدم تا اینکه ازدواج موقت کردیم و صاحب 4 فرزند شدیم. دخترانم 14 سال و 12 سال و 18 ماه دارند و پسری که فوت کرد 2 ماهه بود.
از شب حادثه بگو؟
دخترانم برای دیدن اقوام و همسرم برای انجام کاری به شهر رفتند. من شب قبل یک لیوان خوردم و پسرم تا ساعت 3 صبح بیدار بود و سرش را گرم کردم. بعد بهش شیر دادم و نفهمیدم چطور خوابم برد. وقتی از خواب بیدار شدم متوجه شدم پسرم بیمار است. حدس می زنم در حین شیر دادن به پسرم ناگهان خوابم برد و این منجر به خفگی پسرم شد.
اما علت مرگ او مسمومیت با مواد مخدر شیشه اعلام شد؟
من از مرگ پسرم ناراحت هستم و می خواهم همه اینها دروغ باشد.
سابقه قبلی شما چگونه بوده است؟
من مقصر نبودم اما گیر کردم. شیشه و هروئین برای برادرم بود که آنها را در خانه من نگه داشت. حدود 608 گرم شیشه و هروئین بود که به همین دلیل دستگیر و روانه زندان شدم. ابتدا به اعدام محکوم شدم اما بعد این حکم نقض شد و به حبس ابد تبدیل شد. اما حکم حبس ابد نیز نقض و به 20 سال حبس تبدیل شد. البته من برای رای دادن و وثیقه باز بودم و می توانستم چند روز آزاد باشم و بعد به زندان برگردم. من فقط با فرزندانم زندگی می کردم و از زندگی لذت می بردم، اما این منجر به دستگیری مجدد من شد و احتمالاً باید دوباره به زندان بروم.