زندگینامه کامل کوروش کبیر از تولد تا مرگ



بیوگرافی کوروش کبیر


  • تولد: ۶۰۰ یا ۵۷۶ پیش از میلاد

  • محل تولد: انشان، پارس

  • مرگ: دسامبر ۵۳۰ پیش از میلاد مسیح

  • همسر: کاساندان

  • دودمان: هخامنشیان

  • پدر: کمبوجیه

  • مادر: ماندانا


انشا درمورد زندگینامه کوروش کبیر


وقایع پیش از تولد کوروش هخامنشی


هرودوت، یکی از تاریخ نگاران قرن چهارم قبل از میلاد است. او به بهترین نحو، داستان تولد کوروش کبیر را توصیف نموده است. کوروش کبیر، پدربزرگی به نام آستیاگ داشت. او پدربزرگ مادری کوروش بود.


شبی خواب می بیند که دخترش (مادر کوروش)، به مقدار آب تولید می کند که تمام شهر و امپراطوری آن را فرا می گیرد. بعد از اینکه از خواب بیدار می شود، این موضوع را با روحانی زرتشتی در میان می گذارد و روحانی به او خطری را هشدار می دهد.


به همین دلیل آستیاگ، دخترش را به شخصی پارسی به نام کمبودجیه داد و با خود گفت که او از یک ماد خیلی کمتر است و نمی تواند خطری داشته باشد. بعد از گذشت چند ماه از ازدواج آن ها، آستیاگ دوباره خواب می بیند که یک درخت مو از شکم دخترش ماندانا می روید که تمام آسیا را فرا گرفته است.


در آن هنگام، ماندانا، دختر آستیاگ باردار بود و مجوسان به او هشدار دادند که تعبیر خواب تو نشان می دهد که ماندانا پسری به دنیا می آورد که در آینده به زور تخت پادشاهی را از تو می گیرد. به این خاطر آستیاگ دخترش را تا زمان تولد فرزند، تحت نظر امنیتی گرفت.


بیوگرافی کوروش کبیر


بیوگرافی کوروش کبیر


تولد کوروش بزرگ


مدتی بعد، پسری چشم به جان گشود. اما اطرافیان شاه که از به خطر افتادن موقعیت خود و شاه می ترسیدند، به دنبال راهی برای از بین بردن آن بچه بودند. از این رو به یک نجیب زاده به نام هارپاگوس گفتند که شاه گفته است بچه را از بین ببر.


هارپاگوس بعد از شنیدن این پیغام تصمیم گرفت که خودش اقدامی نکند و به شخص دیگری بسپارد. هارپاگوس، بچه را به یک چوپان سلطنتی سپرد و گفت شاه پیغام داده که این بچه را از بین ببری و اگر این کار را نکنی، به کیفر و مجازات خواهی رسید.


در آن زمان، همسر چوپان باردار بود ولی بچه ی آن ها مرده به دنیا آمده بود. همسر چوپان وقتی آن نوزاد را دید، چوپان را راضی کرد که آن بچه را خودشان بزرگ کنند و در عوض جنازه بچه ی خود را به هارپاگوس نشان دهند.


زندگینامه کوروش کبیر


کودکی و نوجوانی کوروش بزرگ


به این ترتیب کوروش نزد چوپان و همسرش بزرگ شد. وقتی ده سال داشت، روزی مشغول بازی با بچه ها بود. دوستانش او را به عنوان پادشاه انتخاب کردند. او در همان بازی در نقش پادشاه دستور داد تا یکی از کودکان را تنبیه کنند.


آن کودک موضوع را با پدرش، آرتمبارس در میان گذاشت و پدرش نزد آستیاگ یعنی پادشاه شکایت کرد که یکی از کودکان برده، فرزند درباریان را با چوب زده است. شاه دستور داد تا کوروش را برای تنبیه نزد او بیاورند.


وقتی آستیاگ کوروش را دید متوجه شباهت وی به افراد خانواده اش شد و شک کرد که مبادا کوروش همان نوه ی خودش باشد. به همین خاطر شاه چوپان را صدا زد و او را تهدید کرد که اگر راستش را نگوید شکنجه خواهد شد.


چوپان ترسید و حقیقت را گفت. سپس شاه از هارپاگوس پرسید که نوزاد را چگونه کشتی ؟ او پاسخ داد که خواستم امر تو را اجرا کنم و قاتل نوه ات نباشم. شاه عصبانیت خود را فرو برد و خداروشکر کرد که بچه زنده است و یک مهمانی برگزار کرد و هارپاگوس را به همراه فرزندش دعوت کرد.


شاه بدون این که هارپاگوس متوجه شود، از بدن فرزندش که همسن کوروش بود غذایی تهیه کرد و به خورد پدرش داد. آستیاگ ماجرای زنده بودن نوه اش را با کاهنان و جادوگران در میان گذاشت.


آن ها گفتند که تعبیر خواب تو این است که کوروش هنگام بازی با بچه ها پادشاه شد و دیگر نباید از او بترسی. بنابراین شاه کوروش را به پارس نزد پدر و مادرش فرستاد.


ماجراهای زیادی درمورد تولد کوروش نقل شده است. برخی، ماجرای نقل شده از هرودوت را افسانه می دانند و برخی آن را نزدیک به حقیقت می دانند.


زندگینامه کامل کوروش کبیر


چگونگی به حکومت رسیدن کوروش


هارپاگوس بعد از مرگ فرزندش، تصمیم انتقام از شاه را گرفت. او سعی کرد کوروش را تشویق کند تا تخت پادشاهی را از پدربزرگ خود بگیرد. هرودوت می گوید: هارپاگوس نقشه خود را بر روی کاغذ کشید.


آن کاغذ را در شکم یک خرگوش صحرایی شکار شده گذاشت و توسط یکی از ندیمان خود نزد کوروش فرستاد. کوروش پس از خواندن نامه، تصمیم به گرفتن قدرت از آستیاگ گرفت. هارپاگوس نیز قبایل پارسی را تشویق کرد تا با کوروش همراهی کنند.


بنابراین کوروش بزرگ پس از مدتی توانست پدریزرگش آستیاگ را سرنگون کرده و فرمانروایی پارس ها و مادها را در دست گیرد.


فرمان کوروش کبیر


منشور حقوق بشر کوروش کبیر


اقدامات کوروش کبیر فرمانروای ایرانیان


کوروش کبیر (529-580 قبل از میلاد) اولین امپراتور هخامنشی بود. او توانست حکومت های پارس و ماد را با هم درآمیزد و یک فرمانروایی بزرگ به وجود آورد. کوروش به عنوان بزرگترین کشورگشا یاد شده و توانست بر بزرگترین امپراتوری های جهان حکومت کند.


کوروش به محض اینکه فروانروایی پارس ها و مادها را در دست گرفت، یک دولت برای این قلمرو تعیین کرد و ماموران دولتی را از میان بزرگان دو قبیله انتخاب نمود. پس از مدتی، شبه جزیره بزرگی در میان دریای مدیترانه و دریای سیاه به نام آسیای صغیر را فتح کرد و سپاه خود را به سمت مرزهای شرقی حرکت داد.


او سرزمین های شرقی تا رود سیحون (آمودریا) را فتح کرد و به سی دریا در آسیای مرکزی رسید. در این منطقه شهرهایی را با برج و دیوارهای بسیار محکم بنا نمود تا از هجوم قبایل کوچ نشین آسیای مرکزی در امان باشند.


پس از اینکه کوروش سرزمین ها شرقی را فتح کرد، تصمیم گرفت که به سمت غرب نیز حرکت نماید. او سرزمین های مصر و بابل را نیز فتح نمود.


کوروش کبیر اقدامات بسیاری انجام داده است. او در زمان حیات خود جنگ ها و نبردهای زیادی داشته و به فتوحات بسیاری رسیده است، که در اینجا مجالی برای بیان آن ها نیست و به طور خلاصه شرح داده شد.


یکی دیگر از اقدامات کوروش کبیر این بود که فرمان های خود را به خط میخی روی استوانه ای نوشت و این به عنوان اولین بیانیه ی حقوق بشر شناخته شد که منشور اخلاقی کوروش نام دارد.


خلاصه زندگینامه کوروش کبیر


رفتار و خصوصیات اخلاقی کوروش کبیر


رفتار و کردار کوروش کبیر در میان جهانیان بسیار مشهور است. او در حین اینکه فردی جنگاور و شجاع بود، با دیگران محترمانه رفتار می کرد. کوروش بسیار بردبار بود. حتی هنگامی که سرزمینی را فتح می کرد، با مغلوبین رفتار محترمانه ای داشت و این امر موجب شهرت جهانی وی شده است.


کوروش هنگامی که بابل را فتح کرد، به یهودیان ساکن بابل، اجازه ی بازگشت به سرزمین موعود را داد و با اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم نژادهای دیگر، رفتاری سرشار از احترام و مدارا داشت.


پس از مشاهده ی این رفتار کوروش، به او لقب فاتح آزادی بخش را دادند. این خصلت های کوروش کبیر موجب شد تا به عنوان یکی از محبوب ترین و مورد احترام ترین امپراتوران در تاریخ به ثبت برسد و در میان تمام جهان دوستداران زیادی پیدا کند.


ویژگی های اخلاقی کوروش کبیر


روز بزرگداشت کوروش کبیر


7 آبان ماه مطابق با بیست و نهم اکتبر روز جهانی کوروش نام دارد که از قدیم الایام این روز را گرامی می دارند.


اما چرا هفتم آبان روز بزرگداشت کوروش است ؟ دلیل این امر این است که در این روز تصرف امپراتوری بابل به دست ارتش ایران (اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد) تکمیل شد و دوران ستمگری در باستان پایان یافت.


در هفتم آبان کوروش دروازه های شهر بابل را باز کرد و فرمان آزادی و برابری داد. هنگام تصرف بابل، مردم آن شهر فکر می کردند که قرار است فرمانروایی ستمگر وارد شهر شود و به قتل و غارت بپردازد. اما کوروش بزرگ چنین کاری نکرد و این همان فرمانی بود که بر منشور کوروش نوشته شده است.


قبر کوروش کبیر


آرامگاه کوروش کبیر


مرگ کوروش کبیر


درمورد مرگ کوروش بزرگ حکایت های زیادی وجود دارد. اما آنچه هرودوت نقل کرده است، به حقیقت نزدیک تر است. برخی از مورخین یونانی گفته اند که کوروش در جنگ با ماساگت‌ها کشته شده است. اما برخی دیگر می گویند که این بیشتر جنبه ی افسانه و رمان دارد.


اگر کوروش در این جنگ کشته شده باشد، جنازه ی او از دشمن پس گرفته شده و در پاسارگاد دفن شده است. کتزیاس می‌گوید که کمبوجیه باگاپاتس – یکی از درباریان – را همراه جسد کوروش به مراسم دفن فرستاده‌ است.


انتقال جسد کوروش به پاسارگاد، نشانه ای از نادرست بودن این موضوع که کوروش در جنگ با ماساگت‌ها کشته شده است، می باشد. چون اگر ملکه تهم‌ رییش در این جنگ کوروش را کشته باشد و سر او را جدا نموده باشد، چگونه هخامنشیان جسد او را به ایران آورده اند ؟


دو لوح گلی یافت شده نشان می دهد که کوروش در فاصلهٔ بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته‌ است و یا حداقل، خبر درگذشت وی و بر تخت‌نشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده‌ است.


ولی اخیراً سندی در بابل منتشر شده که مورخ نوزدهم ماه ارخسمنه در سال نهم سلطنتی کوروش است که برابر با ۴ دسامبر ۵۳۰ قبل از میلاد می شود. از این رو به نظر می‌رسد جنگ با ماساگت ها در اواخر سال ۵۳۰ قبل از میلاد رخ داده باشد.


بنابر گزارش هرودوت، کمبوجیه به اردوی جنگ علیه ماساگت‌‌ها پیوست اما پس از چندی، پیش از نبرد قطعی که طی آن کوروش به قتل رسید، به عنوان جانشین تاج و تخت به ایران برگردانده شد.


در حال حاضر مقبره کوروش کبیر در پاسارگاد می باشد و مقصد دوستداران او قرار دارد.


کوروش کبیر چگونه کشته شد ؟


وصیت نامه کوروش کبیر


اکنون که من از دنیا می روم، بیست و پنج کشور جز امپراتوری ایران است و در تمامی این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان در آن کشورها دارای احترام هستند و مردم آن کشورها نیز در ایران دارای احترامند.

جانشین من کمبوجیه باید مثل من در حفظ این کشورها کوشا باشد و راه نگهداری این کشورها این است که در امور داخلی آن ها مداخله نکند و مذهب و شعائر آنان را محترم شمرد.

هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی نگمار و برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافیست، چون اگر دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نامشروع نمایند نخواهی توانست آنها را مجازات کنی چون با تو دوست اند و تو ناچاری رعایت دوستی نمایی.

توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغگو و متملق را به خود راه نده، چون هر دوی آنها آفت سلطنت اند و بدون ترحم دروغگو را از خود بران.

افسران و سربازان ارتش را راضی نگاه دار و با آن ها بدرفتاری نکن، اگر با آنها بد رفتاری نمایی آن ها نخواهند توانست مقابله به مثل کنند، اما در میدان جنگ تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدن خودشان باشد و تلافی آن ها این طور خواهد بود که دست روی دست می گذارند و تسلیم می شوند تا این که وسیله شکست خوردن تو را فراهم کنند.

امر آموزش را که من شروع کردم ادامه بده و بگذار اتباع تو بتوانند بخوانند و بنویسند تا این که فهم و عقل آنها بیشتر شود و هر چه فهم و عقل آنها بیشتر شود تو با اطمینان بیشتری حکومت خواهی کرد.

همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند.

بعد از این که من زندگی را بدرود گفتم، بدن من را بشوی و آنگاه کفنی را که من خود فراهم کردم بر من بپیچان و در تابوت سنگی قرار بده و در قبر بگذار، اما قبرم را مسدود مکن تا هر زمانی که می توانی وارد قبر بشوی و تابوت سنگی من را آنجا ببینی و بفهمی که من پدرت پادشاهی مقتدر بودم و بر بیست و پنج کشور سلطنت می کردم.

مردم و تو نیز خواهید مرد زیرا که سرنوشت آدمی این است که بمیرد، خواه پادشاه بیست و پنج کشور باشد، خواه یک خارکن و هیچ کس در این جهان باقی نخواهد ماند، اگر تو هر زمان که فرصت بدست می آوری وارد قبر من بشوی و تابوت مرا ببینی، غرور و خودخواهی بر تو غلبه نخواهد کرد،

اما وقتی مرگ خود را نزدیک دیدی، بگو قبر مرا مسدود کنند و وصیت کن که پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا این که بتواند تابوت حاوی جسدت را ببیند.

زنهار، زنهار، هرگز خودت هم مدعی و هم قاضی نشو، اگر از کسی ادعایی داری موافقت کن یک قاضی بی طرف آن ادعا را مورد رسیدگی قرار دهد و رای صادر کند، زیرا کسی که مدعیست اگر قضاوت کند ظلم خواهد کرد.

هرگز از آباد کردن دست برندار زیرا که اگر از آبادکردن دست برداری کشور تو رو به ویرانی خواهد گذاشت، زیرا قائده این است که وقتی کشوری آباد نمی شود به طرف ویرانی می رود، در آباد کردن، حفر قنات، احداث جاده و شهرسازی را در درجه اول قرار بده.

عفو و دوستی را فراموش مکن و بدان بعد از عدالت برجسته ترین صفت پادشاهان عفو است و سخاوت، ولی عفو باید فقط موقعی باشد که کسی نسبت به تو خطایی کرده باشد و اگر به دیگری خطایی کرده باشد و تو عفو کنی ظلم کرده ای زیرا حق دیگری را پایمال نموده ای.

بیش از این چیزی نمی گویم، این اظهارات را با حضور کسانی که غیر از تو اینجا حاضراند کردم تا این که بدانند قبل از مرگ من این توصیه ها را کرده ام و اینک بروید و مرا تنها بگذارید زیرا احساس می کنم مرگم نزدیک شده است.


بیشتر بخوانید  عکس های جدید و زیبای لادن طباطبایی / شهریور ۹۳

دیدگاهتان را بنویسید