بر پایه مدارک و شواهد موجود در ادوار دیرینه، زنان صاحبقدرت بودهاند و تواناییهای آنان بر عرصههای مختلف اندیشه، الهیات، اقتصاد، سیاست، هنر و … اثر گذاشته است.
در سراسر جهان، در اکتشافات باستانشناسی در فرهنگهای پیش از کشاورزی، نمادهای خدایی بسیاری از جنس زن به دست آمده است که به طور عموم قدمت پرستش «مادر خدایی» در جوامع کهن را بیان میکند.
فرهنگهای کهن و پیش از تاریخ، با ضعف و زبونی و عجزی که فرهنگهای امروزی به جنس زن نسبت میدهند بیگانه است.
در جوامع کهن، زن با جسم و روانی سرشار از پدیدههای حیاتبخش به ذهنیات انسان باستانی قدم میگذارد و در کمال هوشیاری و خردمندی، آن چه را برای او ضرورت دارد به زیور خلقت میآراید.
زن در متون باستانی ایران «ناییریکا» خوانده شده است. واژه «نییری» در اصل به معنای دلیر و جنگاور است و به مردان پهلوان گفته میشد؛ اما همین واژه به گونه مادینه آن ناییریکا برای زنان دلیر و نامآور نیز به کار رفته است. این واژه در زبان پهلوی «ناییریک» است.
در «یادگار بزرگمهر» از ناییریک یعنی «همسر نیک» به بزرگی یاد شده است. همین تلفظ هنوز در زبان ارمنی به معنای همسر و زن مورد استفاده قرا میگیرد.
واژه دیگری که زن در دوران باستانی تاکنون همراه خود دارد، «بانو» به معنای فروغ و روشنایی است. واژه «کدبانو» نیز از همین ریشه است. در اینجا «کد» به معنای خانه، و جمع آن با بانو، روشنایی خانه معنا میدهد.
«دختر» هم در زبان اوستایی «دوغذر» و در زبان پهلوی «دخت» و «دختر» است. در این میان، دو واژه دیگر یکی «کنیزک» به معنای «زن کوچولو» که کهنتر از واژه دختر است؛ و دوم واژه «دوشیزه» به معنای «دوست داشتنی کوچولو» وجود دارد.صحبت در خصوص زن و ارزشهای او و احترام به او در فرهنگ ایران پایانی ندارد.