در روند صعودی تولیدات نمایش خانگی ، اکنون نوبت به محمد حسین مهدویان رسیده است. “ایستاده در غبار” ، “داستان ناهار” ، “تب خون” و “لاتاری” – همه یادآوری می کنند که ما با یک کارگردان کاربلد روبرو هستیم. بدون شک علاقه مندان به سینما می خواستند مهدویان را با تکرار موفقیت های خود با یک سریال ببینند یا موفقیت های گذشته او را زیر سوال ببرند. وی “زخمهای کار” را بر اساس اقتباسی از رمان محمود حسینی زاد با همین عنوان ، براساس نگاهی به تراژدی شکسپیر با مکبث ساخت. این نشان می دهد که مهدویان در مورد ایجاد شغل بسیار فکر کرده است. هفت قسمت از “زخم کار” منتشر شد و مورد استقبال و رضایت مخاطبان قرار گرفت.
مهدویان نجاری است ، او از تمام عناصر تولید فیلم خلاقانه استفاده می کند ، به خصوص می داند که چگونه از بازیگرانش به درستی استفاده کند. بازیگران فیلم های ماهدو علاوه بر همه نقش های قبلی خود ، نقش های هنری بیشتری دارند ، جواد عزتی ، ستاره عصر ما ، در آثار مهدو درخشان تر از همیشه است.
همچنین داستان “زخم کار” جدید و قابل پیگیری است و مجموعه ای از همه این عوامل مخاطب را راضی کرده است. “زخم کار” داستان افراد مختلفی است که می توانند هرکدام از ما را بپوشانند. مالک می تواند هر یک از ما یا کسی در اطراف ما باشد ، تاریخچه روستاییانی که می توانیم آنها را شناسایی کنیم.
به نظر می رسد “زخمی شدن” توسط همه مورد انتقاد قرار گرفته است ، که نمی توان به راحتی آن را نادیده گرفت. به عنوان مثال سیگارهایی که امنیت عمومی را مختل کرده اند. درست است که با کشیدن بیشتر شخصیت های فیلم فضای خوبی ایجاد شده است اما همه این تکرارها کسل کننده است.
محمد حسین مهدویان در پایان قسمت ششم این مجموعه متن اعتراض و شکایت از سانسور را منتشر کرد که در آن معتقد است مدیران و مسئولان در درک شرایط جامعه توانایی ندارند. تیغ سانسور ، هم برای مخاطبان و هم برای تیمی که برای کار سخت کار کرده است ، پیروز و آزار دهنده است ، اما در مقابل سانسور و در مقابل اعتراض مهدویست چندین نکته وجود دارد: یک دید افراطی به “زخم کار” ؛ در سیگار کشیدن شخصیت ها ، در تکرار یک عنوان خانوادگی (پسر عموی) ، تا حدی که شخصیت منفی فیلم بد باشد و … ، یا بیننده این افراط را دوست دارد یا طرفش را می گیرد.
نمایش شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه یکی از رسالت های دنیای سینما و سینما است ، اما نشان دادن و نشان دادن مسئله همیشه کارساز نیست ، حتی می تواند آن را تشویق کند. صحبت نه تنها با آقای مهدویان ، بلکه با همه مدیران برای نشان دادن مسئله ، گاهی اوقات باید دید که تا چه حد مشکل یک جامعه جامعه آماده دیدن مشکل است و آن را اصلاً یک مشکل می داند. در جامعه عادی است. و این کار را ادامه دهید ، گاهی اوقات مشکلات چنان رایج می شوند که زشتی آن در جامعه شکسته می شود.
باید به واقعیت نگاه کرد و با هنرمندی بیشتری مسئله را مطرح کرد ، بین نشان دادن مسئله و عادی سازی مسئله مرز محدودی وجود دارد. نمایش ابتذال و سهل انگاری در سینمای ما نباید آنقدر ساده تلقی شود که در همه فرهنگهای جامعه نفوذ کند. ارتباط جامعه و سینما یک خیابان دو طرفه است؛ همانطور که فیلم نمایش جامعه و جامعه ای م effectiveثر در تولید فیلم است ، فیلم نیز تأثیر مخرب و موثری بر جامعه دارد.
علاوه بر فیلمبرداری ، باید ظرفیت فرهنگی یک جامعه را نیز در نظر گرفت ، گارد که همیشه در مقابل فیلم های ترک حضور دارد ، به ما یادآوری می کند که فرهنگ ما با فرهنگ آنها متفاوت است و فرصت های فرهنگی ما با جامعه ترکیه متفاوت است. بیایید این موضوع را با کارهای شبه ترکی منتقل کنیم. اگرچه “زخم کار” نمونه ای از این مثال نیست و کار بهتری است ، اما باید توجه داشت که این میزان نمایش آثار زشت افراطی و برای فرهنگ جامعه نامناسب است. مهدویان کاملاً درست است که نه تیغ سانسور باید به هنر و تلاش تیم تولید ضربه بزند و نه فیلم ، فارغ از توانایی های فرهنگی یک جامعه. در این راستا ، مدیران باید شرایط حاکم بر جامعه و به عنوان یک مدیر ، ظرفیت فرهنگی جامعه را درک کنند.
قسمت هفتم “زخم کار” به دلیل سوerstand تفاهم بین عوامل تولید و تیم نظارت بر Satra به طور منظم منتشر نشد و چهار روز بعد پخش شد. امروزه سانسور مورد انتقاد قرار گرفته است ، به طوری که مأموران امنیتی علناً مشکلاتی را که نسبت به آنها حساس هستند اعلام می کنند تا همه بدانند که آیا نگرانی های فرهنگی یا اجتماعی وجود دارد یا دلایل دیگری دارد. با این حال ، هر مدیر باید شرایط حساس جامعه از نظر فرهنگی را در نظر بگیرد. در اینجا به نظر می رسد مهدویان حتی با ساخت یک فیلم خوب به افراط رسیده است! درست است که فرد نمی تواند چشم خود را به واقعیت های جامعه ببندد. شرایط فرهنگی ما به شدت در حال تغییر است ، هنجارهای اجتماعی ما در وضعیت آشفتگی به سر می برند که تشخیص بین آنچه باید و نباید و ارزشهای اخلاقی اجتماعی ما آسان نیست. رعایت اصول اخلاقی یکی از مهمترین موضوعات جامعه امروزی است و این کار مدیر را پیچیده می کند. کارگردان باید بتواند فیلمی بسازد که تعادل را حفظ کند و مشکلی ایجاد نکند. از یک کارگردان انتظار نمی رود که به تنهایی شرایط را بهبود بخشد یا راه حلی را پیشنهاد کند ، اما باید مراقب باشد مشکلات و مشکلات جامعه را با اغراق یا اغراق به صورت عادی و عادی نشان ندهد.
۵۷۵۷