دانشنامه ویکی پدیا در معرفی حاج حبیب عسگراولادی، وی را سیاستمدار و تاجر ایرانی معرفی می کند که یکی از نامزدهای چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و وزیر بازرگانی دولت اول میرحسین بود. اما 65 سال فعالیت سیاسی حبیب الله عسگراولادی قبل و بعد از انقلاب بسیار بیشتر از این دو خط روایی است. در زمینه تجارت، برادرش حاج اسدالله ربیع از او بیشتر شهرت دارد که از تجار معروف و با نفوذ تهران است.
عسگراولادی ها برادر دیگری دارند که از دو برادر دیگر اثری نیست. حبیب الله درباره برادرش سادیک می گوید: برادر بزرگترم سادیک توده بود و 2 سال است که فوت کرده است. من و او از پامنار می آمدیم و مردم جلوی نانوایی جمع شده بودند و برادرم پرسید: چه خبر است؟ گفتم؛ آقای فردا کار را ممنوع کرده و مردم می خواهند نان فردا را تامین کنند. گفت: حرف مفت میزنی! گفتم نه! بپرسیم، رفتیم جلوی نانوایی که جلوی منزل آیت الله کاشانی بود، گفتیم: اینجا چه خبر است؟ گفتند: مگر نمی دانی؟ آیت الله فرمودند فردا کار تعطیل است و آمده ایم برای فردا نان تهیه کنیم.
“
حبیب الله عسگراولادی که طعم عرصه سیاست را چشیده بود، درس سیاست را از منبر شهید سیاسی نواب آموخت، هرچند تأثیر شیخ محمد حسین زاهد بر او بیش از دیگران است. کمپین خود را از حضور شیخ محمد حسین زاهد شروع می کند.. مردم قوام السلطنه در مقابل مجلس تظاهرات کردند، از شیخ محمد زاهد پرسیدم اجازه می دهید برویم شرکت کنیم؟ گفتند مشکل چیست؟
گفتم: این به این دلیل است که آیت الله کاشانی تا زمان بازگشت دولت ملی دکتر مصدق، هرگونه کار و تجارت را ممنوع کرده است. گفت: بله، به بهارستان رفتم و این اولین کار و حضور فعال من در امور سیاسی بود.
حبس ابد هدیه حکومت ظالم به حاج حبیب الله عسگراولادی بود که به مناسبت عید شکر بسته بود. جشنی که گاهی مخالفان از آن برای حمله به حاج حبیب الله عسگراولادی و برخی چهره های انقلاب سوء استفاده می کنند. اما به گفته اسدالله بادامچیان، همراه با حبیب الله عسگراولادی دیروز و امروز، «دانشمندان به ما تعهد دادند که در زندان با رژیم مخالفت نکنیم». می گوید: علما گفتند: چون روحانیت و مردم تو را قبول دارند، اکنون موظف هستی که رفتاری که در زندان با رژیم داشتی کنار بگذاری و از زندان بیرون بیایی. حتی اگر در رژیم غذایی خود تقلب کنید. “بیرون برو و جنگنده را پرواز کن.”
“
در زندان شاه اصغر اولادی، شهید عراقی، کچوی و لاجوردی می نشینند و درباره وظیفه شرعی خود بحث می کنند. در نهایت عسگراولادی و چند زندانی دیگر برای ادامه مبارزات خود در خارج از زندان، به خاطر آزادی شاه در مقابل دوربین ها ادای احترام می کنند. عسگراولادی پس از 13 سال حبس و شکنجه از زندان آزاد شد. سه ماه و سه ماه پس از این واقعه، امام راحل در سال 56 از طریق شهید مطهری به حبیب الله عسگراولادی پیام دادند: «ریشه خاندان منحوس پهلوی در خارج از کشور است. تمام تلاشت را بکن و او را از سرزمین کشورت بیرون کن. برای همیشه.” “
بعد از انقلاب حاج حبیب الله عسگراولادی که در بازار بزرگ شد و از منبر روحانی درس گرفت و در دوران مبارزات انقلابی درس سیاست را به خوبی آموخت، وارد حکومت شد. من از اول انقلاب سه دوره وزیر بازرگانی بودم». یک مرحله در دولت شهیدان رجایی و باهنر، یک مرحله در دولت آیت الله مهدوی کنی و مرحله دوم در دولت مهندس موسوی بود. در ابتدای تشکیل کابینه آقای موسوی قبل از اینکه وزارت را بپذیرم از امام کسب اجازه گرفتم و گفتم قبول دارم به شرطی که اجازه بدهید هر ماه خدمت شما بیایم و گزارش بدهم و نظر شما را بگیرم.
وی همچنین دارای مسئولیت هایی از جمله نمایندگی ولی فقیه در کمیته یاری امام خمینی (ره) بود. بعدها که از رهبری سیاسی بازنشسته شد و پیر شد، نقش ریش خاکستری را بر عهده گرفت. وی در جریان اصولگرایان به یکی از چهره های تاثیرگذار تبدیل شد و به عنوان دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری به وظایف دینی و سیاسی خود عمل کرد. «در طول 65 سال سیاسی و مذهبی خود که بیش از نیم قرن از آن را در حزب اسلامی موتلفه گذرانده ام، به یاد نمی آورم که وظیفه دینی و سیاسی خود را ترک کرده باشم» و بر اساس این وظیفه دینی و سیاسی تلاش بی وقفه ای انجام دادم. در انتخابات 1355 یکی از حامیان علی اکبر ناتیک نوری بود.
در انتخابات 84 با سازوکار شورای هماهنگی از علی لاریجانی و در انتخابات 88 از احمدی نژاد حمایت کرد. گاهی هم از موضع ریش سفیدش توصیه هایی به دولت احمدی نژاد می کرد که نادیده گرفته می شد. تجربه بازار او در نهایت باعث شد تا متوجه مصلحت یارانه ها شود و به همین دلیل نامه ای به احمدی نژاد نوشت: «دو نامه به احمدی نژاد نوشتم. اول گفتم سعی کنید مردم از دولت حقوق نگیرند و مصلحت اندیشی را در دهک های ضعیف حفظ کنید و نظارت کنید، درست است، این سرازیر شدن پول گشایش هایی ایجاد کرد، اما آن پول وارد بازار شد و کنترل تورم امکان پذیر نبود. من پیشنهاد دادم که برای توزیع یارانه ها از هیئت مددکاری و مددکاری استفاده شود. زمانی که احمدی نژاد علیه 5 برابر یارانه ها صحبت کرد، نامه دیگری به او نوشتم و گفتم اگر این کار را انجام دهد حقوق مردم از دولت خواهد بود و اصل مصلحت زیر سوال می رود، اما معتقدم تلاش دولت باید در تاریخ ثبت شود.»
او البته بعدها به منتقد احمدی نژاد تبدیل شد و وقتی ماجرای سفرهای استانی رئیس جمهور سابق با اسفندیار رحیم مشعی مطرح شد، گفت که آنها دو دوره رئیس جمهور بوده اند اما همچنان می خواهند در قدرت بمانند. برای ماندن در ریاست جمهوری و در زمان حاتمی قانون دوقلوها را تهیه کردند. احمدی نژاد با طرح مدودف می خواهد در قدرت بماند، احمدی نژاد می خواهد ریاست جمهوری اش با مشایی ادامه پیدا کند و بعد از 6 ماه مشایی استعفا دهد و احمدی نژاد دوباره وارد عرصه شود و زمام امور را در دست بگیرد.
شش ماه قبل از انتخابات، او دو نامزد انتخابات 2008 را “برادر” خطاب کرد و اعلام کرد که آنها شورشی نیستند، اما این حملات را خریدند تا در انتخابات 2010 کوره آتش را روشن کنند و به وظیفه دینی و سیاسی خود عمل کنند که در انتخابات انجام شد. واقعاً باید به عنوان میدان جشن ملی عمل کرد: “من این حملات را نشانه خوبی می دانم و اگر اعتراضی باشد به آن پاسخ خواهم داد.”
او حتی تا آستانه اخراج از حزبش پیش رفت، خود را خورشید روز دانست که باید وظایفش را انجام دهد و در پاسخ به کسانی که او را ته آب می‌دانستند، گفت که من جواب می‌خواهم. ته آب» با نقل قولی از امام (ره) بدامه، امام (ره) فرمودند: اگر از در به بیرون پرتاب شدید، از پنجره وارد شوید، اگر از پنجره به بیرون پرتاب شدید، گوشه ای پیدا کنید و وارد شوید. از طریق آن. تو مثل شن می مانی شما برای تصفیه آب هستید. نگران این نباشید که کجا به شما اجازه ورود می دهند یا نه. شما باید بمانید و آب را تصفیه کنید. با شعار زنده ماندن، دیر مرده، احساس وظیفه را تغییر نمی دهد.
می گوید من عادلانه به مسائل رسیدگی کنم و تحت تأثیر مرده و زندگان قرار نگیرم. یک باد زنده نباید مرا زنده کند و نه باد مرده سرعتم را کاهش دهد. حبیب الله عسگراولادی می گوید که بیش از 80 سال زندگی کرده و تمام زندگی خود را وقف مبارزه و انقلاب کرده است. من و خانواده ام برای پیروزی انقلاب از جان و مال خود گذشتیم». قبل از انقلاب در اقتصاد کار می کردم. من بازاری بودم و تجارت می کردم. اما با نزدیک شدن به انقلاب، کار خود را رها کردم و به امور سیاسی پرداختم.
هم اکنون دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبر 81 ساله مبارز دیروز و دهقان امروز عرصه سیاست در بستر بیماری است. در یک ماه گذشته، بزرگان نظام به بیمارستان وی مراجعه کرده و جویای احوال او شدند.