روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری…


روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری…

آقا من واقعا پیر نشدم

من همیشه فکر می کردم که وقتی می گویند این طور است منظورشان زمان شاه است

اما با کلی تحقیق و جستجو به این نتیجه رسیدم که این کلمه به زمان دایناسورها برمی گردد..!!

حالا این نوشته ها را با هم می خوانیم تا ببینیم چه کسانی بودند و چه کسانی …

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

جمعه یعنی 21 اینچ مشکی و سفید پارس تی وی گزارش هفتگی بوی رطوبت فیلم ژاپنی تمرینات نانوشته …
این تعریف از جمعه هرگز به ذهنم خطور نمی کند!

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

یکی از ترسناک ترین لحظات مدرسه این بود که صبح دیر به مدرسه می رفتیم و کسی را در حیاط ندیدم…

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

به خاطر سپردن:
گل گل، گل آمده، کدام گل؟ خواندن یک عکس برای مشتریان خوب است! کدوم شاپرک؟ اونی که با بالهای قشنگش روی بالشی با نقطه های قرمز و زرد راه میره و برمیگرده، میره و برمیگرده… شاپرک خسته میشه… روی گل میشینه… آهنگ میخونه و میخنده!!!

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

یادش بخیر : دبستان که بودیم معلممون می گفت : قلم به من بده ، زیر دست و پایمان را خمیر می کردیم تا هر چه زودتر برسیم و معلم خودکار ما را بگیرد …

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

ما فقیر بودیم میخواسیم توپ پلاستیکی دولایه وامیسادیم وامیسادیم یه سولاخ شه بشه و پاره کنیم … اونایی که پولدار بودن دوتا توپ نو یکیو پاره میکردن میکردن !!!

بیشتر بخوانید  سوتی مستاجر و موجر بهاره رهنما با 4 لیسانس / جدی گفت ؟ فرقش و نمیدونه !

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

یادت هست بچه که بودیم از این رویه کاغذ درست می کردیم و می دویدیم آن را بچرخانیم. گاهی که دیوار را نمی بینیم و با سر به دفال می رویم…

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

ساکت باش، وسایلت را جمع کن، در صف بنشین و به حیاط برو. معلم شما نیامد
یکی از شگفت انگیزترین و شگفت انگیزترین جملات مدرسه…

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

یادش بخیر، قدیم ها که کنترل تلویزیون از دستش خارج می شد، یکی باید کف تلویزیون می خوابید و کانال را عوض می کرد.

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

یادتان باشد، وقتی مقداری نوار می‌بردیم، جلد کتاب‌مان را برمی‌داشتیم…

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

مامان من وقتی شیشه پاک کن میخری لحظه شماری میکنم تا مواد داخلش تموم بشه بعد پر از آب میکنم و بازی میکنم…
این طولانی ترین برنامه ریزی من در کودکی بود !!!

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

به یاد داشته باشید، یک برگ از درخت را می بریم، آن را در دستان خود می گذاریم و با یک دست محکم می گیریم.

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

یادته وقتی تو پخش فوتبال میگفتن اونایی که تلویزیون سیاه و سفید دارن بازیکنانی مثل پرسپولیس رو تیره میبینن ؟؟؟

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

یادت هست وقتی معلم می خواست سوالی بپرسد، آن را تمیز می کردیم و می گذاشتیم زیر میز که برویم بیاوریم

بیشتر بخوانید  احتمال تغییر قیمت کارخانه‌ای برخی خودروها تا پایان هفته

و آیا از معلم نمی ترسی؟

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

یادت باشد: بچه که بودیم، رو رو برای دانلود نوشابه بخوریم روی تو حساب کرده ایم …
به طور کلی

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

به خاطر سپردن:
من کار می کنم، کار می کنم، دست و توان دارم، هر کاری می کنم، از تنبلی متنفرم، از تنبلی متنفرم…
بعد می گفت: اسمم، فکر، ها، ها، همیشه بیکار و بی فکر می گویم، هیچ چیز درست نیست، هیچ چیز اشتباه است.

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

به یاد داشته باشید، یکی از بازی های مورد علاقه دوران کودکی ما جمع آوری کارت هایی با تصاویر و نام و مشخصات ماشین یا موتور سیکلت یا فوتبالیست ها یا ضرب المثل ها یا … بود.

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

. دیگ توئیست ژاپنی را به یاد بیاورید، همه ما با یک چراغ روغن دور آن جمع شده بودیم، زیرا برق هر شب قطع می شد …

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

وقتی به خانه می‌آمدیم، اول ناهار می‌خوردیم، برای همین تا ساعت 4 بازی می‌کردیم تا رادیو بچه‌ها گوش کنیم…

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

ترسناک ترین زمان کلاس زمانی بود که معلم می گفت تمرین های ریاضی روی میز است، زیرا باید بعداً به تخته بروید، اگر خوش شانس باشید، تمرین ها برای شما آسان می شود و آن زمان بهترین زمان برای کلاس است. .

بیشتر بخوانید  تصاویر موزه مردم شناسی (خلیج فارس) بندرعباس

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

صبح بعد از صرف صبحانه برنامه بچه های انقلاب را از رادیو گوش می دادیم و می رفتیم مدرسه… ..

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

خدا نکنه بریم خونه و فقط یه دیگ گاز باشه یعنی نهار یا سوپ یا کوفته یا سوپ. خبری از برنج نیست!»

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

یادش بخیر زمانی که شلوار مکانیکی مد شد و همه پسرها آن را پوشیدند…

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

به یاد بیاورید، قبل از برنامه کودک که از ساعت پنج بعد از ظهر شروع شد، بیست دقیقه اول عکس گل رز بود و آهنگ بعدی نام مفقودین بود، با عکس آنها که ما را به وحشت انداخت، چه اتفاقی افتاد. این بچه ها؟
در پایان برنامه تصاویری وجود داشت که همه در حال محو شدن بودند و معلوم نبود چه چیزی را بکشیم.

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

یک تبلیغ بستنی هم بود که در آن یک گاو به فرزندش گفت بیا، عزیزم جان
بیا شیرت را بخور… بازم بیا!
بچه گفت: بستنی مامان جان خوشمزه تره!

**** روزهای خوب گذشته را به یاد می آوری ****

مجموعه: مجله اینترنتی تشویقی


دیدگاهتان را بنویسید