روانشناسی معلم باید چگونه باشد ؟
این نوشته به منظور آگاهتر شدن معلمان به سنگینی وظیفهای که بر عهده گرفتهاند نوشته شده است و در آن نقشهای مختلف یک معلم آمده است. در اینجا، ما در مورد مهمترین این نقشها با هم صحبت خواهیم کرد. در عین مطالعه، به این مطلب فکر کنید که چگونه این نقشها با انتظارات، تواناییها و اهداف شما ارتباط دارند.
معلم به عنوان متخصص آموزش
معلمان بایست دائماً در مورد تدریس مواد درسی و روش آموزش، تصمیمگیری کنند. این تصمیمگیری، مبتنی است بر تعدادی از عوامل شامل: موضوعات و موادی که باید تحت پوشش قرار گیرد، تواناییها و نیازهای دانشآموزان، و اهداف فراتری که باید به آن رسید.
معلمان، روزانه با چنین سؤالهایی مواجهاند
بهترین راه برای تدریس تفریق به دانشآموزان کلاس دوم چیست؟ چگونه میتوانم نوشتن خلاق را به دانشآموزان راهنمایی که هرگز بر مهارتهای پایهای نوشتن تسلط نداشتهاند یاد بدهم؟ کدام کتاب را برای تدریس خواندن به آن دسته از دانشآموزان دبیرستانی استفاده کنم که مهارت خواندنشان در حد کلاس پنجم است اما با قرار گرفتن در میان دانشآموزان کلاس پنجم مورد اهانت قرار میگیرند؟ آیا باید از دانشآموزان بخواهم طرحهای بعدیشان را انفرادی انجام دهند یا گروهی؟ کدام روش برای این درس بهتر است: سخنرانی، بحث، یادگیری اکتشافی، آموزش برنامهای، …؟ ابزاری که تازگی به مدرسه اعطا شدهاند را چگونه میتوانم در کلاس درسم مورد استفاده قرار دهم؟ معلمان هر هفته صدها تصمیم اینچنینی میگیرند. به علاوه، از آنها انتظار میرود پاسخ سوالات گوناگون مربوط به رشتهشان را نیز بدانند.
معلم به عنوان انگیزهآفرین
هیچ معلمی به شکل خودکار یا سحرآمیز نمیتواند یادگیری را در دانشآموز ایجاد کند. دانشآموز باید فعالیت کند. یکی از مهمترین نقشهایی که یک معلم میپذیرد، انگیزهآفرینی است. برای دانشآموزان نیمه اشباع شدهی امروزی، فعالیتهای عادی مدرسه ممکن است جاذبه فوری اندکی داشته باشد.
حتی وجود یک آموزش مهیج در هر درس برای ایجاد بشاشیت و حصول علاقه و توجه در دانشآموزان کافی نیست. بسیاری از تصمیماتی که معلم میگیرد بر انگیزه دانشآموز تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، معلمی که روش درجهبندی کردن را به کار میگیرد، میتواند دانشآموزان را تحریک کند که سختتر بکوشند و بالا بیایند.
هر ماده کلاسی که مناسب با علاقه و توانایی ذهنی دانشآموز انتخاب شده باشد، میتواند دانشآموز را برای یادگیری برانگیخته کند. سؤالی که در مورد تدریس مؤثر در درون انسان پیش میآید، این است: چگونه میتوانم دانشآموزانم را بهطور فعال، درگیر در یادگیری نگهدارم؟ این چیزیست که لازم است شما هر روز از خودتان بپرسید.
معلم به عنوان یک مدیر
اغلب معلمان ابتدایی 20 تا 30 درصد از زمان روزانهشان را به تعامل مستقیم با دانشآموزان میگذرانند . بسیاری از زمان باقیمانده، به اشکال مختلف صرف مدیریت میشود. شکل تدریس مستقیم در مدارس راهنمایی بیشتر است اما مدیریت کلاسی همچنان وقت زیادی را از معلم میگیرد.
مدیریت شامل سرپرستی فعالیتهای کلاس، سازمان دادن به درسها، آمادهسازی آزمونها، درجهبندی دانشآموزان، آموزش اهداف، ملاقات با دیگر معلمان و والدین، و حفاظت از موفقیتهای حاصلشده است. با داشتن فقط 24 ساعت در روز، معلمان باید مدیران ماهر وقت، نقشهها، و آدمها باشند، اگر بخواهند خارج از فضای کاری نیز ساعت خلوتی داشته باشند.
به عنوان یک معلم، شما معمولاً با نوع دیگری از مدیریت نیز سروکار دارید. مدیریت کلاس، که شامل تمام تصمیمات و فعالیتهایی میشود که برای برقراری نظم در کلاس مورد نیازند. شما ممکن است این مفهوم را مترادف با معنای سنتی انضباط بدانید.
در واقع، انضباط و مدیریت کلاس، ضرورتاً مترادف نیستند. یکی از اهداف واحد روانشناسی تربیتی- واحدی که تمام معلمان آموزش دیده، آن را میگذرانند- تربیت معلمانی است که دانش و مهارت آن را دارند که مشکلات کلاسی را کوچک کنند و نیاز به فعالیتهای انضباطی را کم کنند.
با این وجود، مشکلات رفتاری کوچک و بزرگ ممکن است ظهور کنند و لازم است معلمان چندین روش را برای روبرویی با آن در خود رشد دهند. بنابراین کلاس میتواند با اشتغال به یادگیری پیش برود. و این یعنی مدیریت کلاس.
معلم به عنوان رهبر
اگر چه معلم باید به نیازهای هر دانشآموز توجه داشته باشد، در واقع، آنها به ندرت زمانی طولانی را با یک فرد کار میکنند. به ناچار، در اغلب مواقع، تدریس رهبری یک گروه است. یک معلم مؤثر، یک رهبر مؤثر است. استفاده از نیروی گروه برای رشد افراد.
در نقش رهبر گروه از معلم انتظار میرود: داوری و کارآگاهی کند، اضطرابها را محدود کند، آماج احساسات دشمنانه و ناکامیها، دوست و محرم راز و جانشین والدین باشد، مورد احساسات و ازدحامها قرار گیرد و از احساسات مثبتی که افراد در مورد خودشان دارند، حمایت کند.
معلم به عنوان مشاور
اگر چه نمیتوان از معلمان انتظار داشت که مشاور راهنما باشند اما آنها باید مشاهدهگر حساس رفتار انسان باشند. آنها باید سعی کنند به هیجانهای مجتمعشده دانشآموزان با یکی از روشهای یادگیری پاسخ دهند. آنها باید بدانند چه وقتی یک دانشآموز خاص نیازمند خدمات ویژه بهداشت روانی است.
در هر کلاسی دانشآموزانی وجود دارند که مشکلات شخصیتیشان را به معلم اظهار میکنند. علاوه بر این، از معلمان انتظار میرود آزمونهای پیشرفته هوش، پیشرفت و علاقه را اجرا کنند و نتایج آن را به دانشآموزان و والدینشان گزارش دهند.
شما باید از فواید و خطراتی که در تمام این موقعیتها وجود دارد آگاه باشید. احساسات والدین، استانداردهای نهادها، و نیازهای سایر معلمان و دانشآموزان، همگی باید مورد توجه قرار گیرند.
معلم به عنوان مهندس محیط
وقتی در مورد تدریس فکر میکنید اصطلاح مهندسی محیط، ممکن است یک لقمه دور از دست به نظر برسد. با این همه، روشی که برای طراحی کلاس بهکار میرود میتواند تسهیلکننده یا مانع یادگیری باشد. تغییراتی که توسط معلم بهوجود میآید میتواند کوچک باشد (مثل نصب یک پوستر در کلاس یا قرار دادن دایرهوار دانشآموزان برای بحث)، یا میتواند یک بازسازی مهم باشد.
معمولاً، بودجه مدارس اجازه خرید یک قفسه کتاب، دیوارههای تقسیمکننده اتاق یا کابینت ابزار یادگیری را نمی دهد. بنابراین، برخی معلمان در نقششان به عنوان مهندس محیط، یا ابزاری سازگار با کلاسشان میسازند و یا ابزارشان را با کلاسشان سازگار میکنند.
معلم به عنوان الگو
اینکه شما به عنوان یک معلم چگونه رفتار میکنید، مهم نیست. در هر حال شما الگوی دانشآموزانتان خواهید بود. احتمال پیدایش اشتیاق به یک موضوع، توسط معلم مشتاقی که کمتر برهانهای متخصصانه میآورد بیشتر است از معلم بیحوصلهای که سخنرانی درخشانی دربارهی ارزشهای موضوع ارائه میدهد.
گاه و بی گاه، معلمان عمداً از الگو برداری استفاده میکنند. دلایل در آموزش فیزیک، شیمی، اقتصاد خانوار، هنرهای صنعتی، مثالهایی از الگوبرداری مستقیم هستند. با این همه، در بیشتر مواقع، معلمان از نقششان به عنوان الگو، آگاهی کاملی ندارند. برای مثال، معلمان وقتی در مورد یک مشکل فکر میکنند، در حال ایفای نقش به عنوان یک الگو هستند.
اگر معلمان بتوانند دانشآموزانشان را در تفکر در مورد راهحلهای متعدد جایگزین دخیل کنند، احتمال زیادی دارد که دانشآموزان یاد بگیرند خودشان در تمام موقعیتها قادر به حل مسأله هستند.
راهکارهای روانشناسی برای یادگیری بهتر دانش آموزان
کودکان دیر آموز : با دانش آموزان دیرآموز چگونه برخورد کنیم؟