نهادها در طول زمان بوجود می آیند اما هنوز سیاست مردان توهم حل یکشبه مسائل را در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد، محیط زیست، اجتماع و کلا حکمرانی دارند. تاکید بر انسان خوب به جای سیستم خوب نتیجه ای جز این نخواهد داشت. رییس جمهور مجبور است از شخصیت وزیرش دفاع کند به جای دفاع از سیستمی که قرار است در آن وزارتخانه مستقر شود.
برای مثال هر کسی در هر سازمان یا نهاد دولتی کار کرده باشد می داند که گزینش یکی از مهمترین قسمت های آن سازمان است. اما هیچگاه گزینش سیستم و یا گزینش برنامه در این سازمان ها نداشته ایم. هیچگاه به سیتماتیک بودن آن شخص و منطبق بودن وی با برنامه بلند مدت سازمان نپرداختیم. با جرات می توان گفت که هیچگاه اعتقادی به ساختن سیستم نداشتیم و در حکمرانی به غایت فرد محور بوده ایم. در انتهای دوران ریاست جمهوری هر رییس جمهوری بی تاب آمدن رییس جمهور جدید بودیم تا بیاید و ناجی ما مردم باشد. غافل از اینکه سیستم همان است که بود و اشخاص تاثیرشان اندک و زودگذر است. تجربه هم این امر را تایید کرده و تجربه کوتاه مدت ما نشان می دهد در مدت کوتاه غبار نا امیدی از دولت تازه روی کار آمده، مجددا بر چهره ملت می نشیند. این اتفاق نامبارک هر 8 سال یکبار در ایران در حال تکرار شدن است.
در ساختارهایی که به جای سیستم به افرادی که در پستها قرار دارند وابسته است، این امکان به سادگی بوجود می آید که این افرادی که در جایگاه خرد یا حتی کلان قرار دارند منافع فردی و گروهی خود را به منافع مردم ترجیح دهند.
تا زمانی که تصمیم نگیریم سیستم را جایگزین افراد کنیم، مشکلاتمان تکرار پذیر خواهند شد. مشکل دریاچه ارومیه در خوزستان تکرار خواهد شد. بی ثباتی نرخ ارز، تورم غیر قابل کنترل و هزاران معضل اجتماعی دیگر دائما تکرار می شوند و هربار با یک تصمیم هیجانی و ورود سوپرمن گونه ی یک مسئول روبرو می شویم. این نوع مواجهه با مسائل، زودگذر خواهد بود چون آرامش بخشی است که درد را موقتا تسکین میدهد ولی بیماری در حال عمیق شدن باقی می ماند.