به گزارش سلام نو، احمد مازنی در گفتوگو با ایلنا، در خصوص تعامل اصلاحطلبان با حاکمیت، اظهار کرد: گفتمان اصلاحات یک امر گستردهای است و ممکن است بسیاری از اشخاصی که به لحاظ حزبی و تشکیلاتی به جریان اصلاحات تعلق نداشته باشند، در سطوح مختلف قائل به اصلاحات باشند.
وی با بیان اینکه اساساً دوگانه اصلاحطلبان و حاکمیت، دوگانه انحرافی است، افزود: جمهوری اسلامی ایران محصول انقلاب اسلامی است و حاکمیتی که گسترده است که شامل رهبری نظام، شورای نگهبان، مجلس، دولت، قوه قضاییه، مجمع تشخیص مصلحت نظام و دستگاههای مختلف حکومتی است و هر کدام بخشی از حاکمیت هستند که در قانون اساسی جایگاه و مأموریتشان تعریف شده است. بنابراین دوگانه اصلاحطلبان و حاکمیت، دوگانه دقیقی نیست؛ چراکه ما اصلاحطلبان را یکی از جریانهای اصیل درون انقلاب اسلامی و موسس جمهوری اسلامی میدانیم.
این فعال سیاسی اصلاحطلب بیان کرد: دو جریان سیاسی فراگیر و گسترده ذیل قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی در حال فعالیت هستند و هر کدام از این دو جریان طیف گستردهای را شامل میشوند که نمیتوان به صورت دقیق گفت اصولگرایان یا اصلاح طلبان به صورت یک پارچه چه موضع و نظری دارند.
مازنی تأکید کرد: نسبت جریان اصلاحات با جمهوری اسلامی، نسبت حامی و حمایت شونده است و این جریان خود را بخشی از نظام و انقلاب و قانون اساسی میداند و در تعامل با حاکمیت نیز همیشه تلاش کرده که به عنوان عضوی از نظام جمهوری اسلامی به مردم خدمت کند و اگر نگاه و نظر اصلاحی هم دارد، در جهت تحکیم نظام و حفظ دستاوردهای انقلاب و جمهوری اسلامی است.
این نماینده سابق مجلس در خصوص نقش آیتالله هاشمی در برقراری گفتمان میان اصلاحات و حکومت گفت: آقای هاشمی عضو جریان اصلاحات نبود اما به دلیل ظرفیتی که در نظام داشت و نگاههای اصلاحی که داشت به همه جریانها در جهت اعتدال و پرهیز از تندروی کمک میکرد و اواخر عمرشان نیز ارتباطشان با اصلاحطلبان بیشتر شده بود اما هیچگاه به عنوان عضو جبهه اصلاحات تعریف نمیشد.
وی ادامه داد: امروز در مجموعه نظام جمهوری اسلامی برخی از شخصیتهای اصلاحطلب مسئولیت دارند، آقای مجید انصاری عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز در مجمع تشخیص مصلحت هستند، آقایان صدر و عارف نیز عضو مجمع تشخیص هستند. در بخشهای دیگر نیز ممکن است به صورت رسمی با هویت حزبی و تعلق جریانی نباشند اما به دلیل اینکه از ابتدای انقلاب به مرور دو جریان اصیل از درون نظام بیرون آمدند و در حال رقابت با یکدیگر هستند، در همه نهادها از چهرههای این دو جریان استفاده میشود. البته انتظار میرود از سرمایه انسانی و اجتماعی اصلاحطلبان بیش از این در نهادهای انتصابی و دولت استفاده شود.
مازنی گفت: اغلب مردم ایران از نظر گرایش سیاسی سه دسته هستند، یک دسته اصلاحطلبان، یک دسته اصولگرایان و یک دسته نیز صاحبان آراء خاکستری که در هر مقطعی به یکی از این دو جریان گرایش پیدا میکنند.
وی در خصوص آینده سیاسی روحانی و لاریجانی نیز گفت: آینده سیاسی این اشخاص به رفتار آنها باز میگردد که با سابقهای که من از عملکرد و ظرفیتهای این اشخاص دارم، ممکن است دوره سکوتی را پشت سر بگذارند اما مجدداً باز میگردند و فعالیت میکنند. البته الان نیز ممکن است هر کدام به نوعی مشغول خدمت باشند. اما آنچه که موجب نگرانی درباره شخصیتهای تاثیرگذار است، رفتارهای افراطی تندروهاست که کشور را از وجود انسانهای توانمند محروم میکند.
نماینده تهران در مجلس دهم ادامه داد: ما اخیرا در بیانات مقام معظم رهبری شاهد بودیم که جوانان را به پرهیز از رفتارهای موهن دعوت کردند که بسیار به جا بود. اکنون کسانی که در فضای مجازی به اصلاحطلبان فحش میدهند عبارتند از منافقین، رسانههای وابسته به دولت آمریکا و عناصر افراطی و تندروی داخلی که با تمام توان به اصلاحطلبان حمله میکنند که به نظر من این اشخاص منحرفانی هستند که بعید میدانم به جریانهای درون نظام مرتبط باشند، این افراد یا فریب خوردهاند، یا به دو جریان نفاق و بدخواهان خارجی وابستهاند.
وی تأکید کرد: شخصیتهایی که عمرشان را برای شکلگیری انقلاب و تاسیس نظام و استقلال کشور صرف کردند، هیچگاه از مجموعه نظام جدا نمیشوند. البته ممکن است نگاه انتقادی وجود داشته باشد که این نگاه انتقادی به افراد و رویهها و روشها بازمیگردد. روحانی و لاریجانی بخشی از جریان اصولگرایی تعریف میشوند که نگاه معتدل و علمیتر نسبت به اداره کشور دارند. کمی جلوتر برویم، زمینه برای بازگشت تفکر علمی و نگاه مصلحانه به اداره کشور فراهم میشود.
مازنی با بیان اینکه من همیشه همه شخصیتهای تاثیرگذار کشور را به گفتوگوی ملی دعوت کردهام، گفت: چهرههایی مانند آقایان خاتمی، لاریجانی، عارف، موسویخویینیها و سید حسن خمینی و شخصیتهای حزبی و سیاسی جریان اصولگرا و نیز اشخاص معروف به جریان انقلابی همچنین بزرگان شورای نگهبان و سایر ارکان حاکمیت، احزاب سیاسی و حتی شخصیتهای دانشگاهی و حوزوی با مبنا قرار دادن قانون اساسی و مبانی اصلی نظام جمهوری اسلامی باید با یکدیگر گفتوگو کنند و مسائل کشور را با گفتوگو حل کنند. بنابراین من راه حل مشکلات کشور را همچنان در گفتوگو برای همافزایی در مسائل مشترک و حل مسائل اختلافی میدانم که اگر از طریق گفتوگو مسائل را حل نکنیم، راه دیگری وجود ندارد.