دستیابی به امنیت غذایی به عنوان مهمترین نوع امنیت و تأثیرگذار بر سایر ابعاد امنیت، توجه ویژه ای را در حوزه مدیریت می طلبد. بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی، صندوق بین المللی پول من برنامه جهانی غذا آنها در ارتباط با سازمان ملل متحد هشدار دادند که امنیت غذایی در جهان تا آنجا که به آن مربوط می شود در خطر است. “طوفان عالی” بله که. فائو سه عاملبلایای طبیعی یا زیست محیطی” “جنگ و درگیری های داخلی و خارجی”و” بحران اقتصادی ناشی از عوامل بسیاری است “ علت بحران غذایی را در نظر می گیرد. متاسفانه در حال حاضر هر سه عامل ذکر شده با هم در منطقه خاورمیانه به وجود آمده اند. تمرکز سرمایه باعث شده است که چهار یا پنج تولیدکننده یا شبکه های توزیع بزرگ بازار تمام محصولات غذایی مهم را برای اکثریت جمعیت جهان در اختیار بگیرند. این شبکه شبه انحصاری برای به حداکثر رساندن سود خود گاهی از تکنیک ایجاد کمبود مصنوعی و برهم زدن تعادل بین عرضه و تقاضا استفاده می کند. بر اساس گزارش فائو، شاخص امنیت غذایی ایران (نسبت واردات مواد غذایی به کل صادرات) با 11 درصد در رتبه 76 در بین 195 کشور جهان قرار دارد. این شاخص در قطر 4 درصد، ترکمنستان و امارات 5 درصد، قزاقستان و ترکیه 6 درصد، عربستان سعودی 7 درصد، آذربایجان و عمان 8 درصد و بحرین 9 درصد برآورد شده است. “عصر جنگ غذایی”در حال تماس گرفتن است
از طرف دیگر ایده نابودی بخشی از جمعیت جهان با سابقه ای 70 ساله در اروپا و آمریکا، بارها به اشکال مختلف توسط صاحبان قدرت و پول در این کشورها مطرح شده است. برنامه ای که ریشه در نظریه مالتوس در مورد روند نمایی جمعیت در مقایسه با رشد آهسته منابع طبیعی دارد. اسناد بسیاری که بسیاری از آنها متعلق به سازمان ملل است، ثابت می کند که سال ها پیش برخی از قدرت های غربی طرحی بین المللی برای کاهش جمعیت جهان تدوین کردند. اظهارات افراد و سازمان های مختلف نشان می دهد که این طرح همچنان در دستور کار غربی ها قرار دارد. اساس کاهش یا کاهش عمدی جمعیت، فرمولی است که بر سه مرحله در غرب بنا شده است: موضوع، واکنش، من راه حل. ایجاد یک مشکل، ایجاد یک واکنش و ارائه راه حل. ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده، به هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی دستور داد تا بررسی کند که افزایش جمعیت جهان چه تأثیری بر منافع ایالات متحده و موقعیت آن به عنوان یک قدرت جهانی خواهد داشت. 200″ که بود. 15 سال بعد کشف شد و نوشت: دنیای غرب به واردات مواد معدنی و مواد خام از کشورهای در حال توسعه وابسته است و رشد جمعیت این کشورها به خودی خود منجر به مصرف بیشتر منابع طبیعی و همچنین مسائلی از این قبیل می شود. به عنوان بی ثباتی احتمالی و کاهش دسترسی آمریکا به منابع طبیعی آنها و در نهایت، اقتصاد و سیاست آمریکا تهدید خواهد شد. بنابراین «سیاست آمریکا در قبال کشورهای جهان سوم باید سیاست کاهش جمعیت باشد» به عنوان مثال «دیوید راکفلر» نیز در سال 2000 اعلام کرد: ما در آستانه تحول جهانی هستیم. تنها چیزی که نیاز داریم این است یکی “بحران دقیق” و بزرگ سندی به نام «گونههای برتر» که توسط گروهی از راستگرایان رادیکال آمریکایی و اروپایی در سال 1996 در لوگانو، سوئیس (میزبان سالانه اجلاس جهانی داووس) گردآوری شد، میگوید در پی آن، کشورها نظم جهانی جدیدی را پذیرا خواهند شد. مجمع اقتصادی). برای حفظ “لیبرالیسم” در قرن بیست و یکم، باید جمعیت جهان را مهار کرد و به همین دلیل او سه حوزه مهم “مصرف”، “تکنولوژی” و “جمعیت” را به عنوان چالش های پیش رو مطرح کرد. سوزان جورج، کارگردان سازمان امور خاورمیانه در سازمان ملل و دستیار مدیر اندیشکده فراقومی در واشنگتن وجود این گزارش را در کتاب معروف «گزارش لوگان» تایید کرد و بر اساس این گزارش، هر ساله 360 هزار کودک در جهان متولد میشوند. روز که 90 درصد آن از کشورهای جهان سوم است. «ژاک کوستو» افسر نیروی دریایی، محیط زیست و پژوهشگر فرانسوی در سال 1370 در گفت و گو با مجله پیک یونسکو درباره ضرورت کاهش جمعیت گفت: خیلی بد است که باید بگوییم اما جمعیت جهان باید تثبیت شود و برای این منظور، ما باید روزانه 350000 نفر را حذف کنیم.
بسیاری از تلاش ها برای کاهش جمعیت بر این منطق استوار است که منابع طبیعی جهان رو به اتمام است و رشد جمعیت این روند را تسریع می کند و در نتیجه بشریت با خطر انقراض مواجه می شود. از جمله اقدامات انجام شده برای توجیه این نظریه، انتشار کتاب است “اولین انقلاب جهانی (اولین انقلاب جهانی) از اتاق فکر بین المللی “باشگاه رم” (باشگاه رم) در سال 1991م. این اتاق فکر نیز در سال 1351 کتاب دیگری را با این عنوان منتشر کرد “محدودیت رشد” (محدودیت های رشد) بر اساس آنچه در این کتاب آمده است، «گرمایش زمین» تنها بهانه و بهانه ای است برای مبارزه با «انسانیت» برای مقامات بین المللی: «در جستجوی دشمنی جدید به این نتیجه رسیده ایم. که آلودگی هوا، خطر گرم شدن زمین، کمبود آب، کمبود مواد غذایی و مواردی از این دست بهترین گزینه ها هستند. همه این خطرات ناشی از مداخله انسان است و تنها با تغییر نگرش و رفتار می توان بر آن غلبه کرد. بنابراین دشمن واقعی کسی نیست جز خود بشریت. “
شرایط سیاسی، امنیتی و اقتصادی کنونی جهان تحت تأثیر سیاست های غرب و شرق به ویژه در خاورمیانه و کشورهای آفریقایی نشان از اتخاذ مصلحت آمیز سیاست های خارجی اروپا و آمریکا برای دستیابی به بحران جنگ غذایی دارد.
اگرچه دولت سیزدهم برای مقابله با این تهدید تلاش های ارزنده ای از جمله لغو ارز ترجیحی، افزایش یارانه ها و تلاش برای خودکفایی گندم را آغاز کرده است، اما به نظر می رسد نیاز به توجه و اقدامات گسترده تری برای تقویت تاب آوری کشور وجود دارد. در مقابله با گرسنگی جهانی (عمدی یا طبیعی) در این زمینه به گونه ای پیش بینی، تقویت و برنامه ریزی شد که با تکیه بر استفاده از ظرفیت های داخلی در تولید، تامین و نگهداری مواد غذایی مهم و ضروری کشور را در آستانه قرار ندهد. تردی.
منابع:
[۱] “راهنمای حقیقت جو برای اثبات پدر، اثبات پسر و کاربرد.”
روح القدس: تحلیل جهان از طریق دریچه کتاب مقدس ارتباط دادن
این جملات به «میخائیل گورباچف» آخرین رئیس جمهور اتحاد جماهیر شوروی نیز نسبت داده می شود
[۶] “حقیقت آزاردهنده در پس شیوع ابولا”
[۷] “سخنرانی افتتاحیه من در تخت بزرگ سفید داوری مردگان”
[۹] “ایدز، تریاک، الماس و امپراتوری: ویروس مرگبار طمع بین المللی”
: https://vvv.jomhornevs.com/fa/nevs/85774/