تسبیح بهمعنی «سبحانالله» یا «سبحانالله گفتن» است، چون تکبیر که «اللهاکبر»، و «تحمید» که «الحمدللّه گفتن» است؛ و آنچه اکنون به تسبیح مشهور شده، «سُبْحه» است که منظور از آن مهرههایی است که عددِ تسبیح (سبحانالله گفتن) را با آن میشمارند؛ و کاربرد واژهٔ تسبیح در معنی مهرههای بهرشتهکشیده برای شمارش عدد تسبیحات و تحمیدات و تکبیرات، از غلطهای مصطلح در زبان فارسی بهحساب میآید که بر اثر رواج و کاربرد زیاد، استعمال آن بهمعنی سُبْحه مجاز گشتهاست .
زمان پیدایش تسبیح از چه زمانی بوده است ؟
قطع نظر از اینکه تسبیح را بشر آغازین به صورت طوق و به منظور زینت از مهرههای مختلف بکار میبرده، بطور کلی تسبیح از دوران مسیحیت پیدا شده و مسیحیان تسبیحهای طویلی را که از انتهای آن صلیب میآویختند به گردن میآویختند.
استفاده تسبیح در ابتدا حکم زینت را داشته و برای جنس دانههای این تسبیح از همه چیز استفاده میکردهاند که اغلب آنها شیشهای بوده بعدها کشیشهای نستورین که در شرق میزیستند از آن برای ذکر اوراد استفاده کردند و بعضی از کاتولیکها نیز به همین منظور آن را بکار میبردند.
اما پروتستانها هیچوقت بدین شکل از تسبیح استفاده نکردند و حتی استعمال آن را بدان منظور منفور میدانند زیرا میگویند در کتاب خدا راجع به آن اشارهای نرفته و بطور کلی کسانی را که از تسبیح به منظور دینی استفاده میکردند نکوهیده و به اوهامپرستی و خرافات متهم کردهاند.
زیرا بر این باورند که عیسی تقلید و اوهامپرستی را منع میکند و کاربرد تسبیح و امثالهم را از احکام مردم حساب میکند نه از احکام خدا. «آنگاه که کاتبان و فریسیان اورشلیم نزد عیسی آمده گفتند، چرا شاگردان تو از تقلید مشایخ تجاوز مینمایند، او در جواب گفت، شما نیز به تقلید خویش از حکم خدا چرا تجاوز میکنید سپس عبادت را عبث میکنند زیرا که احکام مردم را به منزلهٔ فرائض تعلیم میدهند
چرا دانه های تسبیح 101 است ؟
1. «وَ رَوَى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ عَلِیٍّ الْحَلَبِیُّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ لَا یَخْلُو الْمُؤْمِنُ مِنْ خَمْسَةٍ مِسْوَاکٍ وَ مُشْطٍ وَ سَجَّادَةٍ وَ مِسْبَحَةٍ فِیهَا أَرْبَعٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً وَ خَاتَمِ عَقِیقٍ»؛ امام موسی بن جعفر(ع) فرمود: مؤمن از پنج چیز بینیاز نیست؛ مسواک، شانه، سجاده، تسبیح 34 دانه و انگشتر عقیق.
2. «قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع) لَا تَسْتَغْنِی شِیعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَةٍ یُصَلِّی عَلَیْهَا وَ خَاتَمٍ یَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاکٍ یَسْتَاکُ بِهِ وَ سُبْحَةٍ مِنْ طِینِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع فِیهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً مَتَى قَلَبَهَا ذَاکِراً لِلَّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَبَّةٍ أَرْبَعِینَ حَسَنَةً وَ إِذَا قَلَبَهَا سَاهِیاً یَعْبَثُ بِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِشْرِینَ حَسَنَة»؛
امام کاظم (ع) فرموده است:
شیعیان ما از چهار چیز بىنیاز نیستند، حصیرى که بر آن نماز بگزارند و انگشترى که در دست کنند و مسواکى که با آن مسواک کنند و تسبیح از تربت سید الشهداء(ع) که داراى 33 دانه باشد، هرگاه با آن ذکر بگویند خداوند برایشان در قبال هر دانه آن چهار حسنه مىنویسد و هر گاه بدون اینکه ذکر بگویند، با آن تسبیح بازى کنند، خداوند براى آنان 20 حسنه مینویسد.
این دو روایت با هم منافاتی ندارند؛ و اگر جایی 34 دانه گفته شده به این جهت بوده که مهره بزرگ رشته تسبیح را که بالای همه مهرهها است، به حساب آوردهاند و آنجایی که 33 دانه ذکر شده، این مهره به حساب نیامده است؛ محمدتقی مجلسی(پدر علامه مجلسی) در اینباره مینویسد:
«سى و سه دانه اصل و یکى بر فوق همه و این تسبیح مولاة و واجب الاطاعة و المحبة ما فاطمه زهرا (صلوات اللَّه علیها) است؛ چون حمزه شهید شد آنحضرت از خاک قبر حمزه این تسبیح را ساختند و بعد از هر نمازى به آن تسبیح میکردند».
آنچه اکنون مرسوم است، تسبیحی است که سه ردیف 33 دانهای در آن وجود داشته و یک سر تسبیح و دو حد فاصل نیز در آن وجود دارد.
کاربر گرامی چنانچه این مطلب برای شما مفید بوده لایک کنید ، یا راهکاری دیگری دارید با دیگر کاربران مجله دلگرم به اشتراک بگذارید.
تهیه و گردآوری مجله دلگرم
جهان باورصاد