دلایل بدگمانی در زندگی چیست؟
پارانوئید” نوعی اختلال شخصیت است که طی آن فرد دچار بدبینی شده و به هر چه در اطراف او می گذرد، شک دارد.واژه “شخصیت” به طور کلی رفتار فرد را که قابل مشاهده است، توصیف می کند، مثلاً می گوییم فلانی خوش قلب است، صمیمی است، جاه طلب است و… . در اصل، تجارب درون ذهن افراد به صورت شخصیت آنها بروز می کند.
با این حال، گاهی اوقات افراد به اختلال شخصیت دچار می شوند که این اختلال شخصیت ممکن است اختلالهای مزمن روانی باشد و افراد مبتلا، رفتارهایی از خود نشان دهند که حضور آنها را در اجتماع سخت و دشوار می کند و در برخی موارد موجب ناخشنودی فرد و مختل شدن زندگی او می شود. پارانوئید، یکی از انواع اختلالهای شخصیتی است که برای بیمار و اطرافیانش دردسرهای فراوان به بار می آورد.
چه عواملی باعث بروز “پارانوئید” می شود؟
دقیقاً مشخص نیست که چرا بعضی افراد دچار اختلال شخصیت “پارانوئید” یا “بدگمانی” می شوند، اما به اعتقاد روان پزشکان و روان شناسان، عوامل مختلفی در این مسأله دخیل هستند؛ از جمله، عوامل وراثتی که این اختلال در بستگان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی شایع تر است؛ البته متخصصان تغییر بعضی هورمونها یا ناقلهای شیمیایی بدن، آسیب و صدمه مغزی، عوامل اجتماعی روان شناختی مثل رابطه ضعیف بین کودک و والدین را در این مسأله مؤثر می دانند.
علایم بیماری پارانوئید:
یکی از مشخصات بیماران مبتلا به این اختلال، شکاک بودن و بی اعتمادی دایم به همه افراد است. البته، آنها احساس بدگمانی را نمی پذیرند؛ بلکه دیگران را مسؤول بدگمانی خود می دانند. این افراد معمولاً متخاصم، تحریک پذیر و خشمگین هستند. آنها متعصبند و به همسر خود سوء ظن دارند (سوء ظن بیمارگونه). شخصیتهای پارانوئید اهل دعوا و مرافعه هستند و دایم دیگران را متخلف معرفی می کنند. آمار موجود حاکی از آن است که از هر هزار نفر، بین 5 تا 25 نفر دچار “پارانوئید” هستند و این اختلال در مردان شایعتر است.
البته، برای تشخیص پارانوئید یا بدگمانی، یک معیار بین المللی وجود دارد که طبق این معیار هر کس بی اعتمادی و شکاکیت نافذ و فراگیر نسبت به دیگران داشته باشد، به طوری که انگیزه های افراد را شرارت آمیز بداند، و این حالت از بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه های مختلف به چشم بخورد، دچار پارانوئید یا شخصیت بدگمان است. به علاوه، هفت علامت وجود دارد که هر کس چهار مورد آن را در خود بیابد، مبتلا به پارانوئید است.
براي درمان بيماري سوظن چه كار كنيم؟
در پاسخ به مطالب ذيل توجه كنيد :
1- سوء ظن مطرح شده در ايات قران به طور كلي در دو محور است :
الف- سوء ظن به وعده هاي الهي مانند وعده نصرت در جنگ احزاب و مانند ان كه ناشي از عدم ايمان به خدا است . مانند آيه 6 سوره فتح كه مي فرمايد : وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً
و نيز مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد مىبرند مجازات كند، حوادث سويى (كه براى مؤمنان انتظار مىكشند) تنها بر خودشان نازل مىشود، خداوند آنها را غضب كرده، و آنها را از رحمت خود دور ساخته، و جهنم را براى آنها آماده كرده، و چه بد سرانجامى است .ب- سوء ظن نسبت به افراد و اشخاص و اهل ايمان مانند آيه 12 سوره مباركه حجرات كه مي فرمايد :
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است،
3- به طور كلي سوء ظن داراى چند قسم است و هر يك حكم خاص خود را دارد: 1- شخصى به مسلمانى سوء ظن دارد و بر مبناى اين سوء ظن ترتيب اثر مىدهد و آن را در رفتار و يا گفتار خود آشكار مىكند. اين قسم از سوء ظن قطعا حرام است و مورد اتفاق فقها است. 2- سوء ظن اين گونه باشد كه نسبت به مسلمانى، گمان بدى به ذهن انسان خطور كند (بدون اختيار و ناخودآگاه) و خود شخص از اين حالت ناراحت بوده و ابدا اين گمان را در رفتار و گفتار خود نشان ندهد؛ بلكه در صدد رفع آن برآيد. اين قسم از سوء ظن قطعا حرام نيست؛ چون چنين حالت و خطورى براى ذهن غيراختيارى است و نهى كردن از امر غيراختيارى قبيح است (الميزان، ذيل آيه 12، سوره حجرات).
3- انسان نسبت به مسلمانى گمان بدى ببرد و به اين امر عقيده داشته باشد. همچنين بدون يقين حكم به بدى او كند و از اين حالت ناراحت هم نباشد؛ اما اين حالت را در رفتار و گفتار خود بروز ندهد و تنها قلبا از او متنفّر باشد. اين قسم از سوء ظن مورد بحث است؛ برخى مثل شهيد ثانى و مرحوم مجلسى(ره) اين قسم را حرام مىدانند و سوء ظن را به همين قسم معنا مىكنند ، (مرآه العقول، ج 11، ص 16). به نظر ما اين قول قوى و محققانه است؛ چرا كه سوء ظن اگر از مرحله عقيده فراتر رود و در گفتار ظاهر شود،
غيبت يا تهمت بوده و اين گناه جداگانهاى غير از سوء ظن خواهد بود و اگر در رفتار ظاهر شود، ايذاء مسلمان بوده و گناه ديگرى محسوب خواهد شد. سوء ظن نسبت به ديگران موجب وارد شدن ضررهاي فراوان معنوي و حتي مادي به انسان مي گردد: حضرت علي (ع ) فرمود: »مراقب باش كه سوء ظن بر تو غلبه پيدا نكند, به درستي كه بدگماني هيچ رفاقتي را بين تو و دوستت باقي نمي گذارد
«, (بحارالانوار, ج 77, ص 207).در اسلام شديدا از ترتيب اثر دادن به گمان هاي بيهوده و بي اساس منع گشته و از انسان ها خواسته شده تا زماني كه به مسأله اي يقين و علم پيدا نكرده اند, درباره آن قضاوت نكنيد; چرا كه عمل به ظن أ و گمان رابطه بين آدميان را دچار تشويش و سستي كرده و اعتماد را در جامعه از بين مي برد. حضرت علي (ع ) فرمود: «گمان بد كارها را فاسد كرده و انسان را بر كارهاي زشت وامي دارد»(غررالحكم , حرف سين , لفظ «سوء»). حتي در حديثي از رسول اكرم (ص ) وارد شده است :
«كسي كه به برادر خود سوء ظن داشته باشد به تحقيق به خداوند بدي نموده است , زيرا خداوند فرموده : «از بسياري از گمان هاي بي اساس دوري كنيد»(ميزان الحكمه , ج 5, ص 625).پس به مجرد اين كه كلام و يا عملي را از دوست خويش مشاهده كرديم , نبايد آن را بر بدي و سوء قصد وي حمل نماييم . هم چنين نبايد ديگران را بدون دليل و مدرك , متهم به كارهاي زشت كنيم و… .
پيشوايان ديني و امامان (ع ) از ما خواسته اند كه كارهاي برادران مسلمان خود را بر بهترين شكل حمل نماييم و حتي اگر حمل بر صحت و درستي آن مشكل است , تلاش كنيم تا وجه خوبي برايش پيدا كرده واز هرگونه بدگماني تا قبل از مرحله علم بپرهيزيم , (بحارالانوار, ج 75, ص 196).در غير اين صورت هميشه انسان از ديگران و گفتار و كردار آنان وحشت داشته و چنين خواهد پنداشت كه هر عملي كه انجام مي دهند عليه او صادر گرديده است
آثار بدگمانی به دیگران:
سوء ظن و بدگمانى آثار فردى و اجتماعى و معنوى زيانبارى به دنبال دارد و به همين دليل در دين مقدس اسلام، به آن توجه ويژهاى شده و اهل ايمان را سخت از آن برحذر داشتهاند. بدگمانى به ديگران سرچشمه گناهان بزرگى چون تجسّس از كار و حال ديگران، غيبت، تهمت، حسادت و كينهتوزى نسبت به دوستان و اهل ايمان مىگردد و لذا خداوند متعال در قرآن كريم مىفرمايد: «اى مؤمنان! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد.
به راستى كه برخى از گمانها، گناه مىباشد و نيز تجسس و غيبت نكنيد، آيا كسى از شما دوست دارد گوشت برادر مرده خود را بخورد؟»حجرات، آيهى 12.البته در ابتدا ممكن است سوءظن بىاختيار حاصل شود و اگر در اين مرحله باقى بماند و به مرحله عمل كشيده نشود حرمتى ندارد و زيان آن محدود مىباشد، ولى اگر به آن ترتيب اثر داده شود، گناه و حرام مىباشد و ترتيب اثر دادن به آن در دو مرحله مىباشد:
1ـ مرحله قلبى: يعنى در درون خود اين گمان بدش را تصديق كند و آن را در درون انكار و نفى ننمايد و احتمال اشتباه ندهد. علماى اخلاق اين مرحله را غيبت قلبى مىنامند و آن را حرام دانستهاند. پيامبر اكرم(ص) در اين باره فرموده است: به هر كس بدگمان شوى، آن را تصديق و باور مكن(نقطههاى آغاز در اخلاق اسلامى، آيةالله مهدوى كنى، ص 165).
2ـ مرحله عملى: يعنى بيان اين گمان بد براى ديگران و يا اتهام وارد نمودن به كسى به صرف اين احتمال و غيبت كردن از او بر اين اساس. در روايتى از پيامبر بزرگوار اسلام(ص) مىخوانيم: خداوند، خون و مال و آبروى مسلمان را محترم شمرده و بدگمانى به او را حرام نموده است(نقطههاى آغاز در اخلاق اسلامى، آيةالله مهدوى كنى، ص 168).
گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم