مجله گردشگری

پربازدیدترین‌ها
لینک های مفید

دختر تهرانی با دزد کیفش دوست شد!

به قلم زود نیوز
به قلم زود نیوز
سرفصل‌های مقاله



به گزارش سلام نو به نقل از ایران، دختر جوانی که پس از سرقت کیف دزد دوست و همدست سارق شده بود، در زمان دستگیری پلیس مدعی شد که برای تامین هزینه های درمان مادرش مجبور به این کار شده است.

اواخر سال گذشته زن جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت کیفش خبر داد و گفت: در شرق تهران در حال عبور از خیابان بودم که زن و مردی سوار بر موتور سیکلت به سمت من آمدند و کیفم را که حاوی مدارک و پول بود، سرقت کردند. و یک تلفن همراه گرفتند.

چند دقیقه بعد از سرقت کیفم، پیامکی از بانک دریافت کردم مبنی بر اینکه پول از حسابم برداشت شده است. شکایت زن جوان توسط کارآگاهان پلیس آگاهی بررسی شد و با ادامه تحقیقات، کارآگاهان با سرقت های مشابه دیگری مواجه شدند.

کارآگاهان در اولین قدم به بانکی که پول از دستگاه خودپرداز برداشت می شد، مراجعه و در بازرسی از دوربین های نظارت تصویری بانک، تصویر یک سارق جوان به دست آمد.

با احتمال اینکه متهم سابق است، تصاویر به دست آمده از سارق موتورسیکلت با تصاویر آلبومی از متهمان سابق پلیس آگاهی بازبینی شد و هویت سارق جوان ایمان شناسایی شد.

ادعای عجیب

وی پس از شناسایی متهم دستگیر شد. ایمان ابتدا منکر سرقت ها شد اما وقتی با شواهد پلیس مواجه شد به سرقت ها اعتراف کرد اما مدعی شد که تمام سرقت ها را به تنهایی انجام داده و هیچ زنی در شرکت او نبوده است.

با این حال تمامی دادسراها حضور این زن در کنار متهم را تایید و مدعی شدند که سارق با این زن سرقت کرده است.

بیشتر بخوانید  سو استفاده از فیلم و عکس دختر ۱۰ ساله در فضای مجازی -

بنابراین تحقیقات برای شناسایی همدست وی ادامه یافت. در تحقیقات پلیسی مشخص شد ایمان نامزدی به نام شقایق دارد. شقایق به ظن مشارکت دختر جوانی در این سرقت دستگیر شد.

در تحقیقات اولیه دختر جوان با همدستی ایمان به سرقت اعتراف کرد و پس از شناسایی مالباختگان، زوج جوان در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند و تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان احتمالی ادامه دارد.

با دختر توی کیف صحبت کن

چرا با متهم همکاری کردید؟

داستان دوستی و ایمان من داستان طولانی دارد، من یکی از طعمه های او بودم که کیفم را دزدید، اما این باعث آشنایی و دوستی ما نیز شد.

چگونه با یک دزد با کیفیت دوست شدی؟

من منشی یک شرکت خصوصی بودم و البته خدمات شرکت و کار نظافت را انجام دادم. چند وقت پیش متوجه شدم که مادرم از سرطان رنج می‌برد و مدام برای درمان او به بیمارستان‌ها و مراکز درمانی می‌رفتم.

یک روز که برای رفتن به خانه از شرکت خارج شدم، در حالی که تمام مدارک پزشکی مادرم و بخشی از پولی که برای معالجه او داده بودم و مدارک و موبایلم در کیفم بود، ناگهان یک موتورسوار از کنارم گذشت و کیف را رها کرد. چشمک زد.

هر چقدر داد زدم که دزد را بگیرم، کسی کمکم نکرد. بلافاصله به شرکت برگشتم و شروع به تماس تلفنی کردم. وقتی دیدم فایده نداره چندتا پیغام به همکارم همراهم فرستادم که مادرم مریضه و سوابق سلامتیش برام خیلی مهمه و بهش نیاز دارم.میدونستم پیام هایی به موبایلم میرسه و دزد دید. آنها

بیشتر بخوانید  زمان اعزام زائران عمره مفرده اعلام شد + قیمت

آیا به پیام ها پاسخ دادید؟

آره. در نهایت به درخواست های من پاسخ داده شد و دزد که پیام ها را خوانده بود به شرط عدم صحبت با پلیس به تلفن من پاسخ داد و با من موافقت کرد.

به محل رفتم و ایمان سوار موتورش شد و پس از اطمینان از تنها بودنم کیف را تحویل گرفت. آنقدر ترسیده بودم که کیفم را دزدیدند و باورم نمی شد که دزدی با من چنین کاری کند.

مدتی بعد از دوستی مان به من گفت با من همکاری کن تا خرج درمان مادرت را بدهم.

آیا شما این پیشنهاد را پذیرفتید؟

چاره ای نبود، برای درمان مادرم به پول نیاز داشتم، از طرفی کارم در شرکت خیلی بد بود. من دانشجو بودم، اما باید آنجا شرکت را تمیز می کردم و برای پرسنل ظروف می شستم و بابت تمام کارهایی که انجام می دادم مبلغ ناچیزی دریافت می کردم.

ایمان می گفت اگر با او بروم، هم عابران و هم پلیس کمتر مشکوک می شوند و دزد کمتری می کنند، بنابراین سرقت برایمان راحت تر است.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید.
نظرتون رو بنویسید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *