داماد و دختر خانواده خرمدین
اکبر خرمدین، پدر مرحوم بابک خرمدین به قتل داماد و دخترش نیز اعتراف کرد .
داماد خانواده خرمدین کیست ؟
آرزو خرمدین طبق گفته ی همسایه ها ، قرار بوده برای سومین بار ازدواج کند.
آرزو در ابتدا با فردی ازدواج می کند که مجبور می شود از او طلاق بگیرد. همسر اول آرزو در دوبی صاحب فرزند و همسری بوده که آرزو از آن بی خبر بوده است.
پس از این طلاف آرزو با پسر عمه اش ازدواج می کند . خانواده به همسایه ها این گونه می گویند که : پسر عمه ی او پس از اینکه متوجه می شود آرزو به بیماری ام اس مبتلاست او را رها کرده و از ایران می رود، آن هم بدون اینکه آرزو را طلاق بدهد.
اما ماجرا از این قرار بوده که فریبرز پسر عمه ی بابک ، به دست دایی خود کشته می شود .
پس از گذشت 7 سال از این قتل پدر و مادر بابک خرمدین آرزو را هم به قتل رسانده و اصلا بابت این کار ذره ای ناراحتی و عذاب وجدان هم ندارند .
تصاویر منتشر شده از داماد خانواده خرمدین و همسرش آرزو خرمدین
فریبرز داماد خانواده خرمدین
حتماً بخوانید:
پدر و مادر خرمدین اعتراف کردند که داماد خانواده خرمدین در سال ۱۳۹۰ و دختر خانواده در سال ۱۳۹۷ را به همان روش یعنی تکه تکه کردن جسد و انتقال به سطل زباله به قتل رساند.
اعتراف اکبر خرمدین در مورد قتل دامادش
چه شد که دامادت را به قتل رساندی؟
سال 88 دخترم آرزو که متولد سال 51 بود با پسری ازدواج کرد اما بهخاطر اختلافات از او جدا شد. بعد از مدتی با پسر خواهرم فرامرز ازدواج کرد و 6 ماهی که از زندگی آنها گذشت، برایمان گفت که فرامرز رفتارهای نامعقول دارد. او اعتیاد داشت و با خودروی پرایدش افرادی را که بهصورت قاچاقی وارد ایران شده بودند جابهجا میکرد. رفتارهای نامعقول و کارهای خلافش ما را به این نتیجه رساند که تصمیم به قتل او بگیریم.
دخترتان هم از این ماجرا با خبر بود؟
بله. باهم به این نتیجه رسیدیم که او را به قتل برسانیم. یادم نمیآید چه تاریخی بود اما سال 90 بود که یک روز فرامرز به خانهمان آمد. همسرم داخل غذایش حدود 80 تا قرص خواب آور ریخت که فوت کرد و با کمک همسرم او را به حمام بردیم و جسدش را مثله کردیم. هنوز تبر و چاقویی که با آن فرامرز را مثله کردیم دارم. بعد از قتل هم تکههای جسد را در سطل زباله انداختیم. بعد هم خودروی پراید او را در اطراف مهرآباد رها کردیم.
خانواده فرامرز به سراغ او نیامدند؟
به دروغ به آنها گفتیم که روز حادثه به همراه آرزو آمده خانه و همسرش را در خانه ما گذاشته و با چند نفر قاچاقی تهران را ترک کرده است. آنها هم چون فرامرز در کار خلاف بود باور کردند.
دخترتان را به چه دلیل به قتل رساندید؟
داماد مان را که کشتیم، طلاق غیابی دخترم را گرفتم و جهیزیهاش را که آن موقع 70 میلیون تومان خریده بودم به یک راننده که میخواست دخترش را شوهر دهد 500 هزار تومان فروختم. اما بعد از قتل دامادم بدبختی و مصیبت ما زیاد شد.
افتاده بود در کار خلاف و ماری جوانا و تریاک و هروئین مصرف میکرد.اذیتهایش خیلی زیاد بود. سال 97 یک روز صبح کلهپاچه خریدم. چون آرزو خیلی کلهپاچه دوست داشت و بازهم مثل قبل داخل آن همسرم قرصهایش را ریخت و بعد از بیهوش شدن با کمک همسرم جسد را داخل حمام بردیم و مثله کرده و جنازه را در سطلهای زباله انداختیم.
بابک و دو فرزند دیگرت نگفتند که چه اتفاقی برای آرزو افتاده است؟
موقع قتل دامادمان، بابک انگلستان بود. اما برای قتل دوم ایران بود و زمانی که فهمید خیلی به موضوع اهمیت نداد.