داستانی در مورد بچه های نسبتا بد


سریال کودک نسبتا ضعیف جدیدترین ساخته سیروس مقدم است که فیلمنامه آن را پیمان عباسی نوشته است.

بازیگران Relatively Bad Kids، داستان و خلاصه داستان Relatively Bad Kids

پخش «بچه های بد» از بیست و هفتم مهرماه در 26 قسمت از شبکه یک سیما آغاز شد. از این سری

میلاد کی مرام در بچه های نسبتا بد

سریال کودکان نسبتاً فقیرانه داستان چهار جوان بزهکار است که ماشینی را می‌دزدند که یک گاوصندوق حاوی 2000 سکه بهار آزادی توسط یک موسسه خیریه برای کمک به زوج‌های نیازمند تهیه شده بود. با مفقود شدن سکه های اهدایی در مراسم عروسی دسته جمعی زوج ها در روز عید سعید فطر، موسسه خیریه با بحران مواجه شده است.

بچه های واقعی

پیش از پخش سریال به سراغ پیمان عباسی نویسنده بچه های بد رفتیم تا درباره سریال بیشتر بدانیم.

سریال «پسران بد» در ابتدا قرار بود به کارگردانی بهرنگ توفیقی ساخته شود. سیروس مقدم چه شد؟

بعد از اینکه من و بهرنگ توفیقی تله فیلم «آماده باش» را کار کردیم و نتیجه خوب شد، تصمیم گرفتیم شخصیت های آن داستان را برای کار دیگری نگه داریم. یعنی تصمیم گرفتیم در سری جدید سه پسر جوان را بیاوریم که در آن فیلم کاملا خلق شده بودند. پس از مدتی شبکه این طرح را پسندید و از سید کمال طباطبایی (تهیه کننده) خواست آن را برای ماه رمضان تولید کند. ، به سرپرستی سیروس مقدم

زمانی که آقای طباطبایی در حین کار قراردادی به من گفتند، از قبل با بهرنگ توفیقی تولید را شروع کرده بودیم. گفتند می خواهیم فضای کار را تغییر دهیم. ما به طور کامل آن طراحی را رها کردیم و یک طراحی مجدد انجام دادیم. شخصیت ها نیز دستخوش تغییرات اساسی شده اند. در راستای این تغییرات، عنوان سریال از بچه های نسبتا خوب به بچه های نسبتا بد تغییر کرد.

آیا فضای کلی داستان تغییر کرده است؟

چند جوان داریم که با یک سری مشکلات شخصی مواجه هستند و این مشکلات در نهایت باعث می شود دست به یک سرقت عجیب بزنند و بعد از سرقت با یک سری مشکلات پیش بینی نشده مواجه شوند. داستان در نسخه اول شخصیت محور بود و به دنیای درونی افراد می پرداختیم. بنابراین داستان به کندی پیش رفت و ما کم کم با حالات و خلق و خوی آنها آشنا شدیم تا وقتی سرقت انجام شد به آنها عدالت بدهیم.

بیشتر بخوانید  جنازه موجودی شبیه کفتار در کهگیلویه و بویراحمد

اتفاقی که در پیش نویس دوم افتاد این بود که داستان را از شخصیت محوری به داستان محوری منتقل کردیم. هر چند سعی کردیم آن فضا را هم حفظ کنیم. حالا ماجرا از این قرار است که با یک سرقت شروع می شود و سپس داستان به داستان می افتد و داستان ادامه می یابد.

چه خوب که سرعت سریال تند است. مخاطب امروزی خیلی حوصله سریال های طولانی را ندارد. آیا الگوی خاصی برای رسیدن به این شکل در نظر داشتید؟

نه، ما در حین کار به این شکل رسیدیم. قبلا برای توصیف داستان ها گفتیم یکی هست نه یکی …. در این سریال داستان نه تنها جلو می رود بلکه همزمان به عقب هم می رود. این افراد چه کسانی هستند و چرا این اتفاق افتاد؟ راز زندگی آنها چیست؟ راست می گفتند یا به هم دروغ می گفتند؟ آیا آنها تظاهر به دوستی می کنند یا نه؟ در نتیجه ما به دنیای درونی این افراد که قبلاً شکل گرفته است می کاوشیم و بازتاب آن را در داستان امروز می بینیم. از این نظر سریال شکل جدیدی دارد.

این سریال قرار بود برای ماه مبارک رمضان آماده شود. آیا فشرده سازی زمان بر کار تأثیر منفی گذاشته است؟

این سریال از نظر زمان نگارش پدیده عجیبی بود. چون هر روز یک قسمت نوشته می شود. من فرصت نداشتم داستان را برای کسی توضیح دهم تا آن را بنویسد. حتی اینقدر طول کشید. از طرفی چون مجبور بودیم نویسنده درجه یک بیاوریم و البته چنین نویسنده ای تفکر و ایدئولوژی خاص خودش را دارد و هر چه گفتم لزوما قانع نشد بنابراین کاملا او را دور زدیم. وقت را تلف نمی کند

به هر حال من اینطوری که هست دوستش دارم. نمی دانم اگر زمان بیشتری داشتیم نتیجه بهتر می شد یا نه؟ من حتی وقت نداشتم به این فکر کنم که چه چیزی می تواند بهتر باشد. چون بلافاصله درگیر چند فیلمنامه فیلم شدم و هنوز وقت نکردم فکر کنم و ببینم چه شد؟!

بچه های نسبتا بد سریالی است که مردم می توانند در ازای ظاهر شخصیت ها آن را تماشا کنند.همه چیز در این سریال شبیه زندگی است. تمام تلاش ما این بود که مردم به جامعه تعلق داشته باشند. هفته گذشته مسابقات ماتادور به پایان رسید. با اینکه ماموران او دوستان من هستند، نه پلیس را می شناختم، نه دزد را باور می کردم و نه ماجرا را.

بیشتر بخوانید  ژست آنلار حبیبی در سال گذشته

آیا شخصیت ها را بر اساس بازیگران فعلی سریال نوشتید؟

ما متوجه شدیم که بازیگران با یکدیگر تعامل دارند. آنقدر کاندیدای نقش ها داشتیم که بالاخره به ترکیب فعلی رسیدیم و بر اساس آن ها نوشتیم.

همانطور که از کل داستان و بازیگران پیداست، فضای سریال بیشتر مردانه است.

نه. با دیدن سریال متوجه خواهید شد. در این سریال عجیب ترین عشق های قابل تصور وجود دارد. هر کدام از قهرمانان یک شریک دارند و زندگی خصوصی آنها روایت می شود.

نکته مهمی که بسیاری از فیلمسازان از آن آگاه نیستند، عدم تطابق وقایع داستان با زندگی واقعی است. آیا رویدادها در کودکان نسبتاً کوچک واقعی هستند یا فانتزی؟

کاملا واقع بینانه بچه های نسبتا بد سریالی است که مردم می توانند در ازای ظاهر شخصیت ها آن را تماشا کنند.همه چیز در این سریال شبیه زندگی است. تمام تلاش ما این بود که مردم به جامعه تعلق داشته باشند. هفته گذشته مسابقات ماتادور به پایان رسید. با اینکه ماموران او دوستان من هستند، نه پلیس را می شناختم، نه دزد را باور می کردم و نه ماجرا را. من هرگز معادل این افراد را در جامعه ندیده ام، اما در داستان ما همه مردم روی زمین می ایستند. داستان مضمونی دارد که کلید شکل گیری آن بود.

این سریال داستانی در مورد افرادی است که برای اولین بار چیزی را تجربه می کنند. عشق، دزدی، زندان، طلاق، شکست و… همه چیز در این داستان برای اولین بار بود. در غیر این صورت باید پرچم شکست را بالا ببریم، یعنی همه چیز طبیعی و باورپذیر باشد. این یک دزدی عجیب نیست، نه مردم ابرمرد هستند و نه پلیس ها خیلی باهوش هستند. همه چیز در اندازه طبیعی خود است.

این پسرهای بد

سریال درباره بچه های نسبتا بد دارای پنج شخصیت اصلی است که چهار نفر از آنها درگیر دزدی از یک موسسه خیریه هستند. این شخصیت ها عبارتند از:

هامیوان با بازی اشکان خطیبی. او پسر جاه طلبی است که می خواهد یک شبه صد سال زندگی کند. او اصلاً نمی خواهد به طبقه اجتماعی خود نگاه کند. او به هر قیمتی می خواهد وارد طبقه بالای جامعه شود.

بیشتر بخوانید  تغییر فاحش در چهره یک زن دیگر به نام هسروف شکیبایی پس از 14 سال!

بچه های نسبتا بدی

سمیرا نقش میلاد کی مرام را بازی می کند. او یک مکانیک در شهر داشت، اما اکنون بیکار و ورشکسته است. او هرگز نمی توانست برای همسر و فرزندانش کاری درست انجام دهد. او از این بابت نگران است، به خصوص که همسرش نیز باردار است.

بچه های نسبتا بدی

میلاد کی مرام در بچه های نسبتا بد

میلاد کی مرام در بچه های نسبتا بد

رهی با بازی علی طباطبایی. او پسری است که به خاطر یک اشتباه بسیار بزرگ برای پدرش مشکل عجیبی ایجاد کرد. پدرش پول را برای پرداخت بدهی گرفت تا آنها به زندان نروند. پدرش توان پرداخت این وام را ندارد و با وجود بیماری راهی زندان می شود. حالا هر کاری می کند تا پدرش را بیرون کند.

بچه های نسبتا بدی

اما طباطبایی در سریال نسبتا ضعیف کودکانه

بچه های نسبتا بدی

تورج با بازی یوسف تیموری. تئورسین مغز متفکر سرقت است، یکی از کسانی که برای ازدواج دسته جمعی خیریه با رویای دریافت 10 سکه به عنوان جایزه ثبت نام کرد. پادووی یک صراف است که شوخی او درباره ایده سرقت جدی می شود.

بچه های نسبتا بدی

یوسف تیموری در سریال نسبتا بد کودکانه

بچه های نسبتا بدی

عطا را حمید گودرزی بازی می کند. او پسری مهربان از خانواده ای فرهیخته است که به خاطر مهربانی و صداقتش مدتی مورد آزار و اذیت قرار گرفت و زندانی شد. حالا که او آزاد شده است، آن چهار جوان سکه های صدقه او را می دزدند و این آغاز ماجراهای دیگری برای او است.

بچه های نسبتا بدی

حمید گودرزی در بچه های نسبتا بد

بچه های نسبتا بدی

طلا را شهرزاد کمال زاده بازی می کند. بازیگر جوان سینما و تلویزیون با بازی در سریال هزاران چشم ساخته کیانوش عیاری اولین تجربه خود را در عرصه سریال های تلویزیونی تجربه کرد. از تجربیات او در عرصه سینما می توان به «روزگار کریب»، «راه دراز»، «ببخش و نه» در عرصه تلویزیون و «دیروز باباتو دیدیم آیدا»، «سه زن» و «همه خانه» اشاره کرد.

وی درباره حضورش در سریال سیروس مقدم گفت: «بچه های نسبتا بد» دومین تجربه من با سیروس مقدم بعد از «کابوس» است که در این سریال در نقش طلا ظاهر شدم. طلا نقشی است که مخاطب باید کم کم با آن آشنا شود زیرا او شخصیتی چند بعدی و پیچیده است و مطمئنم بینندگان این سریال احساسات متفاوتی نسبت به این نقش خواهند داشت.

شهرزاد کمال زاده

شهرزاد کمال زاده در سریال بچه های نسبتا بد

شهرزاد کمال زاده

گردآوری: مجله اینترنتی دالگرم


دیدگاهتان را بنویسید