مجله گردشگری

پربازدیدترین‌ها
لینک های مفید

جنایت وحشتناک در تهران; ماجرای قتل 5 نفر و زخمی شدن 4 مامور پلیس

به قلم زود نیوز
به قلم زود نیوز
سرفصل‌های مقاله



به گزارش سلام نو به نقل از همشهری آنلاین، جوان 24 ساله ای که در شهریار 5 نفر را به قتل رساند و چهار مامور پلیس تهران را به ضرب گلوله تیراندازی کرد، به تشریح انگیزه خود از این اقدام هولناک پرداخت.

ساعت 7 صبح جمعه تیراندازی در روستای بالابان شهریار اهالی را به وحشت انداخت. تیراندازی در زمین متعلق به یک سازمان دولتی رخ داد. داخل میدان پادگانی بود با چند نگهبان. شش نفر از آنها مورد اصابت گلوله قرار گرفتند، اما آمبولانس متوجه شد که چهار نفر فوت کرده اند و دو نفر برای مداوا به بیمارستان منتقل شدند.

اما صبح روز بعد یک نفر دیگر جان خود را از دست داد و تعداد کشته شدگان به پنج نفر رسید. پلیس و با شروع تحقیقات مشخص کردند که علت تیراندازی هولناک پسری بوده که پیش از این به همراه پدرش روی زمین دیده شده بود. او تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه صبح دیروز اتفاق دیگری افتاد.

تیراندازی در پایتخت

تیم ویژه مجرمان کلاهبردار تا روز گذشته در جستجوی قاتل فراری بودند که تیراندازی در خیابان طالقانی به پلیس پایتخت اعلام شد. گزارش ها حاکی از آن است که این جوان در حالی که اسلحه در دست داشت به سمت ماموران پلیس در مقابل پاسگاه پلیس فلسطین شلیک کرد و چهار نفر از آنها را مجروح کرد اما قبل از اینکه موفق به فرار شود دستگیر شد. با دستگیری این مرد مشخص شد قاتل فراری است که بامداد جمعه 5 محیط بان بی گناه را در شهریار کشته است.

سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی تهران دیروز با اشاره به دستگیری این قاتل سابقه دار گفت: همکار ما در بازداشت هستیم. با دستگیری وی مشخص شد که او همان قاتلی است که روز جمعه در شهریار مرتکب جنایات مسلحانه شده و روز شنبه قصد آسیب رساندن به افراد دیگر را داشته که موفق نشده است.

بیشتر بخوانید  آمار کرونا ۲۶ آبان ۱۴۰۰؛ ۱۲۵ ایرانی دیگر قربانی کرونا شدند / شناسایی ۶۲۵۱ مبتلای جدید -

سردار رحیمی گفت: متهم 24 ساله است و گلوله های شلیک شده در این حادثه همان گلوله های شلیک شده روز جمعه در شهریار است.

وی ادامه داد: انگیزه این فرد از کشتن نگهبان، اختلاف مالی بوده و مشکل امنیتی وجود ندارد. در همین حال محمد شهریاری، رئیس دادگاه کیفری استان تهران نیز گفت: متهم پس از دستگیری برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد.

گفتگو با متهم؛ لیست ناقص قاتلان

متهم عنوان می کند که قصد ترور مدیران سازمان دولتی که با آنها اختلاف داشته است، بوده است. زیرا به گفته وی، این افراد می خواستند بخشی از کشور مورد نظر او و خانواده را تصاحب کنند. گفتگو با او را بخوانید.

ماجرای اصول و دعوا با سازمان دولتی چه بود؟

حدود 20 سال پیش پدرم در شهریار زمین خرید و حتی اسنادش موجود است. حوزه مال سازمان دولتی بود و اشراف مال ما. چند سال پیش این سازمان چندین پادگان در چهار طرف کشور راه اندازی کرد و نگهبانانی را که در این پادگان زندگی می کردند استخدام کرد.

از طرفی چون روسا برای ما بودند، پدرم از چند سال پیش شروع به کاشت درختان میوه در آنجا کرد، اما این سازمان برای اینکه سهمی نداشته باشیم درختان را قطع کرد و می خواست زمین های این را تصاحب کند. مسیر. این موضوع ما را به اختلاف انداخته است.

اگر سند داشتی پس چطور می خواستند کشورت را بگیرند؟

همیشه می گفتند زمین را به شرکت واگذار کنید. از طرفی کارگران آنجا چندین بار پدرم را کتک زدند و من دو سال پیش تصمیم گرفتم انتقام بگیرم.

بیشتر بخوانید  درخواست نیروهای انتظامی از مردم؛ این قاتل را شناسایی کنید + عکس

بعد از 2 سال از اجرای طرح انتقام چه گذشت؟

خیلی وقت بود که نمی خواستم برنامه هایم را عملی کنم. من حتی برای این منظور از شهر اسلحه خریدم. هر جمعه که از خواب بیدار می شدم با خودم می گفتم امروز وقت برنامه ریزی است اما هر بار اتفاقی می افتاد و نمی توانست اتفاق بیفتد تا اینکه روز قبل با پدرم دعوا کردم و او گفت تو خیلی درمانده ای. مگه من نمیتونم کاری بکنم این حرف پدرم برعکس شد تا نقشه هر چه زودتر عملی شود. پس اسلحه را برداشتم و روی زمین رفتم.

چگونه نگهبانان را کشتید؟

ساعت 7 صبح جمعه بود که وارد کشور شدم. می خواستم از مدیران آنجا انتقام بگیرم و می خواستم مدیران را بکشم و فکر می کردم آنجا هستند، اما وقتی وارد یکی از کیوسک ها شدم و نگهبان اجازه نداد بروم، به او شلیک کردم و در را بستم و آمدم. بیرون به همین ترتیب به سراغ کیوسک های دیگر رفتم و به سمت نگهبانان تیراندازی کردم. حتی دو نفر را به یاد دارم که قصد فرار از من را داشتند اما من آنها را هدف قرار دادم.

گناه نگهبان چی بود؟

در هر صورت آنها نقطه قوت سازمان بودند.

آنها نقطه قوت سازمان نبودند و از یک شرکت نیروی انتظامی بودند که در محله نگهبانی می دهد.

من این را نمی دانستم می خواستم بروم پیش نگهبان و آنها را بکشم. شما نمی دانید که ما چقدر به خاطر این مملکت مورد آزار و اذیت و آزار قرار گرفته ایم. در کودکی فقط عذاب های پدرم را به خاطر می آورم. به حدی که وقتی 18 ساله شدم از سران سازمان دلخور شدم و تا انتقام نگرفتم آرام نشدم.

بیشتر بخوانید  تلسکوپ فضایی جیمز وب دچار نقص فنی شده است

بعد از فرار کجا رفتی؟

به شهرهای اطراف تهران رفتم و شب را در رباط کریم گذراندم.

چه شد که به خیابان طالقانی رفتید؟

من به خاطر شغلم به خیابان طالقانی رفتم و این خیابان را می شناختم. وقتی به آنجا رفتم، افسران را دیدم. از اتوبوس پیاده شدم و فکر کردم ماموران مرا شناسایی کرده اند و قصد دستگیری من را دارند. من هم برای جلوگیری از دستگیری به سمت آنها شلیک کردم و چهار نفر را مجروح کردم. سپس یکی از ماموران خود را به سمت من پرتاب کرد و من را دستگیر کرد.

وقتی به سمت افسران شلیک کردید، فکر نمی کردید که افسران هم کشته شوند؟

خوش شانس بودم که زنده ماندند. فقط می خواستم جان مدیران سازمان را بگیرم.

ممکن است به این مطالب نیز علاقه‌مند باشید.
نظرتون رو بنویسید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *