معنی مامور
معنی مامور عامل، کارگزار، مسئول، پاسبان، پلیس، فرستاده میباشد .
هم خانواده مامور
امور
ماموریت
امر
مور
سمور
اُمرا
امیر
امارت
مترادف مامور
عامل
نماینده
مامور
وکیل
گماشته
پیشکار
متضاد مامور
آمر
فرمانده
ویران
جمله سازی با مامور
مامور پاسگاه محله با مهربانی با ما رفتار میکند .
پدر سارا مامور اداره آب بود .
مامور به معنی مسئول است .
پدر من به ماموریت رفته است .
مامور شهرداری به گل های پارک آب داد .
جدول جمله سازی با حروف الفبا
جمله سازی با مامور برای پایه دبستان : برای رشد و شکوفایی ذهن فرزندان خود و دیگر کاربران نظرات و جملات خود در مورد هم خانواده و متضاد کلمه مامور را انتهای همین صفحه برای ما ارسال نمایید .