جملات زیبای خسرو شکیبایی
مهربونها تنها مشکلشون اینه که فکر میکنن بقیه هم مثل خودشون مهربونن
ای کاش یاد بگیریم
واسه خالی کردن خودمون
کسی رو لبریز نکنیم
استاد خسرو شکیبایی
خسرو شکیبایی می گفت: بعضی وقت ها روزگار ؛
یکی طوری می سوزونتت که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن،
بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنه که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن.
زمانه ایست که خیلی خیلی ، چیزها آنطوری که بود یا باید باشد نیست.
برخی آدم ها
تنها به یک دلیل از مسیر زندگی ما می گذرند تا به ما درس هایی بیاموزند ؛
که اگر می ماندند هرگز آن درس ها را یاد نمی گرفتیم …
قدیما بهش میگفتن یقه آخوندی،الان بهش میگن یقه دیپلمات… حالاشما بگو ، آخوندامون دیپلمات شدن یا دیپلماتامون آخوند؟
خواب می بینم که در کنار دریا هستم و با عده ای آشنا و غریبه به سویی می روم….انسان از آن چیزی که بسیار دوست می دارد خود را جدا می سازد.در اوج خواستن نمی خواهد… در اوج تمنا نمی خواهد.دوست می دارد اما در عین حال می خواهد که متنفر باشد.امیدوار است اما امیدواراست امیدوار نباشد.همواره بیاد می آورد اما می خواهد که فراموش کند….
من اعتراض دارم به رنگ سرخ که سوزاننده است، به آبی که سرده، به زرد که رنگ جداییه، به هر رنگی که رنگ روح زندگی توش نیست، چون به عقیده شخص خود من جناب رییس، رنگ روح زندگی سبزه… فقط سبز!
ببین دلخوری، بـــاش.عصبانی هستی، بـــاش.قهری، باش. هر چی می خوای باشی باش ولی حق نداری با من حرف نزنی. فــهمیــــــدی ؟…… دکلمه شعری از گروس عبدالملکیان یادم بده چگونه بخوانم تا عشق در تمامی دل ها معنا شود یادم بده چگونه نگاهت کنم که تردی بالایت در تندباد عشق نلرزد زیبا آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را احساس می کنم آنگونه عاشقم که نیستان را یکجا هوای زمزمه دارم آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است زیبا چشم تو شعر چشم تو شاعر است من دزد شعرهای چشم تو هستم
تا زنده ای
در برابر کسی که به
خودت علاقه مند کردی
مسئولی…
خسرو شکیبایی
برای زیبا زندگی نکردن ؛ کوتاهی عمر را بهانه نکن
عمر کوتاه نیست . . . ما کوتاهی می کنیم ! ! !
زنده یاد خسرو شکیبایی
از آدمها بُت نسازید…!!!
این خیانت است…
هم به خودتان ..هم به خودشان…!
خدایی میشوند که خدایی کردن نمیدانند…!
و شما در آخر می شوید سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته
” مرحوم خسرو شکیبایی “
آقای رئیس، این خانوم ، این آقا و فک و فامیلاشون دست به دست هم دادن که منو نابود کنن. پاسبان گذاشته سر محل که منو دستگیر کنه… انگار من جنایت کردم. حالا هم باید نفقشو بدم … هم خونه رو بدم ، هم مهریه رو بدم … هم بچه مو بدم ، هم شرفمو بدم . چرا؟ چرا؟ من نمی تونم طلاق بدم؟ من نمی تونم . این زن ، این زن سهم منه، حق منه، عشق منه … من طلاق نمی دم…
تو میخوای من اونی باشم که واقعن تو میخوای من باشم ؟ اگه من اونی باشم که تو میخوای ، پس دیگه من ، من نیست . یعنی من خودم نیستم …
خسرو شکیبایی : پیام واتس آپی و تلگرامی از خسرو شکیبایی ، استوری و استاتوس از خسرو شکیبایی، اس ام اس از خسرو شکیبایی، جملات کوتاه و زیبا از خسرو شکیبایی ، پیامک از خسرو شکیبایی
تهیه و گردآوری مجله دلگرم
جهان باورصاد