بیت فوق از مولانا تا مولانا بلخی است که چون در بین افراد و جوامع بشری نمونه های فراوانی پیدا می کند به ضرب المثل تبدیل شده است.
جعبه داخلی چیزی جز یک نفرین نبود
در مَثَل وقتی انسان سختی می کشد و به قبرستان یا صندوقچه ای می رسد، از انبوه ذائقه ها و شادی های ناشناخته نقشه هایی برای زندگی آینده خود می کشد، اما همین که صندوق را باز می کند، فقط یک مشت است. خاکستر و زباله
در اینجا ناباوری او به زمین و زمان اوج می گیرد و به کنجکاوی دیگرانی که محتویات جعبه را زیر سوال می برند، نفرین می کند و پاسخ می دهد:
“جعبه داخلی چیزی جز یک نفرین نبود”