بسیاری از اتوبوس ها در مسیر مرگ پیچ خورده و مسافران خود را به گرد و غبار روزهای مه آلود برگردانده اند. از این کاروان ها ، گرمای چند سفر هرگز فراموش نمی شود.
به گزارش ایسنا ، این روزنامه همشهری وی می نویسد: «التهاب تاول بر روی قلب قلب است. هنگام جاده ها ، برای تأکید بر مسافت دست به دست هم دهید. اتوبوس در منحنی گم شده است و خون روشن ترین مدرکی است که امروز می دانیم. ریحان شمال غربی را پر می کند و عروس ها دیگر رنگ سفید را پیراهن نمی دانند. اکنون اتوبوس مرگ در حال برخورد به سنگ است. شاهدان تاول در قلب خود دارند ، و روزنامه ها با قلم های سیاه خود به منحصر به فردترین خطوط برای مرگ دوستان تبدیل می شوند. من درباره مرگ ، درباره اتوبوس ها و کسانی که در سایه سفر در جاده ها سفر می کنند ، می نویسم. بازده برگشت پذیر نیست. از سالهایی که اتوبوس مرگ حافظه نویسندگان را تسخیر کرد ، تا ماهی که مرگ به سربازان رسید و پس از ناجی طبیعت ، روزنامه نگاران ، به رزمندگان علم روی آورد ، بسیاری از اتوبوس ها در جاده مرگ و مسافران خود را در غبار روزهای مه آلود آنها را به سفرهای برگشت ناپذیر برد. از این کاروان ها ، گرمای چند سفر هرگز فراموش نمی شود.
2 جولای 1400؛ پول نقد
حدود 30 نفر بودند. 20 روزنامه نگار و بقیه از ستاد احیای دریاچه ارومیه و چند نفر از سازمان محیط زیست. مسیر آنها محدود بود. تا ساعت 6 بعد از ظهر ، زمانی که آنها در اطراف حادثه ایستادند. ستاد احیای دریاچه میزبان مرگ بود. وقتی بوی لنت بینی را پر کرد ، اتوبوس جاده های فرعی را انتخاب کرده بود تا به آنجا برگردد. زمینی و باریک ، یک طرف دره و طرف دیگر صخره. همه از سرعت کم اتوبوس شکایت داشتند. اعضا و افسران روابط عمومی با یک ماشین شاسی بلند به جلو می رفتند. در آن لحظه شخصی فریاد زد تا کمربندهای خود را ببندد. صندلی هایی بودند که کمربند ایمنی نداشتند. یکی فریاد زد: “برو به کوه ، اتوبوس سخت به سنگ برخورد کرد.” ابتدا شیشه ها شکستند ، سپس اتوبوس افتاد و ماشین واژگون شد. آنها پایین آورده شدند. همه اینها در 30 ثانیه اتفاق افتاد. بعضی ها از اتوبوس پیاده شدند. مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی در طول سفر زیر بدن سنگین اتوبوس مرگ رها شدند. بسیاری دیگر زخمی شدند و بسیاری از ما در راه مرگ جان باختیم.
3 ژوئیه 1400؛ جاده دهشیر
جاده دهشیر به آباده دارای شیب تندی است که برای رانندگان کاملاً شناخته شده است. اما در آن روز راننده اتوبوس هنگامی که ترمزهایش کار نمی کند ، شیب را متوجه شد. در شیب تند ، سربازان بوی مرگ می دادند. کسانی که بخشی از وظیفه خود را صرف شناختن علم نیز کرده اند. اتوبوس مسافربری ، هنگام مرگ ، با سرعت نزدیک به 145 کیلومتر پشت کامیونی که در کنار جاده متوقف شد ، تصادف کرد. اما همه این گریه ها در یک کلمه خفه می شوند؛ متاسف. در پشت کلمه “متاسفم” اکنون سه سرباز معلم ، یک افسر پلیس مسئول حفظ امنیت سربازان ، و یکی از سرنشینان تریلر و 34 نفر دیگر که برای گذراندن مراحل از Abade به Abade در جاده بودند ، دفن شده اند. آموزش در آغاز خدمت خود را در خون گرفته است. در این بیانیه آمده است: “اتوبوس شخصی و راننده نیز غیرنظامی هستند.” وی افزود: “یكی از دلایل ورود دادگاه نظامی نظارت بر وضعیت قربانیان و همچنین حمایت از روند تحقیقات برای یافتن دلایل حادثه ، شناسایی عاملان و جلوگیری از وقوع چنین حوادثی است.”
10 جولای 2016؛ سنندایی
این بار تانکر سوخت به سمت اتوبوس مسافربری سنندای – تهران حرکت کرد. سانجی یک بار با چشمان خود دید که اتوبوس مسافربری او آتش گرفته است. 11 نفر کشته و 5 نفر زخمی شدند. دلیل آن اقدام غیرقانونی راننده اتوبوس هنگام سوار شدن به مسافر است. به دلیل شدت سوختگی ، اجساد قابل شناسایی نبودند و آزمایش های DNA اسامی قربانیان را مشخص کرد. نقص فنی در ترمز مخزن سوخت دلیل این حادثه است.
د دی ۱۳۹۷؛ تهران
به نام این ایستگاه توجه کنید. “کتابخانه”! در نزدیکی این ایستگاه ترمز متوقف شد. همان ترمزي كه دانشجويان دانشگاه تهران را براي تحقيق به شكل كوتاهي همراه كرد و شوك بزرگي را براي ما به همراه داشت. اتوبوس واژگون شد. 10 کشته و 28 زخمی در دانشگاه باقی مانده اند. بسیاری از مجروحان آن روز در سالهای بعد تحت درمان قرار گرفتند. به گفته دانش آموزانی که برای همیشه در گوشه ای از ترس حادثه را حمل می کنند ، اتوبوس نزدیک ایستگاه کتابخانه دانشگاه ، پس از عبور از دست اندازها ، شتاب گرفت و ناگهان از گوشه پرید. اتوبوس فرسوده یکی از گروه های مصرفی دانشگاه است که هرگز از ایمنی کافی برخوردار نبوده است. سپس راه جلوگیری از عدم مسئولیت تأثیر راننده اعلام شد. اما علت آن زیاد مشخص نشد و نیروهای اورژانس و دانشجویان زنده مانده تهران آن را تکذیب کردند.
10 سپتامبر 2017؛ فارس
آنها باید بسیار خوشحال بودند. اردوها اینگونه است. کلی خاطرات و غذا در خود دارد. حیف برای آن سرهای پرشور دانشجویان دختر که هرمزگان را به مقصد ارتش شیراز ترک کردند. در نزدیکی داراب در استان فارس ، استان هرمزگان اعضای گروه فرزانگان خود را كه شامل اعضای یك سازمان دانش آموزی دوره متوسطه اول و دبیرستان برای پیوستن به ارتش قطبی به شیراز بود ، از دست داد. 9. یک نفر کشته و 34 نفر زخمی شدند. گزارش شده است که سیزده نفر به شدت زخمی شده اند. دیگری در صحنه جان باخت. سرمربی و کمک راننده نیز در این حادثه جان خود را از دست دادند.
۲ تیر ۱۳۹۵؛ نی ریز
در ساعت 1:20 بامداد در محور نیریز – فارس ، سربازان پادگان صفر پنج کرمان دریافتند که سوار اتوبوس مرگ شده اند. اما این حادثه به قربانیان او فرصت زیادی برای پایین آمدن نداد. در نتیجه 14 سرباز و 6 راننده کشته و 60 نفر زخمی شدند. اما علت آن انحراف از جاده و آسیب رسیدن به راننده است. منصور صفری ، دانش آموخته دانشگاه فنی همدان ، نیز در همان اتوبوس درگذشت. اما یادشان دو روز بعد در اجرای نمایش “مجلس ضرب و شتم” ، به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی محمد رحمانیان در سالن اصلی تئاتر شهر گرامی داشته شد و برای همیشه ضبط شد.
17 مارس 1997؛ لرستان
ما چندین سال است که مریم میرزاهانی را از دست داده ایم. بازماندگان اتوبوس دانشجویی دانشگاه شریف. اما بین این دو تاریخ سود و زیان ، نبوغ ریاضی دنیا متولد می شود. در آخرین ماه سال 1997 ، مردم ایران شوک بزرگی را در حافظه ملتهب خود تجربه کردند. اتوبوس حامل دانشجویان شریف تصادف کرد. هفت دانشجوی دانشگاه فنی شریف ، نوابغ کشور در راه بازگشت از بیست و دومین دوره مسابقات ریاضیات که در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد ، به خاک سپرده شدند. علاوه بر این ، دو معلم و دو راننده اتوبوس کشته شدند. اتوبوسی با شعرخوانی و شاهنامه خوانی به تهران نزدیک می شود که ناگهان از زندگی دور شد. شش نفر از آنها در نخبگان ریاضی دانشگاه فنی شریف به خاک سپرده شدند. افرادی مانند رضا صادقی ، دارنده مدال طلای بازی های المپیک جهانی ، آرمان بهرامیان ، علیرضا سایبان و علی حیدری ، فرید کابلی ، مهتاب مهرآبادی و مرتضی رضایی ؛ دانش آموزانی که در مسابقات ریاضیات کشوری و بین المللی به عنوان برنده ثبت نام کرده اند.
انتهای پیام