آخرین روزهای بهمنی امسال بود که مرد جوانی که مدیر یک کارگاه کوچک صنعتی بود برای دیدن چهره نگران همسرش به خانه بازگشت و دختر در حالی که اشک می ریخت مدعی شد که خبری نشده است. دخترشان از ظهر بود و همه جا را جست‌وجو کرده بود.. عصیان کرد اما از سمانه نتیجه‌ای نگرفت.
مرد جوان که نگران دختر 21 ساله خود بود خیلی زود به کلانتری یکی از شهرهای شمالی کشور رفت و از پلیس خواست تا ردی از سمانه پیدا کند.
موران در تحقیقات از پدر سمانه ها متوجه شد که دختر جوان بیمار عقب مانده ذهنی است و بیشتر اوقات در خانه بوده و هر وقت می خواست به جایی برود، همیشه یکی از اعضای خانواده اش را همراهی می کرد.
در ابتدا کارآگاهان فرض کردند دختر جوان به دلیل بیماری بدون مشورت با اعضای خانواده خانه را ترک کرده و راه خانه را گم کرده است، تحقیقات پلیسی در این زمینه آغاز شد اما هیچ ردی از سمانه در شهرستان پیدا نشد.
تحقیقات فنی ادامه یافت و ماموران پلیس متوجه شدند یکی از کارگران کارگاه صنعتی پدر سمانه نیز از همان روز ناپدید شده و هیچکس از وی اطلاعی ندارد.
تیم پلیس به سراغ خانواده این مرد جوان که چهار فرزند دارد رفتند و همسرش مدعی شد که ارشایا طبق معمول خانه را ترک کرده تا سرکار برود اما دیگر خبری از او نداریم.
ماموران هر دو خانواده در تحقیقات متوجه شدند که ارشایا با کارفرما رابطه خوبی دارد و ملاقات خانوادگی دارند و هیچ تفاوتی بین آنها وجود ندارد و در اولین قدم فرضیه انتقام بسته شد اما ناپدید شدن ارشایا و سمانه سناریوی مرموزی را ارائه کردند که او روی سر پلیس گذاشت.
پیدا کردن سامانا
یک هفته از ناپدید شدن سمانه می گذشت که یکی از بستگان او در تهران با خانواده دختر گمشده تماس گرفت و گفت که دخترشان به خانه آنها بازگشته است.
سناریویی مرموز جلوی چشم ماموران رخ داد و خانواده سمانه به سرعت خود را به تهران رساندند و با دیدن سمانه در خانه اقوامش ابتدا تصور کردند دخترشان به دلیل بیماری بدون اطلاع خانواده به تهران سفر کرده است و سپس او به آنجا رفت. با بستگانش خانه اما سمانه وقتی جلوی خانواده اش بود ادعای عجیبی کرد.
سمانه 21 ساله مدعی شد که در این مدت نزد ارشیا بوده و پس از یک هفته اقامت در ویلا او را به جلوی درب این خانه آورده و متواری شده است.
دستگیری ارشایا
تحقیقات پلیسی برای دستگیری ارشیا آغاز شد و ماموران از دختر جوان مطلع شدند که این مرد سمانه را هدف نیت شوم خود قرار داده است.
مراقبت ها ادامه داشت تا اینکه ماموران متوجه شدند ارشیجا در منزل یکی از دوستانش در جنوب تهران زندگی می کند، در این مرحله تیمی از ماموران به دستور نماینده قوه قضائیه و پس از هماهنگی های لازم به تهران سفر کردند. و شناسایی مخفیگاه عرشیا در عملیات غافلگیرانه این مرد شرور دستگیر شد.
ارشایا که چاره ای جز اعتراف نداشت به ماموران گفت: سال هاست که به خانواده سمانه سر می زنم و در کارگاه پدرش کار می کنم، نمی دانم چگونه آن وسوسه شیطانی به ذهنم خطور کرد.
این مرد شیطان صفت افزود: هفته گذشته به جلوی درب منزل پدری سمانه رفتم و دختر را به بهانه بردن او به خانه خاله ام سوار ماشین کردم اما به شهر چالوس رفتم و ویلا اجاره کردم و در طول این بار نقشه شومی در سر داشتم که آن را اجرا کردم
وی ادامه داد: از آنجایی که می دانستم سمانه بیماری روانی دارد فکر می کردم در این هفته چیزی از اتفاقاتی که برایش افتاده به خاطر نمی آورد و همه فکر می کنند سمانه از شمال به تهران آمده و هیچکس متوجه کار من نشده است. اما وقتی ماموران به سراغ من آمدند و متوجه شدم سمانه همه ماجرا را گفته و من را لو داده است، شوکه شدم.
سرانجام این مرد گفت: متاسفم و نمی دانم چگونه این کار را کردم.
بر اساس این گزارش، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران پس از اعتراف متهم به عمل شوم خود، آن را در اختیار ماموران کلانتری محل ربوده شدن این دختربچه واقع در یکی از شهرهای شمالی قرار داد. ادامه تحقیقات به دادسرای همان شهرستان ارسال شد.
منبع: رکنا