بیوگرافی و زندگینامه نگین معتضدی
نگین معتضدی (زادهٔ ۳ مهر ۱۳۶۴) بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است. او در سریال ویلای من به کارگردانی مهران مدیری شناخته شد و در سریالهای گذر از رنجها، تکیه بر باد و شاید برای شما هم اتفاق بیفتد و همچنین اپیزود چهارگاه سریال روزهای بهتر ایفای نقش داشت. او در برنامه دورهمی مهران مدیری به عنوان مهمان حضور داشت.
بیوگرافی نگین معتضدی: نگین معتضدی متولد 3 مهر 1364 در تهران می باشد. او متولد مهر 1364 می باشد و رشته بازیگری خوانده است. تحصیلات وی تا ترم ششم در دانشکده هنر و معماری است.
او اهل شمیران منطقه حصار بوعلی است. نگین معتضدی علاقه زیادی به ادبیات و خواندن کتابهای مختلف دارد. وی می گوید دوست دارد هر روز مطالعه کند. زیرا اعتقاد دارد خواندن کتاب باعث می شود تا به شناخت و درک بیشتر از آدمها برسد.
- زمینه فعالیت نگین معتضدی: تلویزیون، سینما
- ملیت: ایران
- تولد: 3 مهر 1364
- زارگاه: تهران، ایران
- پیشه: بازیگر، نویسنده
- سالهای فعالیت: 1387– تاکنون
محبوبیت و شروع بازیگری نگین معتضدی
او تجربه بازی در فیلم های زیادی را دارد. اما به دلایلی او در این فیلم ها انطور که باید دیده نشد. او در فیلم «شیرین قناری بود»شناخته شد و با سریال ویلای من ساخته مهران مدیری به محبوبیت خاصی رسید.
وی سپس با بازی موفق در سریالهای «گذر از رنجها»،«تکیه بر باد»،«شاید برای شما اتفاق بیوفتد»جایگاه خود را محکم کرد.
نگین معتضدی و خواهرش
نگین معتضدی یک خواهر به نام طلا دارد که فیلمنامه نویس سریال هایی همچون شاید برای شما اتفاق بیوفتد و چند تئاتر دیگر می باشد. نگین خواهر خود را الگوی خودش میداند و اکنون موفقیتش را مدیون خواهرش می باشد.
ازدواج و همسر نگین معتضدی
نگین معتضدی در سال 1395 با همسرش جواد خیرخواه ازدواج کرد.
نگین معتضدی و همسرش و سروش جمشیدی
آثار جدید نگین معتضدی
نگین معتضدی بعنوان یکی از بازیگران اصلی در فیلم «ساعت پنج عصر» ایفای نقش کرده است. و در سریال «سارق روح»که هم اکنون از تلویزیون پخش می شود بازی کرده است.
دوست صمیمی نگین معتضدی
او با فرزانه سهیلی بازیگر تئاتر دوستی صمیمانه دارد.
نویسندگی نگین معتضدی: او یک مجموعه داستان کوتاه به نام «من و چکمه های بنفش» نوشته است و ترجیح میدهد اگر شغل دیگری جز بازیگری داشته باشد آن نویسندگی باشد.
فیلم های نگین معتضدی
- فیلم های سینمایی
- تله فیلم راز – 1387
- سپید و سیاه – 1388
- خیابان یک طرفه – 1390
- شیرین قناری بود – 1390
- به خاطر مهدی – 1390
- دزد و پری – 1393
- لاله های واژگون – 1394
- ساعت 5 عصر – 1395
- سریالهای تلویزیونی
- سریال خلسه
- شاید برای شما هم اتفاق بیفتد – 1392
- مثل من، مثل تو – 1393
- گذر از رنجها – 1393
- تیکه بر باد
- کشیک قلب – 1395
- شهرک جیم – 1395
- روزهای بهتر – 1395
- دیوار شیشه ای – 1395
- سارق روح – 1397
- شبکه خانگی
- ویلای من – 1391
- شوخی کردم – 1392
- ابله – 1393
گفتگو و مصاحبه با نگین معتضدی
جراحی زیبایی نکرده ام و نمی کنم. وی درباره از دست دادن تعداد زیادی نقش بخاطر فرم بینی اش صحبت کرد و گفت هیچوقت حاضر نیست آن را عمل جراحی کند.
از چه زمانی وارد وادی هنر شدید؟
نگین: از زمانی که یادم میآید طلا بود و کتاب. او زودتر از من وارد کار شد. هیچوقت او و کتاب از هم جدا نبودند. همیشه در اتاقش در حال کتاب خواندن بود. قطعا حضور یک آدم کتابخوان در خانواده بهشدت تاثیرگذار است.
به خصوص روی خواهر کوچکترش. به نظرم خواهر بزرگتر یک جورهایی الگو است. شاید اگر طلا میرفت سمت مهندسی، من هم به آن سمت میرفتم. تاثیری که طلا در زندگی من داشته خیلی مهم است.
من حتی تئاتر را هم با طلا شناختم و حتی نخستین تئاتر زندگیام را با طلا رفتم. زمانی که طلا به رشته تئاتر رفت من میخواستم دامپزشکی بخوانم چون به حیوانات علاقه زیادی دارم. اما وقتی با او سر کارهایش رفتم، دیدم به آن محیط و کار علاقه دارم و رفتم دنبال مسیری که او رفته بود.
حالا که سه کار قوی در عرصه طنز در کارنامه کاریتان ثبت کردید، خودتان را بازیگر طنز میدانید ؟
من مصرانه میگویم که بازیگر طنز نیستم و اصلا بلد نیستم و اگر بخواهم جوکی را برای دوستانم بگویم آنقدر بیمزه میگویم که هیچکس نمیخندد.
بهخاطر همین خوب میدانم مولکولی از طنز در من وجود ندارد. در کارهای طنزی که تا به امروز بازی کرده بودم مثل «ویلای من» شخصیتی جدی داشتم که در موقعیتی طنز قرار گرفته است و پارادوکس این شخصیت جدی در کنار شخصیتهای طناز، باعث ایجاد موقعیتهای طنز میشد.
این اتفاق در «شوخی کردم» هم وجود داشت. در سریال «ابله» هم من نقش سه شخصیت متفاوت با گریمهای جذابی که کار استاد اسکندری بود را ایفا میکردم و مخاطب باز شخصیت طنزی نمیدید.
اما در «شهرک جیم» سعی شده کاراکتر من کمی بهسمت طنز برود البته این اتفاق با لودهبازی و ادای دیالوگ و حرکات عجیب و غریب نمیافتد بلکه در صفات این شخصیت که در برخی از خانمها وجود دارد اغراق شده است.
چقدر مهران مدیری در تغییر مسیرتان به سمت آثار طنز و حضور در این حوزه تاثیرگذار بود؟
قبل از همکاری با مهران مدیری من نه پیشنهاد طنز و نه علاقهای به فعالیت در این حوزه داشتم و همانطور که از کارنامه کاریام مشخص است پیش از آن در آثار درام و ملودرام دیده شده بودم. اما با همه اینها چهکسی میتواند به پیشنهاد همکاری با مهران مدیری نه بگوید؟
تجربه همکاری با او برایتان چطور بود؟
صبح روزی که قرار بود به دفتر آقای مدیری بروم از شدت استرس به مادرم گفتم میخواهم تماس بگیرم و قرار را کنسل کنم و واقعا مواجهه با آقای مدیری که از سالها قبل جزو اسطورههایم بود برایم کار دشواری بود اما این برخورد بسیار خوب اتفاق افتاد.
و آقای مدیری با من که آن زمان نهایتا سه سریال و ده تله فیلم بازی کردم بسیار متواضعانه و فروتن برخورد کرد و من با خودم گفتم وقتی چنین ناخدایی هست من چرا سوار کشتی نشوم.
تلاشها و عملکرد مهران مدیری و گروه او باعث شد کاراکتر من در این سریال بهخوبی شکل بگیرد تا آنجایی که با گذشت چندسال از پخش سریال هنوز من را با نام هنگامه مهاجر یا خانم وکیل میشناسند.
گفتید نمیخواهید بازیگر طنز باشید؛ از اینکه در این عرصه بمانید نمیترسید؟
بعد از بازی در «ویلای من» پیشنهاد بازی در آثار طنز بسیار داشتم و حتی ترسیده بودم از اینکه در این ژانر بمانم و نتوانم شخصیتی جدی داشته باشم اما خدا را شکر با بازی در «گذر از رنجها»، آقای فریدون حسنپور توانست من را باز هم بهعنوان بازیگری برای نقشهای جدی جا بیندازد.
اما بعد از «ابله» واقعا قصد داشتم که دیگر در حوزه طنز بازی نکنم و حتی مصاحبهای هم داشتم و این نکته را گفتم که دیگر در آثار طنز بازی نخواهم کرد. اما همه چیز دست به دست هم داد تا در «شهرک جیم» هم حضور داشته باشم.
همانطور که خودتان اشاره کردید شما در سریال «ابله» کمال تبریزی هم حضور داشتید، با وجود اتفاقات و حاشیههایی که برای این سریال بهوجود آمد و نیمهکاره رها شد از حضور در آن پشیمان نیستید؟
خیر؛ شاید برای سریال «ابله» بازخورد و آن اتفاقی که سازندگان میخواستند نیفتاد اما با همه اینها کار کردن و آموختن از کمال تبریزی، گریم شدن توسط استاد اسکندری، حضور در گروهی حرفهای و آشنایی و همکاری با هانیه توسلی آنقدر برایم لذتبخش بود.
که اگر زمان به عقب هم برگردد باوجود تمام مشکلات و اتفاقات باز هم این کار را انجام میدهم.
اوایل امسال فیلم سینمایی «دزد و پری» را در اکران داشتید و درحالحاضر سر فیلمبرداری فیلم سینمایی مهران مدیری هستید، چرا انقدر دیر وارد سینما شدید یا بهتر بگویم چرا کمتر در فیلمهای سینمایی حضور دارید؟
من در سینما خیلی خوششانس نبودم. کار اولی که در این مدیوم بازی کردم بهکارگردانی قاسم جعفری، هیچوقت اکران نشد و همینطور کار دومم هم فقط در جشنواره فجر بهنمایش درآمد.
درحالحاضر «شک نرگس» را برای حضور در جشنواره فجر دارم اما جدا از همه اینها یکی از بهترین اتفاقات زندگی حرفهایام بازی کردن در فیلم سینمایی مهران مدیری است و برایم افتخار بزرگی بهحساب میآید که در اولین فیلم سینمایی او و مقابل دوربین استاد کلاری حضور دارم.
مدتی در تلویزیون بسیار پرکار بودید اما بعد به یکباره رویهتان تغییر کرد و در اصطلاح گزیدهکار شدید، علتش چه بود؟
من اوایل فعالیتام در عرصه بازیگری بسیار پرکار بودم و بهمدت چهار یا پنج سال بدونوقفه جلوی دوربین بودم تا حدی که یکبار پژمان بازغی بهشوخی به من گفت تو فقط در کانال کولر نیستی، ما هر کانالی میزنیم تو هستی…
اما وقتی که نام کارگردانان بزرگی چون مهران مدیری، کمال تبریزی، فریدون حسنپور، فریدون فرهودی و دیگر دوستان در کارنامه کاریام جای گرفت ناخودآگاه و بالطبع من بهعنوان یک بازیگر مجبورم سختتر انتخاب کنم چرا که توقعم حتی بالا میرود.
وقتی یک بازیگر تجربه حضور در کار حرفهای و با عوامل درجهیک را داشته باشد برایش کارکردن با گروههایی که مناسبات حرفهای را رعایت نمیکنند طبیعتا خستهکننده میشود.
مثلا این اتفاق برایم بعد از بازی در «گذر از رنج» های فریدون حسنپور بسیار پررنگ بود و بهخاطر حرفهای بودن آن کار دیگر به هر پروژهای راضی نمیشدم.
شما خواهر طلا معتضدی، یکی از بهترین و پرکارترین فیلمنامهنویسان تلویزیون هستید، چقدر حضور او در زندگی شخصی و حرفهای شما تاثیرگذار و پیشبرنده بود؟
داشتن خواهر نویسنده از کودکی روی من آنقدر تاثیر گذاشت که دیگر حتی لازم نبود در بزرگسالی از او تاثیر بگیرم وقتی خواهری داشته باشی که بهجای عروسکبازی برایت قصههای صمد بهرنگی را بخواند مسلما جهانی پر از تخیل خواهی داشت.
طلا چهار سال از من بزرگتر است و تمامی خاطرات من از او محدود میشود به اینکه او برایم قصه تعریف میکرد، کتاب میخواند یا برایم کارتون میخرید.
طلا من را با کتاب آشنا کرد و کتاب عنصر جداناپذیر زندگی من شد. طلا کاراکتری قوی دارد و برای من که در کودکی شخصیت حساس و زودرنجی داشتم، باعث شد تا بتوانم با اتفاقات زندگی راحتتر کنار بیایم.
در اوایل شروع فعالیتم شرایط بسیار دشوار بود و باید خودم را به همه و گروههایی که در آن بودم ثابت میکردم گاهی که کم میآوردم وجود طلا بهعنوان یک شخصیت قوی در کنارم تاثیرگذار بود تا بتوانم مسیرم را ادامه دهم.
مادر نگین معتضدی
بیشتر بخوانید:
بیوگرافی ایرج طهماسب + زندگی خصوصی
بیوگرافی حسین عرفانی دوبلور + تصاویر شهریور ۹۷
زندگینامه حسین محب اهری : از تولد تا مرگ
فاطمه معتمد آریا کیست + جنجال های وی در دوران بازیگری