موفقیت در کار تیمی
زمانی که افراد برای رسیدن به یک هدف مشترک گردهم میآیند، بسیاری از دینامیکهای بین فردی در موفقیت تیم موثر خواهند بود. گاهی اوقات اعضای یک تیم به خوبی با هم هماهنگ میشوند و میتوانند در هرکاری که انجام میدهند موفق شوند، با این حال بسیاری از تیمهای دیگر صرف نظر از منابع موجود، به نظر میرسد با شکست دست و پنجه نرم میکنند.
عوامل موثر در موفقیت کار تیمی
۱- انسجام
اولین عاملی که باید در نظر بگیرید این است که اعضای تیم با یکدیگر منسجم هستند یا خیر. زمانی که یک تیم بسیار منسجم است، تعهد و تمایل اعضا برای برتری تیم افزایش پیدا میکند. انسجام تیم یعنی اعضا یکدیگر را دوست داشته باشند، با هم کنار بیایند و به تواناییها و نظرات یکدیگر احترام بگذارند. اگرچه زیرنظر گرفتن این ویژگیها کار دشواری است، اما مدیران میتوانند به دنبال نشانههایی باشند که اعضای تیم به خوبی با یکدیگر همکاری میکنند و رابطهی خوبی دارند. همچنین مدیران گروه میتوانند تعیین کنند که آیا اعضای تیم به طور مساوی در بحثها و فعالیتهای گروهی شرکت میکنند یا اینکه به زیرگروههای گوناگون و منسجم تقسیم میشوند.
۲- ارتباطات
ارتباطات مناسب یکی از مهمترین عوامل موثر در موفقیت کار تیمی است. مکانیسمهای ارتباطی موثر برای رشد تیمهای موفق حیاتی است. برای درک عمق یک هدف و توافق بر سر راه رسیدن به این هدف، اعضای تیم باید روش موثر ارتباطی با یکدیگر را پیدا کنند. شاخصهای ارتباطات تیمی موثر عبارتند از: لحن مکالمه ملایم، تمایل به در نظر گرفته همه ایدهها، تمایل به افزایش تناوب روابط، تعارضات کارآمد و فرآیند تصمیم گیری موثر. علاوه بر این، سازمان باید برای تقویت انسجام تیم، رضایت کارمندان و انگیزه، در جایی که تیم قادر به حل تعارضات نیست، یک فرآیند تصمیم گیری کارآمد را به کار گیرد.
۳- همگنی
همگنی میزان تفاوت اعضای گروه با یکدیگر است. چالش مدیران در این رابطه، پیدا کردن تعادل مناسب میان یک گروه بسیار همگن یا ناهمگن است. هنگام ارزیابی همگن بودن تیم، یک مدیر میتواند شباهتها و تفاوتهای فردی، تحصیلات، مهارتها، تواناییها، پیشنیهی خانوادگی، پیشینهی فرهنگی و سطح درآمد افراد را در نظر بگیرد.
گروههایی که همگن هستند منسجمتر هستند و به راحتی میتوانند روشهای ارتباطی موثر را در کاهش تعارضات به کار گیرند. البته ناهمگنی در تیم دارای یک مزیت است. تنوع بالا در ویژگیهای فردی اعضا، خلاقیت را در تیم افزایش میدهد، اما از طرفی برقراری ارتباط موثر و انسجام گروه را به خطر میاندازد.
۴- تشخیص نقش
هویت نقش به این معناست که اعضای گروه قادر به پذیرفتن نقشهای مختلف در ساختار تیم باشند. مهارتها و دانش متنوعی که اعضا به تیم میآورند طیف وسیعی از قابلیتهای لازم برای رسیدن به هدف را فراهم میکند. مدیران باید عملکرد اعضا، گروه و پتانیسلها را زیر نظر بگیرند تا بهترین نقش برای هر فرد را شناسایی کنند. در غیر این صورت یک تیم نمیتواند بهترین عملکرد خود را ارائه دهد.
۵- ثبات
عامل پنجم از عوامل موثر در موفقیت کار تیمی، که بسیار هم مهم است، میزان پایداری و ثبات میان اعضا و رهبران پروژه است. تیمهایی که نرخ تغییر کمتری دارند، دارای انسجام گروهی بیشتر، ارتباط گروهی بهتر و تشخیص نقش کارآمدتری هستند. علاوه بر این، با ثبات بیشتر و تغییرات کمتر در گروه، مدیران راحتتر قادر به بررسی روابط و عملکرد گروه خواهند بود.
۶- اندازه گروه
با ارزیابی اندازه یک تیم، مدیران قادر به بهینه سازی عملکرد گروه خواهند بود. تعداد بیشتر اعضا در یک تیم، منابع بیشتری نیز برای رسیدن به هدف طلب میکند. با این حال، با افزایش اعضا احتمالا عملکرد گروه و مهارت گروه نیز افزایش مییابد. و البته در این صورت حفظ انسجام گروه و همگنی آن کار سختتری خواهد بود. برای ارزیابی اندازه مناسب یک گروه، مدیران باید هماهنگی گروه را تحت نظر بگیرند و ببینند که آیا همهی وظایف به طور همگن میان اعضا تقسیم شده یا خیر.
بیشتر بخوانید:
۱۰ مزیت کار گروهی برای رسیدن به اهداف و موفقیت