قانون جذب
در اندیشه نوین، باور و نظریهای مطرح است با این مضمون که افراد میتوانند با تمرکز بر روی افکار، آنها را وارد زندگی خود و دیگران کنند. این باورِ شبه علمی را با عنوان قانون جذب بارها خوانده و شنیدهایم. با تکیه بر باورهای قانون جذب باید پذیرفت که میتوانیم تجربههای منفی و مثبت را وارد زندگی کنیم.
در قانون جذب آمده که فرد و تفکراتش جملگی از انرژی بوجود آمدهاند. براساس قانون جذب افراد میتوانند با استفاده از چرخه انرژیهای همانند یکدیگر را جذب کنند،. جالب است بدانید که در قانون جذب اعتقاد براین است که فرد حتی با استفاده از انرژی میتواند در تغییر روابط و سطح سلامت خود نیز نقش داشته باشد.
افرادی که حامی پارادایم ذهن-قدرت هستند سعی میکنند با ترکیب تکنیکهای تایید، تجسم خلاقانه و تجدید شناختی، افکار منفی و خود تخریب را برافکار مثبت برتری دهند. با توجه به این فلسفه فرد میتواند با استفاده از تجسم خلاقانه افکار و احساسات مثبت را ترکیب کرده و از این طریق میتواند فرصتها و تجارب مثبت را به سمت خود جذب کند.
باید اشاره کرد که قانون جذب شبه علم است و از سوی بسیاری از محققان نفی و رد میشود.
تاریخچه قانون جذب
از اوایل قرن نوزدهم آموزههای “فینیاس کویمبی” تحت عنوان جنبش اندیشه نو مطرح شد. کویمبی در سنین جوانی مبتلا به بیماری سل شد. برای اینکه تحت درمان قرار بگیرد به نیو همسفیر سفر کرد و از خانه و کاشانهاش در لبنان دور شد.
او بعد از اینکه درمانش موثر واقع شد، مطالعات خود با موضوع ذهن در برابر بدن را شروع کرد. کویمبی هرگز از واژه آموزش قانون جذب استفاده نکرد و تنها توصیفات پایه او شباهت زیادی به قانون جذب داشت. اکثر مطالعات او منحصربه سلامت بود. او معتقد بود:
از آنجایی که بدن ما خانه ذهن است، بنابراین مشکل اساسی متوجه ذهن ماست. در این میان ما با اهمیتی که برای بدن قائل هستیم به آن ارزش و اعتبار میبخشیم. پس اگر ذهن تبدیل به یک باور شده با دخالت یک دشمن که ناپیداست شما مجبورید حتی درصورت اطلاع هم آن را در قالب یک عارضه بپذیرید.
با درنظر گرفتن این نظریه میتوان دشمن دیگران که ذهنشان است مبارزه کرد و سلامت را بازیافت. فرد میتواند این مبارزه را بصورت زبانی یا ذهنی انجام دهد تا هنگامی که اشتباهات برطرف شده و حقیقت پیدا شود. در اینجا حقیقت همان درمان بیماری شما خواهد بود.
برای اولین بار واژه قانون جذب در سال 1877 در کتاب هلنا بلاواتسکی محقق روسی چاپ شد. در این کتاب هلنا به عرفان و مباحث مرموز دوران کهن پرداخته است پس از او نویسندگان جنش اندیشه نو همچون رالف والدو تراین و پرنتایس مالفورد در اواخر قرن نوزدهم از واژه قانون جذب در آثار خود استفاده کردند.
آنها تصورات و باورهایی بیش از کویمبی داشتند. این نویسندگان معتقد بودند که قانون جذب جز سلامتی همه زوایای زندگی بشر را تحت تاثیر خود قرار میدهد. در قرن بیستم بحث درمورد قانون جذب داغتر شد و کتابهای معروفی مانند فکر کنید و ثروتمند شوید و شما میتوانید خودتان را شفا دهید مورد استقبال قرار گرفتند.
با وجود مطرح شدن نظریات و ایدههای جنجال برانگیز همچنان قانون جذب یک مفهوم فلسفی باقی مانده است. مجددا در سال 2006 میتوان زیر ذربین قرار گرفتن قانون جذب را در فیلم راز مشاهده کرد. سال 2007 مخاطبین میتوانستند نمونه چاپی و خطی این مجموعه را داشته باشند. حتی براساس آن فیلمی با عنوانن راز ساخته شد.
مفهوم قانون جذب
نویسندگانی که قانون جذب را تایید میکنند، میگویند این قانون همیشه و در هر شرایطی همراه با بشر است و بر زندگی او تاثیر میگذارد. مثلا چارلز هانال در کتاب خود میگوید: قانون جذب آنچه را رقم میزند که شما در تصوراتتان بیشتر پرورش دادید. در جای دیگر رالف تراین میگوید: قانون جذب یک قدرت و قانون کیهانی بشمار میرود. شما هرچه را بخواهید و انتظارش را داشته باشید جذبتان خواهد شد.
آنها معتقدند همزمان باید بخواهید و انتظار داشته باشید تا جذب شود. در غیراینصورت ذهن شما دو تکه شده و آرزوها را دفع میکند. راندا برن در فیلم راز میگویند تفکرات و احساسات شما باید به یک میزان باشند تا این اتفاق خوشایند جذب رخ دهد. در این فیلم مخاطب را دارای قدرت نشان میدهند و اینگونه عنوان میکنند که افراد میتوانند با ناخودآگاه خودشان همه چیز را کنترل کنند و هم در ذهن و هم در عمل به خواستهها برسند.
جیمز ردفیلد در کتاب رسالت خود میگوید که آنچه که در واقعیت میبینیم ناشی از خواستهها و تفکرات انسان است که تجلی پیدا کردهاند. در ادامه آمده که کائنات و انسان قدرت جذب مغناطیسی مشابهای دارند. جوزف مورفی در کتاب قدرت ذهن ناخودآگاه میگوید: افراد میتوانند حتی هدفهای غیرممکن را با کنترل ذهنشان محقق کنند.
بسیاری دیگر از کتابها همچون کیمیاگر، قدرت حال و قدرت، قدرت جذب را تایید میکنند و بسیاری نیز تاثیر آن را بر روی زندگی خود بازگو کردهاند اما همچنان قانون جذب در نگاه شکگرایان همچنان به همان صورت قبل باقیست و قانون جذب را رد میکنند و آن را خرافی و به دور از علم میدانند.
ادعاهای مطرح شده در رابطه با تاثیرات قانون جذب
ارتباط قانون جذب با سلامتی جسم و روان
نویسنده مدعیست که با افکار خود میتوانیم در سطح سلامتمان موثر باشیم و از آن با عنوان قانون جذب یاد میکند. حامیان قانون جذب افکار مثبت را افزایش دهنده عشق و محبت و بیشتر شدن سطح سلامت مردم میدانند و میگویند میتوان با افکار مثبت بیماری را درمان کرد. برعکس با استرس، ترس و نگرانی افراد بیشتر دچار بیماری خواهند شد.
حامیان میگویند با افکار مثبت با این مضمون که در حالت خوب شدن هستید میتوانید بخش بزرگی از درمان را انجام دهید. همانطور که با فکر کردن به خوراکی خوشمزه میتوان طعم آن را زیر زبان احساس کرد میتوانیم بیماری را هم با فکرهای مثبت از بدن خارج کنیم.